در این میان هر چند وقت یکبار آمار نگرانکنندهای از مشکلات و معضلات این جمعیت چندین میلیونی در اختیار افکار عمومی قرار میگیرد.
به تازگی نیز برخی مسئولان سازمان ملی جوانان روی آوردن جوانان کشور به زندگی مجردی را آسیبی رو به گسترش خواندهاند به طوری که مدیرکل فرهنگی این سازمان اعلام کرده است 30 درصد از جوانان ساکن 6 کلانشهر کشور شامل تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به زندگی مجردی روی آوردهاند و این آسیب اجتماعی رو به گسترش است. از سوی دیگر رئیس سازمان ملی جوانان استان اصفهان معتقد است که نباید اذهان عمومی را درباره این موضوع آشفته کرد.
به اعتقاد برخی از کارشناسان اکنون در پارهای از موارد خانوادهها خواسته یا ناخواسته زمینه را برای زندگی مجردی فرزندانشان فراهم میکنند. همچنین افزایش سن ازدواج به این پدیده دامن میزند و حتی بسیاری از جوانان زندگی مستقل و مجردی را به تشکیل خانواده ترجیح میدهند.
مجردهای اجباری و اختیاری
«جوانانی که به زندگی مجردی روی میآورند در کشور ما به 2 دسته تقسیم میشوند: نخست آنانی که این سبک زندگی را بیشتر میپسندند و با وجود داشتن خانواده، مسکن دیگری برای خود اختیار میکنند و دسته دوم کسانی که به اجبار به زندگی مجردی سوق داده میشوند. بخش اعظم دسته دوم را دانشجویان مهمان شده در شهرهای غیر بومی خود تشکیل
میدهند.» این موضوعی است که رئیس سازمان ملی جوانان اصفهان بر آن تاکید میکند و به شدت نگران است تا با تخریب وجهه زندگی مجردی در اذهان عمومی، گذران شب و روز برای این دسته از جوانان سختتر شود.
سیدمهدی صدری با وجود آنکه معتقد است روی آوردن جوانان به زندگی مجردی با آسیبهایی جدی همراه است، میافزاید:« انتخاب دلبخواه زندگی مجردی از سوی گروهی از جوانان ناشی از افزایش حس استقلال طلبی میان آنان است.این همان باوری است که در کشورهای صنعتی از یکی دو سده پیش آن را پذیرفتهاند و حتی آن را تشویق میکنند. » صدری زندگی مجردی را امری عادی و جاری در طبقههای اجتماعی میداند و البته برای آن پیش شرطهایی نیز قائل است.
به گفته وی، مسئولیتپذیری، درآمد مستقل، تحصیلات، فراگیری آداب اجتماعی و موفقیت در انتخاب دوست، مقدماتی هستند که با طی شدن آنها فرد به بلوغ اجتماعی میرسد و جوانانی که به این درجه از بلوغ رسیده باشند، در صورت روی آوردن به زندگی مجردی مشکلی را متوجه اجتماع نخواهند کرد. مدیرکل سازمان ملی جوانان استان اصفهان ادامه میدهد: «زندگی مجردی میتواند آزمونی برای بزرگ شدن و رشد شخصیت جوانان کشور ما و مقدمه ای برای زندگی آینده آنان باشد، اما اکنون همین فرصت به تهدیدی جدی بدل شده است.» افسردگی، عادت به فضاهای تاریک و انزواطلبی، برخی از مشکلاتی است که در میان جوانانی که زودتر از بلوغ فکری و جنسی به زندگی مجردی روی آوردهاند، به چشم میخورد.
به گفته صدری، مهمترین پیامد حالتهای یاد شده این است که خطر متارکه، زندگی بعدی این دسته از جوانان را تهدید میکند، زیرا عادت به خودمحوری، تحمل شخص دیگر و مسئولیت زندگی متاهلی را از آنان میگیرد.
نگاه بدبینانه
کلانشهر شیراز بعد از تهران رتبه دوم را از نظر تعداد زندگی مجردی از آن خود کرده است. به اعتقاد حجتالاسلام محسن اسماعیلپور، رئیس سازمان ملی جوانان استان فارس، اشخاص با انتخاب زندگی مجردی درصددند تا مانعی به نام خانواده را از سبک زندگیشان کنار بزنند.وی ادعا میکند که در بیش از 80 درصد خانههای مجردی، اعمالی مغایر با عرف اجتماعی صورت میگیرد و این خانهها به مکانهایی تبدیل میشوند که جوانان ما در آنها اوقات فراغت خود را میسوزانند.اسماعیلپور بیبرنامگی، رواج نگرانکننده مصرف سیگار، قلیان و مخدرهای صنعتی، انحرافهای جنسی و بیمسئولیتی را از آسیبهای روی آوردن جوانان به خانههای مجردی میداند.
رئیس سازمان ملی جوانان استان فارس ازدواج دیرهنگام و افزایش سن ازدواج را عاملی مهم در کشیده شدن جوانان شیرازی به زندگی مجردی میداند. وی معتقد است خانوادهها باید علاوه بر کمکهای مادی ترس احتمالی جوانان از زندگی مشترک را که با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد، کمرنگ کنند.به گفته وی، نظام آموزش عالی کشور نیز به میزان قابل توجهی در افزایش آمار جوانان مجرد موثر بوده است، چرا که در بسیاری از موارد دانشجویان در شهر غیربومی مشغول به تحصیل میشوند و به دلیل مشکلاتی مانند نبود خوابگاه یا شلوغ بودن فضای آن از روی ناچاری به اجاره خانه و زندگی مجردی روی میآورند. پس از حداقل 4سال جدایی از خانواده و زندگی مجردی بازگشت به خانه پدری و برخورد با باید ها و نبایدهای رایج،جوانان را با مشکلاتی رو به رو میکند.
پیامد از بین رفتن حریم خصوصی
«زندگی در خانههایی با وسعت زیاد اکنون برای بسیاری از خانوادههای ایرانی به رویایی دوردست تبدیل شده است، به همین دلیل فرزندان ما در سن نوجوانی، جوانی و به دلیل بالا رفتن سن ازدواج حتی در سنین بزرگسالی فضای شخصی و خصوصی چندانی برای زندگی در اختیار ندارند و این خود عاملی است برای کشیده شدن به سمت زندگی مجردی.» این را دکتر ایرج میرزاخانی، آسیبشناس و مدرس دانشگاه فردوسی مشهد میگوید و اضافه میکند: «در گذشته وقتی دختران و پسران به سن بلوغ میرسیدند، در فضای مستقلی که در اختیارشان قرار گرفته بود میتوانستند درس بخوانند، دوستانشان را دعوت کنند، نقاشی بکشند، خطاطی و موسیقی کار کنند و... اما این روزها آپارتمانهای کوچک این امکان را از جوانان ما گرفته است.»
وی میافزاید: «بسیاری از دانشجویان در اوج جوانی، از نبود فضایی برای تفکر و آرامش در خانه گله میکنند، بنابراین نمیتوان جوانان را متهم کرد که زندگی مجردی را صرفا برای فرار از هنجارهای خانوادگی برمیگزیند.»
این آسیبشناس خاطرنشان میکند زندگی مجردی به خودی خود نوعی سبک زندگی به شمار میرود که نباید درباره آن قضاوت منفی داشت، اما این پدیده نیز مانند هر رویکرد دیگر اگر به سوی افراط کشیده شود بیشک به ناهنجاریهای اجتماعی دامن میزند.وی معتقد است نباید با رواج دادن زندگی مجردی پیش از موعد و غیرضرور باعث کاهش عواطف و ایجاد خلأ احساسی در جوانان شد، همانطور که نباید با نگه داشتن بیش از حد جوانان در کنار خود حس مسئولیتپذیری را از آنان گرفت.