در انتخابات پارلمانی سوئد این حزب توانست 7/5درصد از آرا و 20 کرسی از 349 کرسی پارلمان استکهلم را به دست آورد. این اتفاق موجب حیرت و خشم بسیاری از مردم و سیاستمداران سوئدی شد. اما کشورهای اروپایی اکنون بهدنبال یافتن پاسخی برای چگونگی موفقیت احزاب راستافراطی در این قاره هستند.
کسب این تعداد کرسی توسط حزب دمکراتهای سوئد، نشاندهنده تمایل اروپاییها برای موفقیت احزاب راستافراطی در انتخابات پارلمانی است، اما چه عواملی باعث این اقبال شدهاست؟ راستهای افراطی همواره عاملی برای اعلام خطر و هشدار مردم و سیاستمداران درباره به خطرافتادن ارزشهای سنتی و تحمل و مدارا در کشورهای اروپایی بودهاند اما اکنون آنها یکی پس از دیگری در کشورهای اروپایی در انتخابات نتایج خوبی به دست میآورند.
در حالی که سوئد برای نخستین بار خودش را برای حضور یک حزب راست افراطی در پارلمان لیبرال و مشهور آن کشور آماده میکند اما چند نفر از پستچیهای شهر «سودرتالج» احساس میکنند که به دردسر افتادهاند و آینده شغلیشان در خطر است.
این پستچیها در طول مبارزات انتخاباتی احزاب سوئد برای شرکت در انتخابات پارلمانی، از توزیع جزوههای تبلیغاتی حزب دمکرات یا همان راستهای افراطی، در مناطقی که اقلیتهای قومی در آنجا ساکن هستند خودداری کردند. امتناع پستچیها از انجام این کار بهدلیل آن بود که دمکراتها مخالف قوانین مهاجرتی سوئد هستند و جزوههای آنها شامل مطالبی علیه مهاجران بود.
شرکت «پوستن» که کارفرمای این پستچیها به حساب میآید، نظر مساعدی نسبت به موضع سیاسی کارمندان خود ندارد. مدیر شرکت پوستن به پستچیهایی که از دستورات سرپیچی میکردند گفت:ما بهعنوان یک شرکت پستی مهم، نمیتوانیم مانند یک مامور سانسور عمل کنیم.
اختلافات پستچیهای سوئدی با شرکت پوستن بر سر تحویل جزوههای تبلیغاتی حزب دمکرات به اقلیتهای قومی، ممکن است امری کوتهبینانه بهنظر برسد اما این ماجرا اکنون به بحث داغی در سراسر اروپا تبدیل شده است که عنوان میکند: بهترین واکنش کشورهای اروپایی در مقابل درخشش اخیر احزاب راست افراطی در انتخابات پارلمانی چیست؟
احزابی که مخالف مهاجرت هستند در ماههای اخیر در کشورهای اروپایی به پیروزیها و امتیازات مهمی دست یافتهاند. این پیروزی اغلب در کشورهایی صورت گرفته است که به داشتن سیاستهای لیبرال و حوزههای انتخاباتی آزاد مشهورند.
پس از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی ماه ژوئن در هلند، مشخص شد که حزب راست افراطی «آزادی» در جایگاه سوم قرار گرفته است. این حزب کسب اکثریت کرسیها توسط رقیبانش را نادیده گرفت اما اطمینان داد که در مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی شرکت خواهد کرد. با وجود این، حزب «جوبیک» در مجارستان که از زندانی کردن مهاجران بیخانمان «روما» در اردوگاههای کار اجباری حمایت میکند، در انتخابات پارلمانی امسال آن کشور نیز نتیجه خوبی کسب کرد.
احزاب راست افراطی بخشی از دولت ائتلافی ایتالیا را تشکیل میدهند و در پارلمان کشورهای اتریش، بلغارستان، دانمارک، لتونی و اسلواکی دارای کرسی هستند. حزب ملی انگلیس (بی ان پی) در انتخابات محلی و اتحادیه اروپا پیروز شد و در مذاکرات سیاسی بهعنوان یک جریان اصلی ظاهر میشود.
بهدلیل حضور بیش از حد احزاب راستگرا در صحنههای سیاسی کشورهای اروپایی، این قاره از نظر تاریخی ضررهایی را متحمل شده است. عاملی وجود دارد که اروپاییها را تشویق به حمایت از احزاب راست افراطی میکند اما این عامل چیست؛اسلام هراسی یا پیشرفت اقتصادی؟
بهنظر میرسد که احساسات ضداسلامی و نگرانیها در مورد میزان مهاجرت، در مرکز تبلیغات و مبارزات سیاسی بسیاری از احزاب راست افراطی قرار دارد. این موضوع باعث شد بعضیها باور کنند که تهدید تروریسم و درگیری تمدنها میان اسلام و غرب باعث ظهور احزاب راست افراطی شده است.
اما بسیاری از کارشناسان سیاسی میگویند، مسائلی که نزدیک به مسائل داخلی کشورهای اروپایی قرار دارد، باعث افزایش محبوبیت احزاب راست افراطی در سالهای اخیر در این کشورها شده است؛برای مثال پشت سر گذاشتن بحران اقتصادی را میتوان مهمترین عامل موفقیت این احزاب دانست.
«شادا اسلام» تحلیلگر مرکز «سیاست اروپا» که در بروکسل واقع شده است، نظر دیگری در این باره دارد و میگوید:بهدلیل افزایش بحران اقتصادی و کاهش مشاغل، سیاستمداران اروپایی با احساسات مردم بازی میکنند تا در انتخابات پیروز شوند.
«پر آکه وستور لوند» رهبر حزب سوسیالیست عدالتخواه سوئد بر این باور است که مواجه شدن مردم عادی سوئد با بیثباتی اقتصادی، عامل مهمی برای موفقیت دمکراتهای آن کشور بهحساب میآید.
وی در مصاحبه با شبکه خبری الجزیره گفت: فکر میکنم که مهمترین مسئله، افزایش نگرانی مردم سوئد درباره آینده اقتصادی و شغلیشان است. فاصله طبقاتی میان افراد ثروتمند و فقیر هر روز بیشتر میشود و بیعدالتیها نیز افزایش مییابد، این در حالی است که هیچ پاسخ واقعی ضدنژاد پرستانهای علیه این حزب نژاد پرست مطرح نشده است.
تعداد مهاجران در سوئد
3/14 درصد از جمعیت مردم سوئد، در کشور دیگری متولد شدهاند. بزرگترین گروههای مهاجران غیراروپایی سوئد در بین سالهای 2000 تا 2009 میلادی را 82 هزار نفر عراقی و 24 هزار نفر سومالیایی تشکیل میدادند.
رهبر حزب سوسیالیست عدالتخواه سوئد میگوید: مهاجران مسلمان بهدلیل فشارهای اقتصادی که این کشور با آن روبهروست مورد سرزنش قرار گرفتهاند و احزاب نژادپرست بهدنبال سپر بلایمناسبی هستند تا این مشکلات را به گردن آن بیندازند. وی میافزاید: احزاب راست افراطی در دهه 1920 یا 1930 میلادی، جمعیت یهودیان را مورد حمله قرار دادهاند. آنها همچنین در دهه گذشته به پناهندگان سیاسی و در سالهای اخیر به مسلمانان حمله کردهاند.
متیو گودوین، کارشناس سیاستهای احزاب راست افراطی در دانشگاه «ناتینگهام»، با این موضوع موافق است که این حزبها کانون حملات خود را با گذشت زمان تغییر دادهاند. وی میگوید: احزاب راست افراطی در طول دهههای گذشته، با گروههای اقلیت مختلفی مبارزه کردهاند. از این گروهها میتوان به مهاجران بیخانمان موسوم به «روما» و مسلمانان یا مهاجران دیگر اشاره کرد.
جستوجو برای یافتن بهترین راه حل مقابله با لفاظیهای نژادپرستانه و تحریک کنندهای که از سوی احزاب راست افراطی عنوان میشود، باعث ایجاد اختلاف در میان کشورهای اروپایی شده است. تلاشها برای مطرح نشدن مسئله این احزاب در مذاکرات سیاسی نیز با شکست روبهرو شدند این در حالی است که حزب دمکراتهای سوئد از نشاندادن یک آگهی تبلیغاتی در تلویزیون آن کشور منع شدند. این آگهی یک پیرمرد بازنشسته را نشان میدهد که از سوی زنان برقهپوش تحت تعقیب قرار گرفته است و با وجود آنکه در بحثهای تلویزیونی شرکت نکرده، در مبارزات انتخاباتی پیروز میشود.
آیا سیاستمداران جریان اصلی با احزاب راست افراطی همکاری میکنند؟
در حالی که احزاب راست افراطی هنوز هم در اکثر پارلمانهای کشورهای اروپایی یک نیروی حاشیهای و جنبی به حساب میآیند اما نگرانیهایی وجود دارد از اینکه سیاستمداران جریان اصلی از فرصت انتخاباتی که برایشان پیش آمده و آنها را به درون احزاب راست افراطی کشانده است، به نفع خود بهرهبرداری کنند.
متیو گودوین در این رابطه میگوید:یکی از واکنشهای راهبردی علنی که سیاستمداران جریان اصلی در رابطه با احزاب راست افراطی دارند، همکاری با آنهاست. بنابراین، برای مثال در فرانسه شاهد این هستیم که نیکلاسارکوزی، رئیسجمهوری آن کشور مواضع سختی را در قبال مهاجران بیخانمان موسوم به «روما»اتخاذ کرده است اما در کشورهای دیگر ما واقعا میبینیم که احزاب جریان اصلی نسبت به احزاب راست افراطی واکنش بسیار تند و خصمانهای از خود نشان میدهند.
اما همکاری با سیاستهای احزاب راست افراطی، کار بیخطری به حساب نمیآید. اقداماتی که نیکلا سارکوزی، رئیسجمهوری فرانسه علیه مهاجران «روما» که در آن کشور زندگی میکنند انجام داد، باعث ایجاد اختلافات شدیدی میان پاریس و اتحادیه اروپا شده است. تصمیم دولت سوئیس برای برگزاری همهپرسی درباره ساخت منارههای مساجد در آن کشور، در پی تبلیغات حزب «مردم» علیه ساخت منارهها با نتیجه منفی روبهرو شد. این حزب با مهاجرت نیز مخالف است.
گودوین میگوید: احزاب راستافراطی از نگرانیهایی که مردم اروپا در مورد بحران اقتصادی جهان دارند و از جنگ آمریکا و نیروهای ائتلاف در عراق و افغانستان خسته شدهاند، به نفع خودشان بهرهبرداری میکنند. وی میافزاید:هنگامی که ما در نظر سنجیهای مختلف دیدگاههای رأیدهندگان اروپایی را در مورد مهاجران و مسلمانان بررسی میکنیم، میتوانیم به نگرانیهای آنها پی ببریم، بنابراین میفهمیم که احزاب راست افراطی در این قضیه نقش دارند و فقط بخش کوچکی از یک جریان سیاسی گستردهتر به حساب میآیند. مشخص کردن چگونگی گستردگی این جریان سیاسی امری محال و غیرممکن است اما در حالی که دمکراتهای سوئد در کرسیهای پارلمانی خود بهعنوان یک نیروی جدید سیاسی جای میگیرند، یک چیز کاملا مشخص است:فقط پستچیهای شهر «سودرتالج» نیستند که تلاش میکنند راهحل مناسبی برای مقابله با افزایش نفوذ احزاب راست افراطی در اروپا بیابند بلکه افراد دیگری هم هستند که در این زمینه کوشش میکنند.
الجزیره