اینکه او اصلا در این مسیر موفق خواهد شد یا نه، سؤالی است که کسی جواب آن را نمیداند. اما نکته مهم این است که مصر در ماههای اخیر شاهد تغییرات بزرگی بوده که این کشور را برای همیشه دگرگون میکند. مصر دیگر مانند گذشته نخواهد شد و این ربطی به سرنگونی رژیم حسنی مبارک یا ادامه حکومت طولانیمدت او ندارد.
در هفتههای اخیر در اسکندریه، دومین شهر بزرگ مصر، راهپیمایی بزرگی برگزار شد و هزاران نفر از مصریهای مخالف دولت به خیابانها ریختند تا در میان نیروهای سیاهپوش پلیس ضدشورش، به شکنجه شهروندان توسط رژیم حاکم، اعتراض کنند.
دلیل برپایی این راهپیمایی ضرب و شتم شدید یک تاجر جوان مصری توسط لباس شخصیهای پلیس بود.
در میان معترضان خشمگینی که فریاد میزدند، «اسکندریه به منطقه جنگی تبدیل شده است»، محمد البرادعی نیز دیده میشد. او که با آن عینک گرد و مدل خاص راه رفتنش، چندان با سایر مخالفان جور درنمیآمد، در مورد شرایط فعلی مصر میگوید: خشم مردم روز به روز بیشتر میشود. سرکوب حقوق مردم، عاقبت نتیجه معکوس خواهد داد.
این دیپلمات بازنشسته که پس از 12سال ریاست بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به خانه بازگشته، رهبری جریان مخالف با حکومت 29ساله حسنی مبارک را بهعهده گرفته است. در کشوری که آزادیبیان در آن به ندرت اتفاق میافتد، هدایت جریان مخالف دولت برای البرادعی 67ساله، کار دشوار و هولناکی بهنظر میرسد. با این حال، او توانسته عده بسیاری را با خود همراه کند. تصویر او، هم روی پوسترها درج شده است، هم روی پیراهنهایی که جوانهای مصری بر تن میکنند.
در شبکههای اجتماعی مجازی هم استقبال خوبی از او شده است و بیش از 242هزار نفر به او پیوستهاند و بیش از 9هزار نفر برای عضویت در سایتهای اینترنتی که طرفداران او ایجاد کردهاند ثبت نام کردهاند. طرفداران البرادعی مایل هستند او در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده شرکت کند. محمود عادلالحتی، دانشجوی دانشگاه قاهره که در نخستین فعالیت سیاسیاش، گروه حامیان البرادعی را در اینترنت راهاندازی کرده است در مورد او چنین میگوید: دکتر البرادعی، یک چهره جهانی است که معنای دمکراسی را میداند و برای قانون احترام قائل است.
درک خواستههای البرادعی، برنده جایزه صلح نوبل، کار دشواری نیست. تقریبا از سال1967، بهطور مداوم، مصریها تحت سلطه یک قانون سرکوبگرانه با نام وضعیت اضطراری زندگی کردهاند. طبق این قانون که در ماه می، تمدید شده است، اجتماع بیش از 3نفر، ممنوع است و مخالفان دولت با توسل به زور دستگیرشده و در حبس میمانند. حتی شکوفایی اقتصادی نیز نتوانسته جای خالی آزادی سیاسی را در این کشور پر کند؛ البته همه مردم مصر، از این رونق اقتصادی سهم نبردهاند و ثروت، عادلانه تقسیم نشده است. 40درصد مصریها با درآمد کمتر از 2 دلار در روز زندگی میکنند. همه اینها موجب شده است فراخوان البرادعی برای اصلاح سیاسی، دولت پاک و احترام به حقوق بشر، مورد استقبال عده بسیاری از مصریها قرار گیرد.
این حرکت خطرناک البرادعی، مخالفت با رژیم را در پروندهاش ثبت میکند. اما هدف اصلی او تکیه زدن بر مسند ریاستجمهوری نیست. او خود میگوید: هدف نخست من این نیست که رئیسجمهور شوم. نخستین هدف من این است که مصر نیز صاحب دمکراسی شود و جهانیان را غافلگیر کند.
او خواهان لغو قانون وضعیت اضطراری و اصلاح قانون اساسی به شکلی است که افراد مستقل مانند خودش بتوانند در انتخابات شرکت کنند. او معتقد است بدون انجام این تغییرات، برگزاری انتخابات شرمآور است.
فعالیت سیاسی البرادعی در کشورش نه تنها خطرناک است بلکه سختیهای بسیاری نیز دارد. قوانین جاری، دست و پای او را بستهاند و کار را بر او سخت کردهاند زیرا نمیتواند یک سازمان مردمی تشکیل دهد. او میگوید: تقریبا با همه در خانه ملاقات میکنم زیرا نمیتوانم دفتری اجاره کنم. از پس هزینهها برنمیآیم. قوانین سختگیرانه بسیاری وجود دارد که به سختی به من اجازه میدهد کار کنم؛ نتیجه اینکه در بخش روستایی، نمیتواند پیشرفت چندانی داشته باشد. این مشکل بزرگی برای البرادعی است. جاشوا استچر، کارشناس مصر و استاد علوم سیاسی دانشگاه کنت در آمریکا در مورد این مشکل میگوید: شرکت در انتخابات مصر بدون داشتن طرفدارانی در خارج از پایتخت، عملی نیست.
به هر حال، فعالیتهای سیاسی البرادعی، بیشتر به یک مبارزه انتخاباتی شباهت دارد. او ائتلاف ملی تغییر را تشکیل داده است؛ ائتلافی شامل سیاسیون، فعالان سیاسی، نویسندگان، بازیگران و سایر دوستدارانش؛ البته این خیل عظیم قابل توجه دوستداران به سرعت در خارج از کشور نیز راه افتاده است. شماری از مصریهایی که در کشورهای حوزه خلیجفارس، آمریکا و انگلیس به سر میبرند نیز حمایت خود را از او اعلام کرده و به ائتلاف پیوستهاند. او بیانیه هفت بندی خود برای تغییر را صادر کرده است و عده بسیاری از حامیانش بهطور داوطلبانه در شهرها و روستاهای مصر پخش شدهاند تا در حمایت از اصلاح قانوناساسی، یک میلیون امضا جمع کنند. شمار امضاها تاکنون به 100هزار عدد رسیده است.
بهنظر میرسد این مبارزه سیاسی، دولت را عصبانی کرده باشد. رسانههای وابسته به دولت بهطور مداوم، اعتبار البرادعی را زیر سؤال میبرند و او را غریبهای میدانند که تجربه و اعتبار چندانی ندارد و او را عامل آمریکا با بعضی کشورهای خاورمیانه میخوانند که با وجود طرفداران مجازیاش، خطری به حساب نمیآید.
عبدالکامل، سردبیر یکی از روزنامههای وابسته دولتی و از اعضای حزب حاکم، یکی از آنهایی است که عمر مبارزه البرادعی را کوتاه میداند: پدیده البرادعی، تنها زمان کوتاهی دوام میآورد. او از حمایت قانونی برخوردار نیست و تریبون اقتصادی و سیاسی ندارد. البته حمایت کردن از البرادعی بهصورت آشکارا کار سادهای نیست و دردسرآفرین است زیرا با مخالفت دولت مواجه میشود؛ بسیاری از آنها در تجمعهای خود مورد حمله پلیس ضدشورش قرار گرفتهاند.
حسنی مبارک 82ساله هنوز اعلام نکرده است که در انتخابات سال2011 شرکت خواهد کرد تا ششمین دوره ریاستجمهوریاش را آغاز کند یا نه. اما گفته میشود به احتمال بسیار او پسرش جمال را برای جانشینیاش آماده میکند. این گمانهزنیها بهانه خوبی به دست مخالفان دولت داده است؛ البته همه آنهایی که مخالف حسنی مبارک هستند، طرفدار البرادعی نیستند زیرا سالها فساد، سرکوب و رکود سیاسی باعث شده است که بیشتر مصریها نسبت به سیاست بدبین شوند.
آمریکا یکی از حامیان اصلی دولت مصر به شمار میآید که در سال 3/1میلیارد دلار به آنها کمک نظامی میکند، اما در شرایط فعلی چندان خود را درگیر مسائل سیاسی مصر نکرده است. آنها حتی نسبت به قانون سختگیرانه حسنی مبارک، مخالفتی جزئی نیز نشان دادهاند. با این حال گفته میشود که دولت آمریکا قصد دارد در انتخابات این کشور نقش مهمی ایفا کند و کنترل اوضاع را به دست گیرد. البرادعی با این مسئله بهشدت مخالف است و در رد این پیشبینیها، میگوید: سخنهای بسیاری شنیده میشود مبنی بر اینکه آمریکاییها میخواهند سرنوشت انتخابات را تعیین کنند اما به گمان من این اهانتی است به مردم مصر.
تایم