این تصمیم 24 بانک غیردولتی و بانک مختلط (که بامشارکت بانکهای خارجی تاسیس شده بودند ) را شامل شد. به علاوه، اعلام شد که این بانکها با هم ادغام و بانکهای بزرگتری را بهوجود خواهند آورد. در همان سال قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل 44 خود تاسیس بانک و بیمه غیردولتی را ممنوع ساخت. این همان اصل مهمی است که به موجب آن در ایران باید همه صنایع بزرگ، صنایع مادر، بازرگانی خارجی، معادن بزرگ، بانکداری، بیمه، تامین نیرو، سدها و شبکههای آبرسانی، رادیو - تلویزیون، پست و تلگراف و تلفن، هواپیمایی، کشتیرانی، راه و راه آهن و... مالکیت عمومی داشته و دراختیار دولت باشند. رئیسجمهوری به رعایت اصول قانون اساسی سوگند یاد میکند و شورای نگهبان مکلف است مصوباتی را که مغایر قانون اساسی باشد رد کند.
شکست نظامی سالارالدوله در نهاوند
18 خرداد 1286 (هشتم ژوئن 1907) در نهاوند نبرد دیگری میان نیروهای هوادار سالارالدوله و قوای دولتی روی داد که صدها کشته و زخمی برجای گذارد. در این نبرد، سالار الدوله که مدعی تاج و تخت بود شکست خورد و فرار کرد. سالار (ابوالفتحمیرزا) که سومین پسر مظفرالدین شاه قاجار بود خود را محق به سلطنت کردن میپنداشت. مورخان دولتی عملیات سالار را تحت عنوان «فتنه سالار» وارد تاریخ ایران کردهاند.
آخرین سفیر آمریکا در تهران
ویلیام هیلی سولیوان که از سوی جیمی کارتر، رئیسجمهوری وقت آمریکا، بهعنوان سفیر تازه این کشور در تهران تعیین شده بود و انتصاب او به تصویب سنای آمریکا رسیده بود 18 خرداد 1356 (هشتم ژوئن 1977) در میان نگرانی شاه از این انتصاب وارد تهران شد. وی در عین حال آخرین سفیر آمریکا در ایران بهشمار میآید.
سولیوان - ازمردم ایالت رودآیلند آمریکا - هنگام ورود به تهران 56 ساله و قبلا سفیر آمریکا در لائوس و فیلیپین بود. در طول ماموریت او، دولتهای هر دو کشور سرنگون شده بودند و نگرانی شاه از همین بابت بود.
روزی که ایران به جنبش غیرمتعهدها پیوست
هشتم ژوئن 1979 نشست وزیران کشورهای غیرمتعهد (بیطرف) در نخستین جلسه خود عضویت ایران در این جنبش را تصویب کرد. این نشست در کلمبو، پایتخت سریلانکا تشکیل شده بود. ایران از زمان اشغال نظامی توسط متفقین در 1941 (شهریور 1320)، از متحدان غرب به شمار میرفت و به همین سبب دائما با شوروی و کشورهای سوسیالیستی دیگر درگیری داشت و کمونیستها و سوسیالیستهای داخلی را سرکوب میکرد.
اسپارتاکوس ایرانی و بپاخیزی بردگان سیاهپوست در منطقه بصره
مورخانی که در زمینه بپاخیزیهای آزادیخواهانه بشر در طول تاریخ تحقیق کردهاند، آغاز بپاخیزی بردگان سیاهپوست در منطقه بصره به رهبری یک ایرانی به نام «علی ورزینی» از مردم ری را هشتم ژوئن سال 882 میلادی نوشتهاند.
علی ورزینی، غلامان سیاهپوست معروف به زنگی (زنجی) را برضدمالکان آنان که عمدتا از عوامل المعتمد خلیفه عباسی وقت بودند تحریک کرده و گفته بود که رفتار اربابان با آنان مغایر تعالیم اسلامی است و بنابراین، حق دارند بپاخیزند و زنجیرهای اسارت را پاره کنند که چنین شد.
این مورخان از علی ورزینی بهعنوان اسپارتاکوس پارسی نام بردهاند. اسپارتاکوس اروپایی 10قرن پیش از علی ورزینی، بردگان را برضددولت روم متحد ساخته و با کمک آنان دست به مبارزه مسلحانه زده بود.
قیام غلامان سیاه در بصره هنگامی صورت گرفت که المعتمد درگیر استقلال طلبی ایرانیان از جمله صفاریان، سامانیان و مازندرانیها در گوشه وکنار وطن ما بود.
بدرقه شورانگیز مردم تهران از هیأت نظارت بر خلع ید از انگلستان
18 خرداد سال 1330 (هشتم ژوئن 1951) اعضای هیات ایرانی که از سوی دکتر مصدق رئیس دولت وقت، مامور نظارت بر امر خلع ید از انگلستان در نفت ایران شده بودند در میان مشایعت و بدرقه شور انگیز و پراحساس هزاران ایرانی از مهرآباد عازم خوزستان شدند.
این بدرقهکنندگان با پرچم و پلاکارد از سپیده دم آن روز در مسیر آنان به فرودگاه تا روی باند پرواز صف کشیده بودند و ابراز احساسات میکردند که انعکاس خبر آن در رسانههای ملل دیگر، انگلیسیها را بیش از پیش نگران آینده خود در منطقه نفتخیز خاورمیانه ساخت.