و پس از آن، بیگدلی بهعنوان نویسندهای پرکار و کمحاشیه، مورد توجه منتقدان و رسانهها قرار گرفت. خود او هم درباره نقش جایزه کتاب سال در زندگی حرفهایاش میگوید: «تا وقتی کتاب سال نگرفتم، هیچکس من را نمیدید و در هیچ جایزه خصوصی، نظیر گلشیری و مهرگان و... موردتوجه قرار نگرفتم.»
- حالا خوشبختانه چندسالی است که حسابی موردتوجه و پرکارید. سال 88 چند کتاب داشتید؟
سال 88 که فقط یک مجموعه داشتم به نام «آوای نهنگ» که جایزه کتاب فصل را هم گرفت. اما 2 کتاب هم سال 87 داشتم. یک رمان به نام «زمانی برای پنهان شدن» و مجموعه «آنای باغ سیب» که هر دو را نشر آگه منتشر کرد. آوای نهنگ کار نشر چشمه بود.
- برای امسال چه دارید؟
رمانی را به اسم «بیتردید سهشنبه بود» 8-7 ماه پیش به نشر علمی دادم که هنوز منتظر مجوز است. به جز این، رمان دیگری را به نام «گنجشکها در حیاط» اردیبهشت تمام کردم، اما هنوز تحویل ناشر ندادهام.
- چرا؟
چون وقتی چند کتاب از یک نویسنده پشت سر هم درمیآید، دستکم یکی از آنها دیده نمیشود. همانطور که سال قبل کتاب «آنای باغ سیب» من دیده نشد. برای همین حالا علاوه بر 2 کتابی که گفتم، 2 کتاب دیگر هم دارم که هیچکدام را فعلاً به ناشر نمیدهم.
- پس لطفاً این دو کتاب را هم معرفی کنید.
یکی مجموعهای است به نام «دریای چهارشنبه» که 2 سال است تمام شده و شامل داستان - مرثیههایی است برای تعدادی از آدمهایی که مردهاند. دومی هم مجموعه داستان دیگری است که در واقع حاصل کلاسهای فیلمنامهنویسیام است و «کتاب اشباح» نام دارد. این مجموعه 14 داستان دارد که همگی بهلحاظ موضوع به هم متصلاند.
- فکر میکنید این 4 کتاب امسال به بازار میآیند؟
نه. زیاد امیدوار نیستم، چون فکر میکنم امسال سال خوبی در حوزه داستان نباشد و تاکنون که حدود 4 ماه از سال گذشته، هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.