از اتاق شکلاتی گرفته تا تختخواب نانی و جالبتر از همه جزیرهای به سفیدی برف که از 7 تن شکر ساخته شده بود. خبرنگار یکی از نشریات آلمانی زبان چندی پیش سری به این نمایشگاه ویژه زده است. ترجمه گزارش وی را با هم میخوانیم.
از یکی از اتاقها بوی خیلی شیرینی به مشام میرسد، وقتی برای دومین بار نگاه میکنیم، تازه دستگیرمان میشود که دیوارهای قهوهای تیره و همچنین نیمکتی که به همان رنگ در وسط اتاق قرار داده شده، از جنس شکلات و کاکائو است.
صاحب این اثر خانم آینا گالاسیو است. چند متر آنطرفتر بوی مضحکی به دماغمان میخورد، ظاهرا بوی شیر خشک شده در ته لیوانهایی است که لابد برای پذیرایی از بازدیدکنندگان سالن هنری دوسلدورف گذاشته شده است. 2 خانم بازدیدکننده که ظاهرا مایوس بهنظر میرسند به طرف درب خروجی میروند. گویا تصور دیگری از نمایشگاه «هنرغذا» داشته اند؛ مثلا تصور دیدن چیزی اشتها آورتر از آنچه میبینند.
وقتی نظرشان را میپرسم تنها به کلمه «جالب» اکتفا میکنند. جالب، آنهم وقتی پای غذا در میان است، تعارف نسبتا مشکوکی است، شاید هم یک جور نشانه ادب باشد. واقعیت آناست که کسی از طعم غذاهای اینجا خوشش نمیآید، اما چارهای نیست چون به هر حال میزبان زحمت کشیده است! ضمن آنکه هنر برای خوردن نیست، و اصلا هم قرار نیست کسی از طعم آن خوشش بیاید. البته کلمه«جالب» قضاوت چندان بیربطی هم نیست؛ چرا که نمایشگاه دوسلدورف بسیار گستردهتر از آناست که فقط به موضوع غذا در هنر پرداخته باشد.
در نمایشگاه دوسلدورف قبل از هر چیز بحث سر معضل گرسنگی و پدیده جهانی شدن است؛ صحبت از اسطورهها، زندگی روزمره و طعم و مزه غذاهاست. امروزه غذا یک پدیده کاملا بیسرو ته است ؛ به عبارت دیگر امروزه غذا موضوعی است که گویا تمامی ندارد؛ انگار کسی نمیداند غذا از کجا شروع شده و به کجا ختم میشود. نقطه شروع و مرکزی نمایشگاه «هنرغذا» در دوسلدورف را آثار دانیل اسپوئری تشکیل میدهد.این هنرمند اهل سوئیس در اصل مخترع هنر غذا، یکی از عجیبترین پدیدههای تاریخ هنر است. هنرغذا که به گفته اعضای هیأت امنا، در واقع زمینه تاریخی نمایشگاه دوسلدورف را نیز تشکیل میدهد، نام یک گالری هنری است که اسپوئری سال 1970 زمانیکه مشغول اداره رستوران خود بود، افتتاح کرد.
موجودی این گالری را که در بخش قدیمی شهر دوسلدورف نزدیک همین نمایشگاه کنونی قرار دارد، مواد خوراکی و بقایای مواد غذایی تشکیل میدهد. طی سالهای اخیر هنرمندان بیشماری با ارائه آثار خود که همگی از مواد خوراکی ساخته شده، موجب غنا و وسعت این گالری شدهاند. بسیاری از آثار خود اسپوئری نظیر نانی که از یک صندل بیرون زده، اکنون بعد از گذشت دههها هنوز هم برای خیلیها جالب بوده و تازگی دارد. اسپوئری که امسال 80 ساله میشود یکی از ضیافتهای مشهورش را در دوسلدورف به نمایش گذاشته است. این برنامه گسترده با حضور هنرمندان مختلفی نظیر پیتر کوبلکا، پیش از آنکه مکمل نمایشگاه باشد، به یکی از بخشهای نمایشگاه تبدیل شده است.
«هنر فقط برای تماشا کردن؟»، این چیزی نیست که بتواند اسپوئری را قانع کند به همین دلیل او علاقه زیادی دارد که با غذاها کار کند. زیرا به عقیده وی غذا همه حسهای بشری را مورد خطاب قرار میدهد. برخی از آثار این هنرمند نظیر میز غذای چیده شده، با فنجانهای خالی و قهوه خشک شده ته آنها، که از دیوار آویزان است، در کنار آثار هنرمندان جوانتر در معرض نمایش عموم گذاشته شده است. به گفته هیأت امنای نمایشگاه، از سالهای 90 تاکنون هنرمندان بهشدت به هنرغذا روی آوردهاند.
شاعرانههای ماهی و چیپس
بوی خوشی نمیآید. البته بوی چندان بدی هم نیست، فقط باعث خارش بینی بازدیدکنندگان شده و یک احساس ناخوشایند درونی در آنها ایجاد کرده است. بازدیدکنندگان برای یافتن منشأ بو اطراف خود را جستوجو میکنند. پیدا کردن جای بو کار دشواری است اما بالاخره معلوم میشود از کجاست: بوی آثار آرپادو بریان، یکی از هنرمندان حاضر در نمایشگاه است. احتمالا یا بوی شیر گوسفند اوست یا از طبقه اول میآید و بوی چربی خوک دودی شده اوست. سر خود را که برمیگردانیم سفیدی خیره کنندهای چشممان را میزند. این سفیدی عظیم جزیره شکری توماس رنتمایر است که همانند یک کوه پف کرده بهنظر میرسد. یک چرخ خرید خالی، بهصورت نیمه غرق شده از وسط جزیره بیرون زده است.
به گفته کارشناسان در این اثر اصول زیبایی شناختی با سیاست ترکیب شده است، بدون آنکه هنرمند مجبور باشد چکش به دست بگیرد. ضمن آنکه این اثر بیارتباط به موضوعات
ارائه شده در این نمایشگاه، یعنی اهمیت اجتماعی غذا و مسائلی نظیر اسراف در مواد غذایی، نیست. باز هم یک بوی شیرین به مشام میرسد- اینبار اما از گوشهای دیگر از سالن هنری دوسلدورف- که بوی شیرینیهای یودیت فرانس است که 100 تا 100 تا با میخ روی دیوار کوبیده شده اند. از دور شبیه یک تابلوی آبستراکت فوق العاده است، اما خوب که از نزدیک نگاه میکنیم، ساختار سه بعدی شیرینیها باعث شده، مانند مجسمه بهنظر برسند. یودیت فرانس میگوید هیچیک از آثار تا ابد باقی نمیماند.
راست میگوید چون بعد از چند دقیقه شیرینیها شروع به کج شدن میکنند و چربی آنها قطره قطره فرو میریزد. این ویژگی آثار، باعث ایجاد کشش و هیجان فوقالعادهای در هنرمندان شده است: اینکه غذا نه یک ماتریال مرده، که یک ماتریال کاملا زنده است و البته برخی اوقات ظاهرا خیلی هم زنده است! مانند آثار گونتر وزلر که البته ترسناک هم بهنظر میرسند، گویی یک حیوان زنده در دیس گذاشته شده است؛ طوریکه هنگام خوردن غذا آدم درست نمیداند چه کسی، چه کسی را گاز میگیرد! انسان حیوان را یا برعکس! این ویژگی در آثار اسپوئری هم دیده میشود. در فیلم او که رستاخیز نام دارد فرایند پختن، خوردن و هضم شدن بهصورت دنده عقب و در مدت زمان تنها 8 دقیقه به تصویر کشیده شده است.