یکی اینکه ماموران اداره مربوط برای شفافسازی جریانات پرفشار داخل پستها، درهای آنها را به روی عموم بازگذاشتهاند. دیگر اینکه تصور میشود از این راه میتوان در هزینه خرید قفل برای این تجهیزات صرفهجویی کرد. شاید قفلزدن به این تجهیزات باعث میشود سارقان بیهوده کنجکاو شده و دست به سرقت کابلها بزنند.
گزینه فراموششدن موارد ایمنی و سهلانگاری نیز جایی برای مطرح شدن ندارد. به همین دلیل حدس زدن باقی گزینهها را بهعهده خودتان میگذاریم. بههر حال درج تصویر پستبرقی که در تقاطع بلوار آفریقا و خیابان اسفندیاری قرار دارد از آنرو بود که دانشآموزان مقطع ابتدایی جلوی چشم نگارنده، درهای آنرا باز کرده و مشغول وارسی آن بودند.
کرایههای خطخطی
این روزها برخی شهروندان بهمحض مشاهده کرایههایخطخطی، اعصابشان خطخطی میشود؛ کرایههایی که تا به حال با نظارت مناسبی در جای خود میخکوب شده بودند. باوجود این چند روزی است که در برخی نقاط شهر شاید به دلیل نبود اطلاعرسانی مردمی، برخی رانندهها دست به برچسبکرایهها برده و نرخ دلخواه خود را جایگزین نرخ مصوب میکنند.
بههر حال بهطور حتم در این مورد نیز میتوان ضمن تماس با شمارههای بازرسی تاکسیرانی مراتب را با ذکر شماره پلاک تاکسی راننده متخلف به آنها آگاهی داد تا در اسرع وقت به این موضوع رسیدگی شود. شاید به دلیل پرشمار بودن تعداد تاکسیها و در دیدرس نبودن برچسب کرایه آنها بهتر است خود مسافران و شهروندان در این خصوص به بازرسان کمک کنند.
دستهگل به آب ندهید
آگاهی از ممنوعیت قراردادن کفشها جلوی در واحدهای مجتمعهای مسکونی باعث شده برخی ساکنان، گلو گیاهان را جایگزین آنها کنند و برخی دیگر کنار پنجرهها را نیز به وجود گلها مزین کنند. بااینکه این مورد هم با موافقت اکثر ساکنان مجتمع مشکلی ندارد اما موارد ایمنی آن نیز باید رعایت شود تا کسی به قول معروف دستهگل به آب ندهد.
برای نمونه با اینکه چند روز پیش در همین ستون در مورد گلدانهای زیبا اما فاقد حفاظ یکی از واحدهای مسکونی مطلبی درج و تصویر آن نیز چاپ شد اما بیتوجهی به این موضوع باعث شد تا پیشبینی نگارنده این مطلب به واقعیت پیوسته و گلدان شکستهای که در تصویر مشاهده میکنید روی پیادهرو سقوط کند. حال علاوه بر گلدان بدون حفاظ، سر رهگذری نیز شکسته بود یا خیر کسی در آن اطراف نمیدانست.
عقبنشینی صندلی
گاهی مسافران صندلیهای عقب تاکسیها و مسافربرهای سطح شهر پس از پیادهشدن از خودرو هزارجور درد از زانودرد گرفته تا کمردرد میگیرند. این مشکل از آنجا آغاز میشود که رانندگان این خودروها تا آنجا که میتواند صندلی خود را به عقب کشیده و جا را برای مسافران صندلی عقب تنگ میکند.
عقبنشینی صندلی راننده در حالی صورت میگیرد که اگر مسافری به پشت همین صندلی، کوچکترین فشاری بیاورد صدای اعتراض راننده از صدای ضبطاش بیشتر میشود. در اینکه رانندهها باید در وضعیت راحتی قرار بگیرند شکی نیست اما اینکه آنها بخواهند صندلی را تا زیر چانه مسافر عقب بکشند چندان کار عاقلانهای بهنظر نمیرسد. بد نیست مسافران نیز اعتراض کردن را از برخی رانندهها بیاموزند. به هر حال ممکن است رانندههای مسافربر نیز از فشاری که به پای مسافران میآید بیخبر باشند و با یک تذکر دوستانه متوجه این مشکل بشوند.