تحلیلها و بررسیهای موشکافانه در این مقوله میتواند کمکی هر چند کوچک ولی تأثیرگذار به ما داشته باشد تا با آگاهی دادن به افراد، سمت و سوی حرکت آنها را تغییر داده و گرایشی نو در زندگی آنها بهوجود آوریم.
هر چند که این مشکل در تمامی کشورها وجود دارد اما متأسفانه در کشور ما که نزدیک به 60درصد آن را جمعیت جوان تشکیل میدهد به معضلی بزرگ تبدیل شده است که میتواند آینده روشن ایران را خدشهدار کند. مطمئنا آگاهسازی افراد جامعه در این زمینه تأثیر بسزایی در پیشرفت کشور در تمام زمینهها خواهد داشت.
شاید امروزه و با انحصارطلبی کشورهای پیشرفته، اعتیاد وسیلهای برای فرصتطلبی این کشورها باشد که نه تنها خواستار عدمپیشرفت کشورهای در حال توسعه هستند بلکه زمینه را نیز مهیا میکنند تا فرصتهای آینده که همانا سرمایههای اساسی هر کشور (جوانان) است را نیز از آنها بگیرند. اعتیاد فرصت تأمل و فکر کردن را خواهد گرفت و درنتیجه فرد معتاد تنها به فکر رفع نیاز خود است و این نیاز پایان نخواهد یافت تا فرد، منزوی و ازکارافتاده و در نتیجه از گردونه اجتماع خارج شود.
بدون شک این هوشیاری مسئولان است که با اتخاذ راهکارهای مناسب، راه را در این عرصه بر توزیعکنندگان بسته و شرایطی را مهیا سازند تا بهترین بهرهوری از امکانات موجود به عمل آید و در عین حال با بستن راههای نفوذ قدرتهای انحصارطلب، این خواسته شوم آنها را ناکام بگذارند؛ خواستهای که بیشک به نوعی تهاجم فرهنگی تبدیل شده و علاوه بر قشر عام، قشر تحصیلکرده را نیز در بر گرفته است.
درست است که شاید اعتیاد بهعنوان یک آسیب اجتماعی ریشهکنشدنی نباشد اما با اتخاذ تدابیر و اندیشههای دقیق و ابزارهای مناسب به راحتی میتوان آن را کنترل کرد و این شعار کلیشهای را این بار برای جامعه محقق کرد که پیشگیری همیشه بهتر از درمان است.
اعتیاد چیست؟
اعتیاد نوعی بیماری روانی و جسمی است که سبب ایجاد «عادت» در فرد شده و او را وادار به انجام عمل میکند.
معتاد فردی است که دچار بیماری اعتیاد شده است. امروزه نگاه به افراد معتاد بهعنوان یک عضو جامعه، امری ضروری و حیاتی است و حمایت و کمک به فردی که به این بیماری دچار شده است کمک شایان توجهی در پیشرفت امور اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی یک کشور خواهد کرد. اعتیاد به هر نحو آن، مخرب و باعث ایجاد تأثیرات منفی در فرد میشود. طی سالهای اخیر آمارها نشان داده است که اکثر افراد معتاد جهت فرار از فشارهای ناشی از مسائل خانوادگی، اجتماعی و... به اعتیاد روی آوردهاند. گرچه پایین آمدن سن اعتیاد هشدار جدی برای هر کشوری به حساب میآید اما باید با برنامهریزی دقیق و ریشهای، این معضل را برطرف کرد.
به واقع عوامل زمینهساز اعتیاد را میتوان در سه عنصر خلاصه کرد:
1- فردی: ژنتیک، وراثت، نوجوانی، صفات شخصیتی، اختلالات روانی، نگرش مثبت به مواد، موقعیتهای مخاطرهآمیز و تأثیر مثبت مواد بر فرد در دفعات اول مصرف.
2- عوامل بین فردی: خانواده، دوستان، محل سکونت و گروه همسالان.
3- عوامل اجتماعی: کمبود امکانات فرهنگی و ورزشی، کمبود امکانات حمایتی جهت درمان، فرهنگ و سنن و آداب، مهاجرت و کمبود امکانات شغلی.
رابطه اعتیاد با سن معتادان
آمارها حاکی از آن است که اکثر معتادان، برای نخستین بار موادمخدر را از روی کنجکاوی و یا غرور ناشی از جوانی مصرف کردهاند؛کاهش میانگین سن اینگونه زندانیان گواهی بر این قضیه است. امروزه و با بهوجود آمدن شرایط خاص، سن اعتیاد رو به کاهش است و این میتواند معضلی بزرگ برای جامعهای باشد که بیش از نیمی از جمعیت آن را قشر جوان و نوجوان تشکیل میدهد. در این زمینه چند عامل نقش اساسی را ایفا میکند که از مهمترین آنها میتوان به دسترسی آسان، ارزان بودن، اختلافات خانوادگی، غرور ناشی از جوانی و استفاده جوان از مواد مخدر جهت کاهش استرس ناشی از نداشتن شرایط مناسب اقتصادی اشاره کرد.
گرچه در این زمینه هیچ توجیهی از این افراد پذیرفته نیست اما نگاهی اجمالی به ضروریات افراد جامعه و برخورد قاطع با توزیعکنندگان مواد و نهمصرفکنندگان، میتواند راهکار مناسبی در این زمینه باشد.
مراحل اعتیاد
1- مرحله آشنایی: این مرحله با تشویق دیگران (مخصوصاً دوستان و گروه همسالان) از روی غرور یا کنجکاوی فرد شروع میشود.
2- مرحله شک و تردید: در این مرحله فرد به مبارزه با امیال خود میپردازد.
3- مرحله اعتیاد واقعی: درصورت ادامه مصرف در مرحله شک و تردید، فرد به مرحله اعتیاد واقعی میرسد. در این مرحله پدیده «تحمل» سبب میشود که فرد به مرور زمان بر میزان مصرف خود بیفزاید تا به نشئگی قبلی برسد.
عواملی که ذکر شد از عوامل اساسی اعتیاد هستند اما نباید از اراده آدمی در مقابله با امیال غافل شد. در عین حال به تازگی شاهد تحولات اساسی در زمینه جمعآوری و پاکسازی معتادان در سطح کشور بودهایم اما همچنان به امید روزی هستیم که ایران عاری از توزیعکنندگان این ویرانکننده بشریت باشد.
نقش فرهنگسازی در کاهش اعتیاد
کاهش اعتیاد یعنی کاهش مصرف و کاهش مصرف یعنی کاهش حجم زندانیان ناشی از موادمخدر. حال به این مطلب میرسیم که آیا بهتر نیست که با صرف بودجهای هرچند فراوان، افراد را به این سطح از آگاهی برسانیم که اگر به مشکلی برخورد کردیم راهکار آن درگیر شدن با مشکلی بزرگتر نیست؟ این بدان معنی است که اکثر کسانی که به جرم موادمخدر در زندانها هستند در مواجهه با این سؤال که چرا به مصرف مواد گرویدهاید پاسخ میدهند: «برای فرار از مشکلات».
حال این سؤال مطرح میشود که آیا در زمینه آموزش این موضوع به عموم افراد جامعه فعالیتهایی صورت گرفته است؟ و اگر جواب مثبت است آیا این آموزشها به نسبت گسترش و ایجاد موادمخدر صنعتی جدید که حتی با یک بار مصرف باعث اعتیاد میشوند کافی بوده یا خیر؟ امروزه توسعه تکنولوژی بهگونهای است که به راحتی میتوان دورترین نقاط کشور را نیز تحت پوشش قرار داد و با آگاهسازی، کمک بزرگی جهت ناکام گذاشتن افراد فرصتطلب و سودجو در این زمینه به عمل آورد. شاید این مسئله هزینه گزافی در بر داشته باشد اما با انجام صحیح آن میتوان جامعه را برای مدت طولانی در این زمینه بیمه کرد؛ضمن اینکه نباید از یاد برد هزینه ناشی از درمان بسیار بیشتر از هزینه پیشگیری است.
رسیدگی پس از آزادی
مطمئناً یکی از اقدامات مهم، رسیدگی به زندانیان اعتیاد پس از آزادی است. کسانی که به علل مختلف دچار این بیماری شدهاند با تحمل چند سال سختی، پس از آزادی به جامعه بازمیگردند، بیشک اگر جامعه آنها را در آغوش نگیرد و راهکاری مناسب، برنامهریزی شده و مدون در جهت حمایت و هدایت آنها نداشته باشد، اینان که یک بار طعم تلخ شکست را چشیدهاند به ناچار باز در این مسیر غرق خواهند شد.
امروزه با پیگیری مسئولان سازمان زندانها در راستای اشتغال پس از درمان، کارهای خوبی در این زمینه انجام پذیرفته است. همچنین همکاریهایی که با سازمان فنیوحرفهای کشور صورت گرفته، تعدادی از زندانیان تحت آموزش قرار میگیرند و مدرک دریافت میکنند.
همانگونه که گفته شد عوامل فراوان فردی، اجتماعی و اقتصادی در بروز و بازگشت به اعتیاد نقش دارند. تمام شواهد و قرائن بیانگر این موضوع است که مسئله اعتیاد نه تنها باعث ویرانی فرد میشود بلکه جامعه را نیز دچار اختلال خواهد کرد و میزان آن در هر جامعه باعث تأثیر منفی مستقیم در پیشرفت آنان خواهد شد. اگرچه جامعه، مسئولیت تکتک افراد حاضر در خود را بهعهده دارد ولی در مورد اعتیاد به جرات میتوان گفت که فردیت اصلیترین عامل گرایش یا عدمگرایش به آن است.
امیدواریم که با تحولات اخیر و نگرش مثبت مسئولان به مسئله آزادسازی زندانیان معتاد و رسیدگی و مراقبت از آنها تحت عنوان بیمار، راه درمان قطعی آنان هموار شود تا با اصلاح قوانین در این حوزه بتوانیم مانند کشورهایی که موادمخدر در آنها رو به ریشهکن شدن است (مانند چین که با تعداد جمعیت میلیاردی خود، با اقتدار کامل این مسئله را پیگیری و با آن برخورد میکند) از جمله کشورهای پیشرو در این زمینه باشیم. مسلم است که در این راه صعب، به عزم و اراده راسخ مسئولان در کنار فرهنگسازی و نگرش عقلانی آحاد افراد جامعه، نیازی مبرم هست.