گفته میشد جلالی بهدلیل اختلاف سلیقه با وزیر جهادکشاورزی، بازنشستگی پیش از موعد را بر ریاست سازمان جنگلها ترجیح داده تا وزیر جهاد کشاورزی با دست باز بتواند مدیری را به جای او منصوب کند که با او اما و اگری نداشته باشد. جایگزین جلالی، همشهری او دکتر فرود شریفی بود که درآن زمان معاونت آبخیزداری سازمان جنگلها را برعهده داشت؛ انتصابی که در محافل غیررسمی، واکنش برخی منتقدان منابع طبیعی را برانگیخت. منتقدان میگفتند «قرار گرفتن یک دانش آموخته آبخیزداری در رأس سازمان جنگلها باعث تضعیف سایر بخشهای سازمان میشود».
آنها معتقد بودند شریفی آبخیزداری را اولویت اول میداند و در نتیجه فعالیتهای منابع طبیعی تحتالشعاع این نگاه قرار میگیرد.اما هیچیک از افرادی که در آن روز گرم تیرماه در آمفی تئاتر سازمان جنگلها حضور داشتند به ذهنشان خطور نمیکرد که 3سال بعد به سازمان جنگلها فراخوانده میشوند تا در همان سالن، درمراسم تودیع شریفی شرکت کنند. ریاست شریفی بر سازمان جنگلها اگر یک روز دیگر ادامه مییافت دقیقا 3سال میشد اما هشتم تیرماه جاری دکتر شریفی تودیع شد تا دکتر علی سلاجقه که پیش از این ریاست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران را برعهده داشت جایگزین وی شود. رئیس جدید هم دانش آموخته علوم و مهندسی آبخیزداری است.
طی 3سالی که شریفی سکان ریاست سازمان جنگلها را برعهده داشت با مشکلات و موارد متعددی مواجه شد. هنوز 2ماه از ریاست وی نگذشته بود که طرح ادغام منابع طبیعی در ادارات کل جهاد کشاورزی استانها مطرح شد. شریفی در گفتوگو با همشهری (3/6/86) در قبال این طرح، بر استقلال منابع طبیعی تأکید کرد و گفت: «منابع طبیعی به هر نحوی که تضعیف بشود چه از بعد اقتدار و چه از بعد تشکیلات و قانون خسارات جبرانناپذیری را در پی دارد». وی در همان گفتوگو از تقویت منابع طبیعی بهعنوان یک وظیفه ملی یاد کرد و افزود: «انتظار داریم به کمک همه دلسوزان و کارشناسان و قوای سهگانه استقلال و اقتدار منابع طبیعی تقویت بشود».
طرح ادغام گرچه راه به جایی نبرد اما وقایع ناگوار دیگری رقم خورد که بر نگرانی دلسوزان منابع طبیعی دامن زد. تخریب 120 هکتار اراضی جنگلهای جلگهای گیلان در منطقه لاکان به بهانه توسعه شهرک صنعتی از جمله این وقایع بود که به یکی از تیترهای داغ روزنامهها تبدیل شد. این طرح که پیش از ریاست شریفی آغاز شده بود در دوره وی به اوج رسید ولی سرانجام با پایمردی برخی مدیران سازمان جنگلها و حمایت رسانهها، لغو شد.
تلخ و شیرینهای دوره شریفی
آبگیری سد کارون 4 و نابودی 100هزار درخت بلوط کهنسال در اواخر سال گذشته و قربانی شدن 14هزار بلوط کهنسال در دنا برای عبور لوله انتقال گاز در سال گذشته از دیگر رخدادهای تلخ دوره ریاست شریفی بر منابع طبیعی است. این پرونده نکات مثبتی هم دارد؛ نیمه آبان سال گذشته در یک عملیات بیسابقه بولدوزرهای اداره راه و ترابری استان سمنان برای احداث جاده درجنگل ابر به این زیستبوم بینظیر یورش بردند.
این یورش غیرمنتظره مسئولان سازمان جنگلها را بهت زده کرد اما مدیرکل دفتر امورمنابع جنگلی سازمان جنگلها که در گفتوگو باهمشهری خبر یورش به جنگل ابر را اعلام کرده بود دریک اقدام قابل تحسین، شماری از خبرنگاران را به جنگل ابر برد تا خبرنگاران، با انعکاس این واقعه ناگوار مانع تخریب جنگل ابر شوند. این اقدام کارساز واقع شد؛ با این همه چندی بعد یک منبع آگاه به همشهری گفت که قرار است در جلسهای با حضور رئیس سازمان جنگلها و معاون وزیرراه مسئله جنگل ابر به نفع وزارت راه فیصله داده شود.
این خبر باعث پیگیری موضوع از شریفی شد. شریفی هرچند به رسانهای شدن موضوع اعتقادی نداشت اما در یک نشست دوستانه با همشهری تأکید کرد که هرگز اجازه تخریب جنگل ابر را نخواهد داد. فردای آن روز جلسه مورد نظر برگزار شد اما برخلاف آنچه تصور میشد سازمان جنگلها به خواسته وزارت راه تن نداد. بعدها یک منبع موثق به همشهری گفت که رئیس سازمان جنگلها در آن جلسه با قاطعیت در مقابل تخریب جنگل ابر ایستادگی کرده است. این برگ زرین دوره خدمت شریفی است.
با این همه، قضایای جنگل ابر آخرین دغدغه مسئولان سازمان جنگلها در سال88 نبود. درست در روز حفظ حقوق بیتالمال در اراضی ملی و طبیعی و همزمان با هفته منابع طبیعی طرحی در صحن علنی مجلس به تصویب رسید که به اعتقاد مسئولان سازمان جنگلها و مراتع کشور و صاحبنظران این حوزه، اجرای آن میتوانست بزرگترین فاجعه را در تاریخ منابع طبیعی کشور رقم بزند. براساس این طرح به وزارت جهاد کشاورزی اجازه داده میشد در سال89 زمینهای موات و ملی متعلق به دولت که در اجرای مواد 3 و 32 لایحه قانونی احیای اراضی مصوب شورای انقلاب اسلامی واگذار میشود را به قیمت کارشناسی در محل با اقساط حداکثر 20 ساله به کشاورزان و ساکنان روستاهایی که این اراضی در محدوده آن روستا واقع شده با تعیین الگوی کشت واگذار و وجوه دریافتی را به خزانهداری کل واریز کند.
این طرح زمانی در صحن علنی مجلس به تصویب رسید که همایش حفظ حقوق بیتالمال در اراضی ملی و منابع طبیعی با حضور صدها کارشناس و مدیران کل منابع طبیعی در سالن اجتماعات هتل المپیک در حال برگزاری بود. فردای آن روز گزارشی با عنوان « اراضی ملی واگذار میشود» در همشهری منتشرشد؛ گزارشی که تیتر آن بهدلیل اهمیتی که داشت در صفحه اول همشهری به چاپ رسید. این خبر هر چند در هیاهوی روزهای پایانی سال، چندان مورد توجه قرار نگرفت اما انتقادات گسترده منتقدان سبب شد در ماههای اول امسال، نمایندگان مجلس در اقدامی تحسینبرانگیز این مصوبه را لغو کرده و به نگرانی دلسوزان منابع طبیعی پایان دهند.
تصویب این طرح در عین حال یک پیام روشن برای مدیران هوشمند منابع طبیعی داشت و آن اینکه جایگاه منابع طبیعی آن قدر ضعیف شده که توان آن را ندارد که از اصلیترین وظیفه خود که همانا صیانت و حفاظت از عرصههای ملی است دفاع کند. رخداد تلخ دیگر دوره مدیریت شریفی، تصویب طرح صدور مجوز برای چاههای غیرمجاز است. این طرح در نخستین روز کاری امسال مجلس به تصویب رسید؛ مصوبهای که انتظار میرفت سازمان جنگلها و مراتع همسو با منتقدان منابع طبیعی در قبال آن موضعگیری کند اما سازمان از موضعگیری رسمی سر باز زد و تنها برخی مدیران این سازمان بهصورت جسته و گریخته از این مصوبه انتقاد کردند.
سایهروشن های مدیریتی
اینک شریفی جای خود را به علی سلاجقه داده تا سکان مدیریت منابع طبیعی کشور به فردی واگذار شود که سوابق علمیاش پررنگتر از سوابق اجرایی است. اما سلاجقه 43 ساله که ریاست سازمان جنگلها و مراتع را برریاست دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران ترجیح داده اکنون برای مدیریت این سازمان با مشکلات متعددی مواجه است.
عمدهترین مشکل آن است که این سازمان بر خلاف ماهیت وجودیاش از یک سازمان تخصصی و حرفهای به یک سازمان اداری و ستادی تبدیل شده است، تا آنجا که برای بسیاری این توهم ایجاد شده که سازمان جنگلها یک خزانه و تأمینکننده زمین است نهنهادی که صیانت و حفاظت از منابع طبیعی را برعهده دارد. از دیگر ضعفهای سازمان جنگلها، بافت مدیریتی آن است. در طول دهههای اخیر، روند تغییرات مدیریتی در این سازمان بهگونهای بوده که شماری از انتصابات با نگاه غیرتخصصی صورت گرفته است، در نتیجه مدیران غیرمتخصص در مصادر امور قرار گرفتهاند. این مسئله به بیبرنامگی و تشتت فکری در برنامهریزیها دامن زده است.
بخشی نگری درون سازمانی از آفات دیگری است که اکنون گریبانگیر سازمان جنگلهاست. این رویکرد ناصواب سبب شده، مجموعه فعالیتهای سازمان از مسیر خود خارج شود و در تخصیص اعتبار و بودجه به برخی فعالیتها بهای بیشتری داده شود. این عدمتوازن و ناهمسنگی البته دلسردی شماری از مدیران کارآمد و دلسوز را در پی داشته و سازمان را از اهداف اصلیاش دور کرده است.
انتقاد دیگری که به وضعیت کنونی سازمان جنگلها و مراتع وارد است ضعف تحقیقات، آموزش و پژوهش است. عدمارتباط قوی میان بخش تحقیقات و بدنه اجرایی سازمان سبب شده تا این مقوله مهم و کارساز در بهرهوری و ارزش افزوده منابع طبیعی نقش بسیارناچیزی داشته باشد. به زبان سادهتر، با آنکه شمار قابلتوجهی مراکز تحقیقاتی فعال وجود دارند اما این مراکز در خدمت نیازهای مختلف سازمان نیستند. آنچه ذکر شد گرچه شماری از مشکلات فراروی مدیریت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری است اما همه مشکلات این سازمان نیست.
پرسشهای بیپاسخ
اکنون پرسشهای متعددی برای منتقدان منابع طبیعی مطرح است. این منتقدان از خود میپرسند آیا در دوره ریاست جدید، سازمان جنگلها آنگونه که درخور جایگاه و ماهیت این سازمان است میتواند از قانون جامع منابع طبیعی در کمیسیونهای تخصصی مجلس دفاع کند؟ (این قانون برای تصویب به مجلس تقدیم شده است) آیا مدیریت جدید توان برطرف کردن ضعفهای برنامهریزی و بودجهریزی را دارد؟ ضعفی که باعث عدماجرای دقیق و کامل برنامه چهارم توسعه در بخش محیطزیست و منابع طبیعی شده و فعالیتهای اصلی این دو نهاد متولی صیانت از طبیعت را تحتالشعاع قرار داده است.
آیا مدیریت جدید توانایی آن را دارد که در رویارویی با دستگاههایی که بر طبل توسعه ناپایدار میکوبند از عرصههای ملی و طبیعی دفاع کند یا باز هم این عرصهها قربانی توسعه ناپایدار خواهد شد؟
آیا مدیریت جدید بهگونهای خواهد بود که مدیران ستادی و استانی بیشتر از آنکه در پشت میزهایشان و روی کاغذ به رتق وفتق امور مشغول شوند در عرصهها حضور پیدا کنند؟ آیا وی از مدیران شجاعی که صیانت و حفاظت از منابع طبیعی دغدغه اصلی آنهاست دفاع خواهد کرد؟ آیا مدیریت جدید بستر لازم را برای حضور مدیران حرفهای و متخصص در بدنه فنی سازمان فراهم میسازد؟
سخن آخر
دکتر فرود شریفی بهرغم آنکه نهم تیرماه86 در مراسم معارفه خود وعده داده بود به دور از بخشینگری و فارغ از رشته تخصصی خود با جامع نگری سازمان را اداره خواهد کرد اما اینک که مسند ریاست را ترک کرده است بسیاری منتقدان میگویند شریفی به این وعده خود عمل نکرده است. هرچه هست دوره ریاست شریفی مثل بسیاری از مدیران دیگر به پایان رسیده و مجالی برای خدمت ندارد. اما آنچه مسلم است اینکه این فرصت اکنون برای دکتر علی سلاجقه فراهم شده است. باید منتظر ماند و دید در مراسم تودیع سلاجقه منتقدان کارنامه او را چگونه ارزیابی خواهند کرد؟ آیا رئیس جدید از این فرصت استفاده خواهد کرد؟