تا آن روز 33 تن از روزنامهنگارانی که در اجتماع نهایی خود در پارک شهر بر هدف از تأسیس سندیکا صحه گذارده بودند متن آن را که بعدا تنظیم و تایپ شده بود امضا کرده بودند. تا این زمان اتحادیهها و انجمنهای مطبوعاتی ایران را ناشران و مدیران ایجاد کرده بودند و این بار اهل قلم. مؤسسان سندیکا محوطه باز پارک شهر را از آن جهت انتخاب کرده بودند که نتوانسته بودند جای دیگری برای تشکیل اجتماع خود بیابند و شتاب آنان از انتشار اعلامیه امضا شده این بود که علی امینی نخستوزیر وقت و از مشوقّان تأسیس سندیکا در پی اختلاف نظر با شاه برسر بودجه ارتش تهدید به کنارهگیری کرده بود و معلوم نبود که حامی دیگر (مسئول وقت انتشارات و رادیو) در این سمت باقی بماند. هدف این دو مقام از این حمایت، کاستن از قدرت ناشران روزنامهها بود که مالکیت آنها در ایران تقریبا انحصاری شده بود.
لشکرکشی غیرضروری ایران به روم شرقی؛ درسی برای همه نسلها
12 جولای سال 605 میلادی، ارتش ایران به تصمیم خسروپرویز، شاه وقت، برای جنگ با روم شرقی از دو سمت ـ جنوب شرقی و جنوب غربی ـ به سوی قلمرو این کشور به حرکت درآمد. ستون یکم پس از بیرون راندن رومیان از سوریه و عبور از کوههای «تاروس» واقع در آناتولی غربی (ترکیه) تا دروازههای قسطنطنیه (استانبول) پیش رفت. تاریخ از این لشکر کشی بهعنوان جنگی غیرضروری که باعث تضعیف هردو امپراتوری و بعدا سقوط هر دو دولت، یکی پس از دیگری شد نام برده است. این تجربه تاریخی در قرون معاصر سبب شد که بسیاری از ملل از جمله ایالات متحده آمریکا در قوانین اساسی خود «جنگ غیرلازم» را منع کنند. برخی از تاریخنگاران غرب عملیات نظامی آمریکا در افغانستان را «جنگ غیرلازم» دانسته و گفتهاند که راههای آسانتر برای از میان بردن القاعده وجود داشت که اینک عمدتا در مناطق شمال غربی پاکستان فعالیت دارد و کمتر از یکصد عضو آن در افغانستان ماندهاند.
باور سزار روم به هوش سرشار ایرانیان
ژولیوس سزار، امپراتور روم که 12 جولای سال 100 پیش از میلاد (روزی چون امروز) به دنیا آمد و پانزدهم مارس سال44 پیش از میلاد در سنای روم ترور شد، در همین روز در سال47 پیش از میلاد سنای روم را راضی به قبول این باور خود کرده بود که ایران را بهدلیل هوش سرشار و وطندوستی مردمش از برنامه لشکرکشیهای آینده او حذف کند. وی در آن جلسه سنا گفته بود که بهنظر او ایران ـ با توجه به هوش و استعداد و خصال مردمش ـ قدرتی پایدار و همیشگی است و با چنین مردمی باید مذاکره کرد نه جنگ. شرح مکتوب این مذاکرات سنای روم تا به امروز باقی مانده است.
انگلیسیها آقایی کردن برهند را با حذف زبان پارسی آغاز کردند
دوازدهم جولای 1800 لرد ریچار ولسلی صاحب اختیار وقت کمپانی دولتی انگلیسی هند شرقی و فرماندار قسمتهایی از هند که به تصرف آن دولت درآمده بود در محل یک قرارگاه نظامی در بنگال غربی (کلکته) یک مؤسسه آموزش زبان و نیز شرقشناسی تأسیس کرد. هدف باطنی وی از این کار، پایاندادن به اقتدار و نفوذ زبان پارسی در شبه قاره و رو به گسترش بودن آن بود. زبان پارسی در تمامی دوران حکومت تیموریان بر هند زبان رسمی دولت هند شده بود و بسیاری از کتابهای منتشره در ایرانزمین (ایران بزرگتر) در هند انتشار یافته بود و در این شبه قاره، ملاک داشتن سواد، خواندن این کتابهای پارسی و بهویژه دیوان اشعار (حافظ، سعدی، فردوسی و...) بود.
زادروز صاحب فرضیه نارودیسم (نوعی پاپیولیسم)
دوازدهم جولای (امروز) زادروز نیکلای چرنی شفسکی فیلسوف روس و صاحب فرضیه نارودیسم (نوعی پاپیولیسم) است که در سال1828 به دنیا آمد و 61سال عمر کرد. وی بر پایه عقاید لیبرال سوسیالیستی خود یک کتاب مدینه فاضله نوشته که همچنان مورد توجه روشنفکران است. چرنی شفسکی از رهبران عصیان و تظاهرات دمکراتیک روسیه در سال1860 بود که ضمن آن دستگیر و به سیبری تبعید شده بود. تزار وقت کتاب وی تحت عنوان «آنچه را که باید کرد» را عصیان 1860 دانسته بود که در سطحی وسیع توزیع شده بود.