دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۸۹ - ۱۹:۰۷
۰ نفر

اگر مانند رابینسون کروزو در جزیره‌ای گیر‌افتادید و هیچ‌دسترسی‌ای به امکانات پیشرفته برای درخواست کمک‌ نداشتید از دود آتش و نوشته‌های بزرگ روی ساحل شنی استفاده کنید بهتر است.

دور بطری‌‌های چوب‌پنبه‌دار درخواست کمک را هم خط بکشید زیرا درخواست کمک‌ شما به احتمال قریب به یقین، سال‌های سال میان هزاران بطری‌ای که گردشگران در ساحل انداخته‌‌اند، خاک می‌خورد.

به‌هر حال هشدار‌های محیط‌زیستی و یادآوری اخلاق شهروندی که نتوانست کاری از پیش ببرد، شاید ترس از اینکه گم‌شدن بطری نامه‌بر باعث شود ما نیز تا پایان عمر در جزیره‌ای تک و تنها بمانیم کمی از این زباله‌اندازی‌ها کم کند. به هر حال برخی تا پای منافع خودشان درمیان نباشد در حرکت‌های جمعی مثبت، شرکت نمی‌کنند.

بچه پاشو!

همیشه رسم بر این بوده که به‌محض ورود فردی سالمند به جمع، در نبود صندلی و مبل کافی، جوان‌ها برخاسته و جای خود را به وی می‌دهند. بگذریم از اینکه گاهی احساس می‌کنیم این رسم در حال کمرنگ‌شدن است  و برخی به هیچ‌وجه به آن توجهی ندارند.

اما برخی نیز به قول معروف از آن طرف افتاده و برای نمونه تصور می‌کنند کودکان به هیچ‌وجه حق نشستن ندارند و در هر شرایطی باید جای آنها را به بزرگ‌تر‌ها داد. در این رابطه عبارت « بچه‌پاشو ایشون بنشینه»

به قدری کلیشه‌ای شده است که در کنار «آقا، هل نده» می‌توان آن‌را ترجیع‌بند محاورات اتوبوسی دانست حال آنکه کودکان نیز به‌نوبه خود با جثه ضعیفی که دارند نباید در حالت ایستاده بمانند و از سوی دیگر سن و سال اندک آنها دلیل بر این نمی‌شود که حق آسودگی را از آنها بگیرند. به هر حال بهتر است به جای حقوق کودکان، از حقوق خود برای بایسته‌های اجتماعی خرج کنیم و جای خود را به بزرگ‌تر‌ها بدهیم.

پیشونی سیاه

کافیست بعد از مدتی بیرون آمدن از منزل یک دستمال کاغذی روی پیشانی‌تان بکشید تا ببینید که چقدر سیاه می‌شود. درست است که امروزه معاینه فنی خودروها یک امر ضروری شده است اما بازهم شاهد تردد خودروهایی در سطح شهر هستیم که آلودگی آنها با چشم، قابل مشاهده است چه برسد به آلودگی‌هایی که با چشم نمی‌توانیم ببینیم. فرقی هم نمی‌کند خودروهای سبک و کوچک باشند یا خودروهای سنگین.

گاهی یک موتورسیکلت به اندازه یک تریلی 18چرخ دود از اگزوزش بیرون می‌آید. جدای از اتوبوس‌های گازسوز و برقی و پاکی که به ناوگان شرکت اتوبوسرانی شهری اضافه شده‌ است، اتوبوس‌های دودزای برخی راننده‌ها که بین شهر‌ و حومه شهر تردد می‌کنند جای برخی از آنها را گرفته‌اند. همه اینها عاملی هستند تا شاهد 20برابر شدن بخارات سمی بنزین نسبت به حد‌مجاز آن در هوای تهران باشیم. 

کلاه کابوی به‌جای کلاه‌کاسکت

شهروندان برای فرار از گرمای تابستانی و رفع تشنگی و خستگی ناشی از آن چندین کار انجام می‌دهند. همراه داشتن آب‌یخ و بادبزن، خوردن نوشیدنی‌های خنک و بستنی و ... از جمله این کارها هستند. اما سوار‌شدن موتورسیکلت، گرما و سرما نمی‌فهمد. کلاه ایمنی موتورسواری باید در هنگام رانندگی با موتور روی سر قرار بگیرد.

حالا موتورسوارانی که کلاه ایمنی خود را  به جای گذاشتن روی سرشان به دسته موتور آویزان می‌کنند نه‌تنها با جان خودشان بازی می‌کنند بلکه دیگران را هم  به دردسر می‌اندازد. بعضی از موتورسواران هم ادعا می‌کنند که کلاه دارند ولی در همین بازار صفحه آخر گفته‌ایم که آقا کلاه ایمنی موتورسواری خصوصیات ویژه‌ای دارد.

تازه می‌توانید کلاهی بخرید که مجبور نباشید به‌خاطر گرما آن را از روی سر بردارید یا  مثل این راننده‌ای که در تصویر می‌بینید  برای جلوگیری از رسیدن اشعه آفتاب به صورتتان ترجیح بدهید یک کلاه کابوی روی سر بگذارید و آخر سر هم بگویید من که کلاه دارم.

کد خبر 111072

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز