برای ناکامی غرب در جنگ با طالبان در افغانستان که اکنون عمرش به یک دهه نزدیک می‌شود، علل مختلفی گفته‌شده‌است؛ از کمبود پول و نقصان برنامه‌ریزی تا کمبود نیروی نظامی.

ژنرال پترائوس

دیوید پترائوس فرمانده آمریکایی نظامیان ناتو در افغانستان در مصاحبه‌ای با نشریه آلمانی اشپیگل با صراحت غیرمعمولی درباره ناکامی غرب در جنگ افغانستان سخن می‌گوید.

  • اخیرا نظرسنجی‌ای توسط دانشگاه کابل و بنیاد آلمانی کنراد آدنائر انجام شده که نشان می‌دهد 70درصد از جمعیت افغانستان هیچ اعتمادی به پارلمان ملی خود ندارند. 65درصد هم از عملکرد دولت راضی نیستند. این از نظر کار شما چه معنایی دارد؟

نظرسنجی‌های دیگری هم هست که نشان می‌دهد افغان‌ها نسبت به آینده خوش‌بین هستند اما قبول دارم که نگرانی قابل درکی میان افغان‌ها نسبت به روند پیشرفت امور وجود دارد. در این مدت کارهای زیادی در افغانستان انجام شده‌است.

  • خوب این کارهایی که شما می‌گویید 9 سال پیش شروع شد. چرا آن‌قدر طول کشیده‌است؟

حقیقت این است که ما سازمان‌ها و زیرساخت‌های لازم برای انجام یک عملیات نظامی جامع را نداشتیم. برنامه‌ریزی کافی و از همه مهم‌تر منابع کافی را نداشتیم؛ اما این وضعیت در 18 ماه گذشته تغییر کرده و شرایط بهتر شده‌است.

  • عجیب است که همین چند ماه پیش و با وجود گذشت 9سال از آغاز این جنگ، یک افسر بلندپایه مثل ژنرال مایکل فلین، نایب رئیس ستاد اطلاعات ناتو در افغانستان، در مقاله‌ای نوشت که دستگاه اطلاعاتی هنوز قادر نیست به سؤالات مهم درباره فضایی که نیروهای غربی در آن مشغول به کار هستند پاسخ دهد. این چطور ممکن است؟

خب ما اطلاعات کافی از همه دره‌ها و روستاهایی که در آن عملیات می‌کنیم نداریم. اما این اطلاعات بسیار حیاتی هستند و برای پیشبرد این جنگ لازمند. در این زمینه هم در ماه‌های اخیر پیشرفت داشته‌ایم.

  • طرف مقابل جنگ شما چه کسی است؟ وقتی می‌گویید طالبان منظور چه کسانی هستند؟ گاه به‌نظر می‌رسد که ما حتی نمی‌دانیم آنها چه کسانی هستند.

من با شما موافق نیستم. طالبان سازمانی با ساختار هرمی است. ما تعریف دقیقی از آن داریم. یک عده طالبان 10دلاری داریم که نوعی نیروی مزدور هستند. بعد در ردیف‌های بالاتر گروه‌های دیگر هستند. می‌توانم رده‌بندی طالبان را از بالا به پایین برای شما ترسیم کنم. ما حتی از رابطه میانه طالبان پاکستان با طالبان افغانستان هم باخبریم. این شبکه نسبتا حرفه‌ای و باتجربه هستند. البته از ابزارهای پیشرفته برخوردار نیستند اما چگونگی برقراری ارتباط را کاملا آموخته‌اند. القاعده بمب‌سازان باتجربه‌ای دارد و این تجربیات و اطلاعات را در اختیار طالبان گذاشته و می‌گذارد.

  • شما در این جنگ از راهبردی شبیه جنگ عراق استفاده می‌کنید. اجزای این راهبرد 3اصل عملیات ویژه، افزایش نیرو و ارتباط و جذب رهبران قبیله‌ای و محلی است.

ما درعراق تجربه‌های زیادی به‌دست آوردیم که حالا خیلی مفید هستند. مثلا اینکه کشتن رهبران اصلی ناآرامی‌ها کافی نیست. در عراق ما ابومصعب الزرقاوی را که فرمانده القاعده در عراق بود کشتیم اما خشونت‌ها همچنان ادامه یافت و بیشتر هم شد. باید هر منطقه را بعد از حمله، پاکسازی هم بکنیم.

  • متحدان اروپایی شما در ناتو به‌شدت از ابتکار پلیس محلی در افغانستان انتقاد کرده‌اند. آیا نگرانی‌های آنها را درک می‌کنید و می‌دانید که با مسلح کردن گروه‌های شبه‌نظامی جدید دیگر نخواهید توانست منطقه را کنترل کنید؟

خب، نگرانی‌ها قابل درک است. این را حامد کرزی هم گفته‌است، اما تلاش می‌کنیم خطر ایجاد جنگ‌سالاران را به حداقل برسانیم.

  • به فکر آشتی با طالبان هستید؟

پرزیدنت کرزی اعضای شورای صلح را برای این منظور معرفی کرده‌است. قرار است شوراهای محلی هم برای این منظور تشکیل شوند؛ البته به نتیجه رسیدن کار این شورا بستگی به این دارد که طالبان شرایط را بپذیرند. آنها باید سلاح‌هایشان را زمین بگذارند، به قانون اساسی افغانستان پایبند باشند، با تندروها قطع رابطه کنند و به ارزش‌های جامعه پایبند باشند. در حال حاضر عده‌ای هستند که برای زمین‌گذاشتن سلاح اعلام آمادگی کرده‌اند.

  • خب، این تصمیم سختی است. آنها باید بدانند که چه چیزی در انتظارشان است و چه آینده‌ای خواهند داشت. از جمله اینکه باید بدانند ماموریت نظامی غرب در افغانستان چقدر طول می‌کشد؟

رابرت گیتس وزیر دفاع چندی پیش گفت که اگر طالبان فکر می‌کند عده‌ زیادی از نظامیان آمریکا در جولای سال آینده این کشور را ترک می‌کنند، اشتباه کرده‌است زیرا جولای 2011 فقط آغاز این روند است و قرار است در این تاریخ کار انتقال مسئولیت به نیروهای افغان آغاز شود. برداشت من از اعلام تاریخ جولای 2011 به‌عنوان تاریخ عقب‌نشینی نیروها با برداشت دیگران متفاوت است. این پیام را عده‌ای سوءبرداشت کرده‌اند. طالبان هم از جمله همین گروه‌ها بود.

  • به هر حال شما اکنون با مشکلات زیادی رو‌به‌رو هستید. نیروهایی که برای عضویت در ارتش و پلیس افغانستان جذب کرده‌اید ابتدایی‌ترین شرایط را هم ندارند و حتی سواد هم ندارند. سپردن امور به این نیروها در سال آینده تا چه حد واقع‌بینانه است؟

میزان بیسوادی بسیار بالاست اما از سوی دیگر جوان‌های افغان انتظار و توقع چندانی ندارند. آنها عزم بسیار محکمی دارند.

اکنون بیش از 30 هزار نیروی امنیتی افغان در فهرست افراد جویای سواد قرار دارند. این البته چندان امیدوار‌کننده نیست اما باید انجام شود. چطور می‌توان ماموری را مسئول مراقبت از یک ماشین با شماره پلاکی خاص کرد وقتی اصلا نمی‌تواند بخواند یا بنویسد؟

  • از کار هم‌پیمانان خود راضی هستید؟

خب بله. برای بسیاری از این نیروها مثلا نیروهای آلمانی، این نخستین تجربه مشارکت در جنگ علیه تروریسم در خارج از کشور است.

  • فرماندهان آمریکایی گلایه می‌کنند که کارهای کثیف به آنها سپرده شده و کشورهای دیگر از این مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

خب، فکر نمی‌کنم این درست باشد. میزان تلفات هم این را نشان می‌دهد.

  • با افزایش جدید نیروها در افغانستان، شمار نیروهای آمریکایی در این کشور به بیش از 100 هزار نفر می‌رسد؛ این یعنی دو سوم نیروهای ایساف. آیا از این نمی‌ترسید که این جنگ یک جنگ آمریکایی خوانده شود؟

نه. این عملیات ناتو و ایساف است. این تلاش یک ائتلاف متشکل از 50 کشور است.

  • چند روز پیش شما به همراه حامد کرزی به پاکستان رفتید. آیا درباره حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به خاک پاکستان هم صحبتی کردید؟

این موضوع اصلا در دستور کار سفر نبود.

  • اما این حملات هر روز صورت می‌گیرد.

ما هرگز درباره عملیاتی که در مناطق قبیله‌نشین پاکستان صورت می‌گیرد صحبتی نمی‌کنیم.

  • اما آیا این توجیه خوبی برای چنین جنگی است؟ هر جای دنیا می‌تواند به پناهگاه تروریست‌ها تبدیل شود.

برای نقاط مختلف رویکردهای مختلفی وجود دارد. اکنون برای افغانستان این بهترین گزینه است.

  • برای به نتیجه رساندن جنگ افغانستان چقدر زمان نیاز دارید؟

زمان‌سنج‌های مختلفی در این زمینه فعال هستند.

  • در آخر چه چیز باید به دست‌آید که بگوییم ماموریت جنگ افغانستان موفقیت‌آمیز بوده است؟

وقتی به وضعیتی برسیم که ساختارهای سنتی و محلی خودشان بتوانند مناقشه‌ها را حل کنند؛ این را باید وضعیت خوب و مطلوب بدانیم؛ اینکه نیروهای افغان بتوانند امنیت مردم را تأمین کنند. دورنماهای اقتصادی هم در نظر است.

  • دورنمای شما برای افغانستان چیست؟

این کشور ثروت بالقوه‌ای دارد. معادنی در این کشور کشف شده که هزاران میلیارد دلار ارزش دارد. اگر سرمایه انسانی به خوبی توسعه یابد، آینده بهتری را شاهد خواهیم بود؛ قرار نیست افغانستان به سوئیس تبدیل شود و ما هم‌چنین توقعی نداریم.
می‌دانم که اما‌ و اگرهای بسیاری وجود دارد و سال‌ها طول می‌کشد تا شرایط مطلوب شود اما ممکن است.

کد خبر 117384

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز