لذا برای تحلیل مواضع ایران ابتدا به بررسی حدود و شروط این واکنشها با گذری از گزارش کند کاتزمن متخصص امورخارجه – امور خاورمیانه –دفاع و بخش تجارت در CRS یا سرویس تحقیقات کنگره آمریکا در تاریخ 4 اکتبر 2006 میپردازیم.
1) تغییر رژیم : کاتزمن معتقد است که دولت بوش همچنان در ادامه دیپلماسی دولت کلینتون از طریق دیپلماسی بینالمللی و مجازاتهای اقتصادی با محدود کردن ظرفیتهای استراتژیک ایران به دنبال استراتژی بلند مدت تغییر رژیم بوده است.
یک شیوه قدیمی در راستای این استراتژی کمکهای مالی به گروههای مخالف دولت ایران است که از شروع انقلاب اسلامی در 1979 همچنان ادامه دارد. لکن با توجه به هوشیاری مقامات جمهوری اسلامی ایران بسیاری ازحرکتها بی درنگ سرنگون شدهاند اما دولت آمریکا همچنان با استفاده از هزینههای اختصاص یافته از سوی کنگره این کشور در جهت تضعیف اساس رژیم است.
طبق گزارش کاتزمن در 16 فوریه 2006 بنا به در خواست دولت، کنگره با اختصاص 20 میلیون دلار برای برنامههای گسترش دموکراسی در ایران،5 میلیون دلار برای هدایت دیپلماسی عمومی در برابر ایرانیان، 5 میلیون دلار برای مبادلات فرهنگی و1/36 میلیون دلار برای صدای آمریکا ، تلویزیون و رادیو فردا موافقت کرد و در اوایل سپتامبر 2006 دولت گزارش داد که برای دعوت 200 جوان متخصص ایرانی و آموزش زبان خارجی 5 میلیون دلار دیگر میخواهد.
به استناد اظهار نظر نیکلاس بورنس به کمیته روابط بینالملل کنگره آمریکا که باید تعداد دیپلماتهای آمریکایی که توانایی صحبت کردن به زبان فارسی دارند در ماموریتهای دیپلماتیک در مورد ایران افزایش بیابد که این در راستای شناسائی عناصر و کمک به ایرانیانی است که قصد همکاری با طرحهای آمریکایی را دارند.
مسیر دیگری که آمریکا برای رسیدن به هدف تغییر رژیم در برابر ایران در سالهای اخیر اتخاذ نموده است گزارشهای مکرر از وضع حقوق بشر در ایران میباشد. اما در ادامه کاتزمن نیز با ابراز تردیدهای بسیار در مورد چشم انداز تغییر رژیم ایران، با توجه به ضعف عملکرد گروههای مخالف آسانترین راه را حمله نظامی همه جانبه یاد میکند.
2) گفتوگوهای دیپلماتیک: کاتزمن با مشروط خواندن بازگشت آمریکا به مذاکرات هستهای با ایران، آن را خارج از گفتگوهای دستور شده توسط ایران میداند و عنوان میکند دولت آمریکا با این عمل به ملت بزرگ و تاریخ ایران احترام میگذارد همچنانکه بوش در سخنرانیهای خود در آکادمی مرچنت مارین در 19 ژوئن 2006 و 18 سپتامبر 2006 در مجمع عمومی این نکته را گوشزد میکند.
کاتزمن عنوان میکند که اعلام بازگشت مقامات آمریکا به گفتگوهای هستهای در می2006 به شرط تعلیق برنامه غنیسازی اورانیوم در قالب خط مشی سیاسی مقامات دولت کلینتون میباشد و در قالب نظری هنری کسینجر که معتقد است آمریکاباید همه راههای ممکن را برای جلوگیری از برنامه هستهای ایران طی کند حتی گفتوگو با ایران را.
3) تهاجم نظامی : هنگامی که بوش اعلام کرد همه گزینهها روی میز است بحث عمومی در مورد گزینه نظامی بر علیه تاسیسات هستهای ایران افزایش یافت. خیلی از متخصصان معتقدند که نیروهای آمریکا پراکندهاند و حمله نظامی مستلزم هزینههایی است. برخی متخصصان معتقدند که حمله نظامی میتواند محدود به حمله با یک هواپیما یا موشک به جاهایی که مظنون به هستهای بودن هستند، باشد.
در ژانویه 2005 سیمور هرش در مقالهای در نیویرکر ادعا کرد که بوش نیروهای مخصوص جاسوسی، برای تعیین هدفهای وابسته به ذخایر هستهای ایران، برای حمله هوایی آمریکا فرستاده است.
اما متخصصان در خصوص تاثیر حمله به تاسیسات هستهای ایران اختلاف نظر دارند برخی معتقدند که با توجه به محدود بودن نقاط کلیدی هستهای و شناسایی آن هدفها توسط طراحان آمریکایی عمل نظامی میتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند و همچنین آمریکا میتواند برای جلوگیری از عمل تلافیجویانه ایران نه تنها تاسیسات هستهای بلکه زیر بناهای نظامی متعارف ایران مخصوصا کشتیهای کوچک، موشکهای ساحلی که ایران گرداگرد تنگه هرمز قرار داده است را نیز هدف گیری نماید.
برخی مقامات مطالعات دفاع ملی معتقدند که ظرفیت سلاح هستهای ایران محدود است و با امکانات معمولی آمریکا و متحدان منطقهایاش قابل مبارزه است.اما مخالفان حمله معتقدند که این عمل کوچکترین سودی ندارد و نه تنها سودی ندارد بلکه هزینه حمله نیز خیلی سنگین میباشد.
برخی میپرسند آیا ایالات متحده آمریکا از توان نظامی برای رسیدن به هدفهای وابسته برخوردار است. یک مقام نیروی هوایی برآورد کرده است که 400 هدف باید مورد حمله قرار گیرد و برخی دیگر از مخالفان معتقدند که ایران میتواند از طریق تروریسم یا دیگر ابزارها تلافی کند مثل تعطیل کردن صادرات نفت. برخی از آنها معتقدند حمله آمریکا موجب پشتیبانی عمومی ایرانیان از رژیم ایران میشود و تلاش آمریکا برای رسیدن به تغییر رژیم بیثمر میماند.
4) مجازاتهای بینالمللی: یکی دیگر از گزینههای پیش روی آمریکا مجازاتهای بینالمللی میباشد که همواره آمریکا در صدد تصویب آن از طریق شورای امنیت بوده است اما مخالفتهای صورت گرفته توسط چین و روسیه مانع از آن شده است.
کاتزمن معتقد است که این مجازاتها میتواند از طریق ائتلاف کشورها خارج از شورای امنیت نیز صورت بگیرد. اما اهم مجازاتها از نظر وی چنین است: الف: فرمان کاهش مبادلات دیپلماتیک با ایران یا محدود کردن سفر مقامات ایرانی به دیگر نقاط جهان. شبیه آنچه بر دولت طالبان در افغانستان در 1999 در پاسخ به پناه دادن به رهبران القاعده صورت گرفت.
دیگر محدودیتهای ممکن در مبادلات ورزشی و فرهنگی با ایران است مثل تحریم شرکت در جام جهانی فوتبال یا المپیک اگر چه بسیاری از متخصصان مخالف استفاده از رویدادهای ورزشی برای رسیدن به اهداف سیاسی هستند.
ب: ممنوعیت پروازهای بینالمللی به ایران و از ایران، این مجازات در 21 دسامبر 1988 علیه لیبی اتخاذ شده بود.
ج: ممنوعیت صادرات به ایران برای تصفیه یا تولیدات نفتی و دیگر تولیدات، که برخی کشورها ممکن است مخالفت کنند.
د: مجازاتهای مالی مثل متوقف کردن موجودیهای مالی خارج از کشور یا موجودیهای نسبت داده شده به مقامات ایرانی یا محدود کردن وام به ایران از طریق موسسات مالی بینالمللی.
هر چند پیش بینی توقف داراییها باعث شد که ایران در 20 ژانویه 2006 اعلام کند که پیش از این شروع به بازگرداندن موجودیهای ایران در اروپا کرده است. برخی متحدان آمریکا مثل ژاپن که مخالف این محدودیتها هستند تجارت با ایران را گسترش دادهاند هر چند گزارشهای جدید نشان میدهد که اگر آمریکا پافشاری کند ژاپن همراهی خواهد کرد.
ر: تحمیل ممنوعیت جهانی برای فروش جنگافزار به ایران که این میتواند مورد مخالفت روسیه و چین در شورای امنیت گردد زیرا آنها از مهمترین تهیهکنندگان تجهیزات ایران در سالهای اخیر بوده اند.
ز: تحمیل یک بازرسی برای تجهیزات موشکی پیشرفته از سوی سازمان ملل متحد که این موضوع برای توقف غنیسازی اورانیوم میتواند از سوی شورای امنیت اتخاذ شود.
ذ: تحمیل ممنوعیت برای خرید نفت یا دیگر تجارتهای مربوط به سرمایهگذاری در بخش انرژی ایران، این تحمیل خیلی گسترده باید با تامل بیشتر مطرح گردد چون به دلیل اثری که بر قیمت نفت جهانی دارد قابل اعتراض است.
5) مجازاتهای یک جانبه ایالات متحده آمریکا: برخی متخصصان معتقدند که تحریمهای آمریکا اقتصاد ایران را کند کرده است مخالفان این نظر معتقدند که تحمیل این مجازاتها از مخارج نظامی ایران جلوگیری میکند و گروهی دیگر از مخالفان استدلال میکنند که مجازاتهای یک جانبه به دلیل چند جانبه نبودن تنها اثر جانبی خواهد داشت.
از این رو دستور کار مجازات کشورهای گسترش دهنده تجهیزات نظامی به ایران نیز باید در نظر گرفته شود .بدین ترتیب کشورها و نهادهای خارجی که به ایران تجهیزات نظامی متعارف یا تکنولوژی پیشرفته موشکی منتقل میکند مورد مجازات قرار خواهند گرفت.