بامداد یکی از نخستین روزهای مرداد ماه، ماموران پلیس آگاهی شهرستان سنندج در جریان سرقت ناکام از یک طلافروشی در یکی از محلههای این شهر قرار گرفتند و برای بررسی موضوع راهی آنجا شدند.مرد جوانی که ماجرای سرقت را به پلیس اطلاع داده بود، در تشریح ماجرا گفت: دقایقی قبل با شنیدن سر و صداهایی که از مغازه طلافروشی همسایه به گوش میرسید، از خواب پریدم.
بلافاصله از خانه خارج شدم و خودم را به مغازه رساندم. درطلافروشی باز بود و وقتی میخواستم وارد آنجا شوم، ناگهان چند مرد که نقاب بهصورت داشتند به طرفم حملهور شدند. با دیدن آنها شروع به داد و فریاد کردم اما سارقان که دستپاچه شده بودند، بعد از پاشیدن گاز اشکآور بهصورتم، پیاده از محل فرار کردند.
بعد از اظهارات این مرد، تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از سارقان نقابدار شروع شد. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که دزدان ناشی با از کارانداختن سیستم دزدگیر و دوربین مداربسته طلافروشی، اقدام به بریدن کرکره مغازه کرده و وارد آنجا شدهاند.آنها سپس به سراغ گاوصندوق رفته و با استفاده از پتک قصد تخریب آن را داشتهاند که در همین هنگام یکی از همسایهها با شنیدن سر و صداهای ایجادشده، متوجه حضور آنها میشود و به این ترتیب نقشه سارقان ناکام میماند.
با این اطلاعات، بررسیها برای یافتن ردی از مردان نقابدار ادامه پیدا کرد و مدتی بعد ماموران متوجه خودروی مشکوکی شدند که در نزدیکی طلافروشی رها شده بود. درهای این خودرو باز بود و در صندوق عقب آن لوازم مخصوص برش آهن به چشم میخورد.
از آنجا که مرد همسایه مدعی شده بود، دزدان نقابدار بعد از دیدن او با پای پیاده اقدام به فرار کرده بودند، این فرضیه که خودروی مورد نظر متعلق به دزدان تحت تعقیب باشد و آنها هنگام فرار فرصت سوار شدن به این خودرو را پیدا نکرده باشند، قوت گرفت. ماموران با شناسایی صاحب خودرو، او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کردند اما این مرد منکر سرقت شد و ادعا کرد که در شب سرقت، خودرواش در اختیار برادرش بوده است.
با این اطلاعات،برادر این مرد نیز در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و در جریان بازجوییها به سرقت از طلافروشی با همدستی برادرش اعتراف کرد.
مرخصی برای سرقت
متهم گفت: من و برادرم به اتهام سرقت در زندان بهسرمیبردیم اما مدتی قبل تصمیم گرفتیم با گرفتن مرخصی، سرقتهایمان را ادامه بدهیم. وی ادامه داد: بعد از اینکه با مرخصی ما موافقت شد، هردوی ما از زندان خارج شدیم و نقشه سرقت از طلافروشی را با یکی از دوستانمان در میان گذاشتیم. او هم قبول کرد که در این سرقت با ما همکاری کند اما شب حادثه، وقتی وارد طلافروشی مورد نظرمان شدیم، نتوانستیم گاوصندوق را با خودمان ببریم.
برای همین تصمیم گرفتیم همانجا در گاوصندوق را باز کنیم ولی سروصدای ایجاد شده باعث شد یکی از همسایهها وارد طلافروشی شود. ما هم به محض دیدن او دستپاچه شدیم و با جا گذاشتن ماشین، از محل فرار کردیم. سرهنگ قنبری، رئیس پلیس آگاهی استان کردستان، با بیان این خبر گفت: بعد از اعترافات متهم و برادرش، همدست آنها نیز دستگیر شد و هر سه متهم با قرار قانونی راهی زندان شدند.