بهعنوان مثال گستره صوتی و نیاز به ابزار را رادیو پوشش میدهد و میتواند فرهنگ شفاهی مورد نیاز را تا حدودی رفع کند، در حالی که فرهنگ تصویری و دیداری با تلویزیون به مردم ارائه میشود و اینترنت برطرف کردن نیاز مخاطب به امکانات صوتی و تصویری را هدف قرار میدهد. اینها بهعنوان وسایل ارتباطی به نوعی سعی میکنند در رساندن پیام به هر شکل ممکن به مخاطب خود مسیری را برای تکمیل و پر کردن خلأهای آنان بپیمایند.
به همین انگیزه امروز رسانههای بزرگ دنیا و شبکههای بزرگ خبری سعی میکنند از ابزارهای سهگانه در ارتباط با پیام و متناسب با آن بهره ببرند؛ یعنی هم صدا داشته باشند، هم از تصویر استفاده کنند و هم از ابزارهای مولتی مدیا و اینترنت بهرهمند شوند.
رسانههایی که به تنهایی روی یکی از این شاخصها و سکوها سوار میشوند، نمیتوانند ادعا کنند مخاطب را بهطور همهجانبه تحت الشعاع قرار دادهاند و تأثیر فراگیری بر مخاطب خود داشتهاند. این یکی از مسائل و انگیزههای مهمی است که رادیو و تلویزیون ما هم باید آن را به خوبی بداند. البته صدا و سیما از آن آگاهی دارد اما ابزارهای لازم برای دنبال کردن این مسیر فراهم نیست و گاهی هم اهمیت آن از سوی بعضی درک نمیشود.
با این حال اگر ما بخواهیم در دنیای امروز برای رساندن پیام به ابعاد مختلف از طریق رسانههایی مانند رادیو و تلویزیون موفق باشیم نباید تکنولوژیها و ابزارهای جدید اطلاع رسانی را نادیده بگیریم یا از تأثیر آنها غافل شویم.
اینکه تاکنون رادیو و تلویزیون و حتی اینترنت در کشور ما چقدر موفق بوده، باید گفت که حوزه رادیو به خاطر برخوردار بودن از فرهنگ شفاهی و سرمایهگذاری زیادی که بهطور سنتی و از قبل روی این رسانه شنیداری صورت گرفته موفقتر از تلویزیون عمل کرده است ولی ابزار رسانهای تلویزیون بهدلیل وجود محدودیتهای خاصی مانند محدودیتهای ابزاری خیلی موفق نبوده و نتوانسته است به شایستگی در رساندن پیام به مخاطب صحیح و به روز عمل کند. اینترنت هم بهدلیل نو بودن و نبود ابزارها و تخصصهای لازم نتوانسته آنچنان که باید رضایت مخاطب را جلب کند.
بهطور کلی شبکههای تلویزیونی بینالمللی در حال حاضر از امکانات سخت افزاری زیادی در این زمینه بهره میبرند تا بتوانند کیفیت برنامهها و پیامهایشان را ارتقا دهند که پهنای باند زیاد و استفاده از تکنولوژیهای جدید اینترنتمحور، مانند رادیوبلاگها و تلویزیونهای اینترنتی از آن جمله هستند. مشکل دیگر ما در این زمینه این است که ما هنوز فرهنگ اینترنتی را بهعنوان فرهنگ غالب در این ابزار نشناختهایم تا از این ابزار حتی در جهت تشویق رادیو و تلویزیون، ارتقای سطح کیفی برنامههای آنها و راضی نگهداشتن مخاطب و گسترش آنها استفاده کنیم.
در حال حاضر استفاده از اطلاعات به روز شده و اخبار جدید و سندیت داشتن اخبار جزء مهمی از برنامههای خبری رادیو و تلویزیونی است و با توجه به اینکه در اینترنت اخبار جدید هر لحظه به روز و با سرعت پخش میشود و در نظر گرفتن نفوذ گسترده اینترنت در میان مردم، مخاطبان خیلی سریع به اخبار جدید دسترسی پیدا میکنند. اکنون نمیتوان در زمینه دادن پیام و اخبار به مخاطب انحصاری عمل کرد چون مردم به راحتی میتوانند به درستی یا نادرستی اخبار یا به روز نبودن آن از طریق اینترنت پی ببرند و این سبب میشود مردم برای کسب خبر به اینترنت یا تلویزیونهای ماهوارهای روی آورند. وقتی رسانهای میتواند انحصاری عمل کند که تمام نیازهای مخاطب و خلأهای خبری را پوشش دهد و اگر به هر دلیلی نتواند این کار را انجام دهد یا ضعیف عمل کند انحصار دیگر معنایی نخواهد داشت و مخاطب برای پر کردن خلأهای خبری و اطلاعاتی خود به سمت رسانههایی غیر از رسانه ملی تغییر مسیر خواهد داد.
* رئیس گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات