پدرش در کسوت روحانیت بود و از اینرو جلال دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. اما در سال 1323 به حزب توده پیوست و عملا از تفکرات مذهبی دست شست. در آن سالها اوجگیری حرکتهای چپگرایانه و شعارهای تند حزب از عواملی بودند که باعث تغییر مسیر فکری او شدند. جلال در سالهای فرجامین زندگی با روحی خسته و دلزده از تفکرات مادی به تعمق در خویشتن خویش پرداخت تا آنجا که در نهایت، پلی روحانی و معنوی بین خود و خدایش برقرار کرد. او در کتاب خسی در میقات که سفرنامه حج اوست به این تحول روحی اشاره میکند. جلال آلاحمد در 18شهریور ماه 1348 در 46سالگی زندگی را بدرود گفت.
درگذشت آیتالله طالقانی
آیتالله سیدمحمود طالقانی، شخصیت بزرگ مذهبی، ساعت یک و 45 دقیقه بامداد 19شهریور1358 (دهم سپتامبر 1979) در 68سالگی بر اثر حمله قلبی درگذشت. اندکی پس از فوت آیتالله طالقانی، مهدی بازرگان، نخستوزیر وقت، صباغیان، وزیر کشور کابینه او و جمعی از مقامات وقت در اقامتگاه وی حاضر شدند. در میان سران ملل دیگر که فوت آیت الله طالقانی را تسلیت گفتند نام لئونید برژنف، رهبر شوروی و سایروس ونس، وزیر امور خارجه وقت آمریکا به چشم میخورد. بازرگان روز درگذشت آیت الله طالقانی را تعطیل و 3روز عزای عمومی اعلام کرد. مرحوم طالقانی برای نخستین بار در 29سالگی به زندان افتاد . از آن پس هرچند وقت یک بار زندانی شده بود. آخرین بازداشت او در سال1354 صورت گرفت که در آبان ماه 1357 (نوامبر1978و اوج انقلاب) پس از 3سال از زندان آزاد شد.
روزی که فرهاد دوم وارثان اسکندررا از آسیا بیرون راند
در آخرین ماه تابستان129 پیش از میلاد و طبق بعضی از تاریخها، نهم سپتامبر این سال، فرهاد دوم شاه اشکانی در جنگی که با سلوکیها در سوریه کرد، برای همیشه وارثان اسکندر مقدونی را از آسیا بیرون راند و شکست ایران از ارتش اسکندر تلافی شد. در این جنگ 17هزار سلوکی کشته و 12هزار و 700نفر اسیر شدند و این اسرا هرگز آزاد نشدند. علت پیروزی اسکندر مقدونی بر هخامنشیان این بود که در نخستین جنگ، فرماندهان محلی ارتش عمدتا از سربازان مزدور خارجی (مرسنر) استفاده کرده بودند.
درسی که جهان از این جنگ گرفت این بود که در جنگهای دفاعی، باید صرفا از سربازان داخلی استفاده شود که بدانند شکست آنها برابر است با تصرف وطنشان توسط بیگانه و از دست رفتن عزیزانشان و بنابراین، تا آخرین نفس پایداری خواهند کرد. از آن پس دولتها از سرباز مزدور تنها برای تعرض به سایر سرزمینها استفاده کردند تا دست این سربازان برای غارت باز باشد و به طمع غنیمت بهتر بجنگند.
شاه طهماسب صفوی در قندهار
نهم سپتامبر سال1539 شاه طهماسب صفوی وارد قندهار شد تا برادرش سام میرزا را که از 5سال و چند ماه پیش از آن بر او یاغی شده بود تنبیه کند. سام میرزا در سال1534 در قندهار یاغی شده و منطقه بزرگی از ایران خاوری را از قلمرو برادر خارج ساخته بود و این، در حالی بود که ازبکان پی در پی به شمال این منطقه (شمال افغانستان امروز) دستاندازی میکردند. پیش از ورود شاه طهماسب به قندهار، ساممیرزا فرار کرده بود و شاه طهماسب با نیروهایی که با خود آورده بود به شمال راند و ازبکان را از آنجا بیرون راند.