با توجه به حضور همه بازیگران بزرگ اقتصاد جهان، از اقتصادهای نوظهور گرفته تا کشورهای ثروتمند، این گروه مشروعیت بهمراتب بیشتری نسبت به دیگر گروههای اقتصادی مانند گروه 7 که شامل تنها 7کشور ثروتمند جهان میشود، دارد.
یکی از معدود برندگان بحران مالی جهانی، گروه 20 بود،گروهی که شامل 20 اقتصاد بزرگ جهان میشود.
در سختترین لحظات بحران اقتصاد جهانی، اعضای گروه 20 با پذیرش تعهدات مشترک برای برنامه محرک اقتصادی و تأمین منابع مورد نیاز صندوق بینالمللی پول، نشان دادند که میتوانند با اخذ تصمیمات مؤثر در مواقع بحرانی، خلأ وجود یک نهاد اقتصادی بینالمللی باارزش را پر کنند.آخرین نشست سران این گروه نوپا، در سئول کره جنوبی هفته گذشته برگزار شد که البته نتایج مثبتی برای اقتصاد جهان به ویژه معضل بزرگ کسری تراز تجاری و اختلافات شدید ارزی در پی نداشت؛ هرچند رهبران این گروه در بیانیه نهایی از عزم خود برای ادامه مذاکرات در این زمینه سخن گفتند.امید به اینکه بتوان در مواقع بحرانی با اخذ تصمیمات مؤثر، خلأ وجود یک نهاد اقتصادی بینالمللی باارزش را پر کرد چندان دور از دسترس نیست.
هرچند نشانههایی مشاهده میشود که با توجه به آنها میتوان پی برد کارایی گروه 20 همزمان با بهبود وضعیت اقتصاد جهان در حال کاهش است. نشست رهبران کشورهای عضو، در ماه ژوئن در تورنتوی کانادا یک شکست محسوب میشد، چرا که هیچ اقدام مثبتی برای حل اختلاف آمریکا و اروپا بر سر برنامههای سختگیرانه کوتاهمدت انجام نپذیرفت. این ناتوانی در هماهنگ ساختن اقتصادهای مختلف، در نشست یازدهم و دوازدهم ماه نوامبر در سئول افزایش یافت.
تصمیم فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) برای دور جدیدی از تزریق پول به بازار، اجتناب چین از تقویت ارزش یوآن و مواجه شدن اقتصادهای نوظهور با ورود جریان سرمایه به کشورشان باعث افزایش تنشهای ارزی شده است.
اگر گروه 20 بخواهد این مناقشات را با اقداماتی کجدار و مریز حل و فصل کند، بسیاری از مردم جهان به این نتیجه خواهند رسید که این گروه هم مانند دیگر گروههای مشابه تنها در حال وقت تلف کردن است که این برای گروه 20 خوشایند نخواهد بود. با وجود تلاشهای چشمگیر کرهجنوبی بهعنوان رئیس این گروه، طی چند هفته گذشته نتایج قابل ذکر چندانی کسب نشده است. تنها پیشرفتی که حاصل شده، اصلاح ساختار اعضای صندوق بینالمللی پول بوده است که طی آن نقش بیشتری به اقتصادهای نوظهور در تصمیمگیریهای این نهاد داده شدهاست که آن هم با مشاجرات اعضای اروپایی این سازمان همراه بود. همچنین صندوق بینالمللی پول موافقت کرد که درصورت وقوع بحران، مبالغ هنگفتی را به اقتصادهای نوظهور وام بدهد.
کرهجنوبی، به درستی، بیان کرد که چنین تعهدی باعث میشود تا این کشورها توان مقاومت در شرایط بحرانی را کسب کنند آن هم بدون اینکه نیازی به ذخایر هنگفت ارزی داشته باشند. این اصلاحات، کوچک اما مهم هستند و به خاطر سرعت عمل در انجام چنین اصلاحاتی (با توجه به خیلی کند عمل کردن نهادهای بینالمللی) باید قدردان گروه 20 بود. اگر گروه 20 میخواهد مذاکرات نشست سئول موفقیتآمیز باشد باید به روند بهبود تدریجی در مورد اصلیترین چالش اقتصاد جهان ادامه دهد؛ بازسازی توازن تقاضای جهانی که عامل اصلی آن نه بدهکاری هنگفت آمریکا بلکه پایین بودن تقاضای داخلی در اقتصادهای نوظهور، بهویژه چین است.
این پروسه چندین سال به طول خواهد انجامید و تحولات داخلی کشورها هم آن را پیچیدهتر خواهد کرد. برای مثال پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای آمریکا فرصت ناچیزی که برای یک برنامه محرک اقتصادی جدید باقی مانده بود را هم از بین برد. شکل تازه توازن قوا در آمریکا، امکان اخذ تصمیمات مهم مالی را کاهش خواهد داد.
در چنین شرایطی تنها راه باقی مانده برای رونق بخشیدن به اقتصاد، سیاستهای پولی بانک مرکزی مانند تزریق پول به اقتصاد خواهد بود که این اقدامات باعث دامن زدن به ورود جریان سرمایه به اقتصادهای نوظهور خواهد شد. از آنجا که چین مسیر جریان سرمایه به کشورش را مسدود کرده است، در نتیجه دیگر اقتصادهای نوظهور تحت فشار بیشتری قرار خواهند گرفت.
درسهای کره برای فرانسه
نشست گروه 20 در سئول نتوانست همه این تنشها را حل و فصل کند اما میتواند به مدیریت آنها کمک کند. این نهاد میتواند تعیین کند که کشورها تا چه میزان میتوانند ارزش پول ملی خود را بالا و پایین ببرند و توازن تجاری باید در چه حدودی قرار بگیرد. پیشنهاد آمریکا تعیین سقف 4 درصد برای عدمتوازن تجاری است که بهنظر سختگیرانه میرسد. اما به هر حال گروه 20 میتواند با توافق اعضا، حدی را برای آن تعیین کند.فرانسه در نوامبر رهبری گروه 20 را بر عهده میگیرد و بهنظر نمیرسد که بهبود تدریجی، آن چیزی باشد که مد نظر فرانسه است. نیکولا سارکوزی، رئیسجمهوری فرانسه، بهطور واضح بیان کرده است که قصد دارد بدون هیچگونه تابویی مذاکرات بر سر آینده نظام پولی جهان را پی بگیرد. برای مثال او قصد دارد نقش دلار بهعنوان ذخایر ارزی را به چالش بکشد. تاریخ نشان داده است که معمولا مذاکرات بر سر مسائل بزرگی مانند آینده نظام پولی جهان به ندرت به نتیجه میرسد و همچنین توجهات را از مسائل کوچکتر و اهداف عملی منحرف میکند. فرانسه باید به این نکته توجه کند که گروه 20 درصورتی یک نهاد باارزش باقی خواهد ماند که هنر پرداختن به مسائل قابل تحقق را حفظ کند.
اکونومیست