در این مدت هرگونه انتقاد، به روشها و سیاستهای اجرا شده درباره سینمای ایران، تعبیرهایی دیگر یافتهاند و از دید مسئولان ارشاد، فارغ از محتوای نقد، به رفتارهای سیاسی و جناحی یا گروکشیهای صنفی و مسائلی از این دست معنا شدهاند.
مسلما از نیت قبلی همه منتقدان و کسانی که درباره سیاستهای جدید سینما اظهارنظر کردهاند، نمیتوان آگاه شد؛ شاید کسی هم کژاندیشیهایی داشته باشد اما اینکه عمده انتقادات را با چنین بازتابی از ذهن دور کرد، بیشتر به یک حمله تدافعی شباهت دارد تا پاسخگویی از سر احترام متقابل.با تمام این احوال، سینما بر همان مدار است که بود و چندان اثری از تغییر مسیر در آن دیده نمیشود. میماند شعارهایی که هراز گاهی از زبان مسئولان وزارت ارشاد برای خالی نماندن عریضه شنیده میشود؛ یا بزرگنمایی و ارائه آمار و ارقام تولید، بدون در نظر گرفتن کیفیت و محتوای آثار. جواد شمقدری، معاون سینمایی وزیر ارشاد روز گذشته در اختتامیه جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه، بار دیگر به آمار و ارقام روی آورد تا بدین نتیجه برسد که حجم تولید فیلمهای داخلی نسبت به سطح جهانی از جایگاه خوبی برخوردار است.
شمقدری گفت که ایران در تولید فیلم مقام سیزدهم جهان را دارد و در کشور 100هزار فیلمساز هستند و 400 کارگردان که در این میان، فعالیت کارگردانان زن در ایران نسبت به سطح جهانی بالاتر است.
این آمار و ارقام شاید در نگاه اول چشمپرکن و قابلتوجه باشند اما با در نظر گرفتن شرایط، شاید چندان توجهبرانگیز نبوده و از سوی دیگر میتوان نسبت به آنها انتقاد جدی داشت.
نکته اول آنکه در بیشتر کشورها، سینما وابسته به محصولات داخلی نیست و با در نظر گرفتن بازار جهانی، تنوع اکران در سالنهای بهروز شده صورت میپذیرد اما در ایران بهدلیل اختلافات فرهنگی، سینما چشم به راه تولیدات داخلی است و همین نیاز است که باعث میشود بدون در نظر گرفتن کیفیت، اجناس بنجل در سالنهای نیمهمخروبه بهنمایش گذاشته شود.اگرچه با گسترش شبکه خانگی حالا مردم ایران ترجیح میدهند با قیمت بسیار مناسبتری، محصولات سینمایی را بهجای صرف هزینههای زیاد و تماشا در سالنهای اعصابخردکن، در خانه ببینند.
برای همین تولید بالای محصول سینمایی، دیگر مقرونبهصرفه نیست و صرف هزینههای نگاتیو، فیلمبرداری 35 میلیمتری برای اکران در سینماها، برای بیشتر محصولات، بیفایده است. اگر معاونت سینمایی قصد دارد برای سینمای ایران شرایط بهتری ایجاد کند، لازم است به این آمار که بهزعمشان بالاست چندان اکتفا نکند و صرفا فیلمهایی سینمایی شوند که ارزش آنرا داشته باشند. نکته دیگر درمورد تعداد فیلمسازان کشور است؛ این تعداد بالا از یک منظر، نشاندهنده آن است که بازار کار فیلمسازی با وجود تعداد بالای فیلمسازان، خروجی مناسبی ندارد. یعنی متقاضیان فیلمسازی بسیار بیشتر از تعداد فیلمهایی هستند که فرصت نمایش مییابند.
چندین سال است که بسیاری از سینماگران، ترجیح میدهند فیلم نسازند به این دلیل که جایی برای اکران آن وجود ندارد.
ترکیب این دو نکته نشانه آن است که از یک منظر باتوجه به نیاز داخلی بدون در نظر گرفتن محتوا، تعداد تولید فیلمهای داخلی نسبت به نیاز کمتر از حدی است که باید باشد و از منظر دیگر اگرچه فیلمسازان زیادی هستند که توانایی و قابلیت کار را دارند، اما شرایط بهگونهای فراهم نمیشود که بتوانند تولید اثر کنند. با این حساب آمارهای معاون سینمایی را باید بهپای تبلیغات گذاشت و امیدوار بود اقدامهای بعدی، حرکتی برای تغییر ریل سینما باشد؛ فعلا ریلها همچنان سرجایشان محکم ماندهاند.