حسین آقایینیا، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی در این نشست گفت: قضیه مربوط به مأموران نیروی انتظامی در حادثه سعادتآباد مشمول بند3 مواد 53 و 54 قانون مجازات جرائم نیروهای انتظامی است و کسانی که نسبت به امر آموزش ماموران مسئولیت دارند باید نسبت به این رویه پاسخگو باشند.او گفت: باید سؤال شود میزان آموزش حقوقی به نیروها در چه درجهای از اهمیت و به چه میزان است؛ آیا از پیامدهای حقوقی تیراندازی میترسند؟
فاصلهگرفتن از اخلاق
جعفر کوشا، استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی در این نشست گفت: من تصورم این است که جرائمی که یقه سفیدها انجام میدهند، بسیار مهمتر از این بزهکاریهای خیابانی است که ما احساس میکنیم باید آنها را به چالش بکشیم.
در واقع وقتی ما در بحث جرمشناسی به مفاهیم بزهکاری یقهسفیدها مراجعه میکنیم، میبینیم آنهایی که از موقعیتهای خاص اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی برخوردارند محیط را آماده میکنند و با ظاهر قانونی اعمال خودشان را انجام میدهند و دیگران در این محیط جرمزا قرار میگیرند و در حقیقت یقهآبیها مرتکب جرائم خرد و بزهکاریهای خیابانی میشوند و متأسفانه کمتر به اعمال مجرمانه آنهایی که از موقعیتهای اجتماعی خودشان سوءاستفاده میکنند پرداخته میشود.
رئیس انجمن ایرانی جرمشناسی خاطرنشان کرد: تصور ما این است که دستگاه انتظامی یا قضایی مقصرند درصورتی که متولیان فرهنگی باید روی این قضیه کار کنند. کوشا با اشاره به اینکه مردم نسبت به مشکل دیگران بیاعتنا شدهاند، گفت: اگر من در این قضیه میانجیگری میکردم آیا مرجعی از من حمایت میکرد؟ در واقع امروز دیگر کسی میانجیگری نمیکند؛ چراکه گاهی افرادی که میانجیگر بودهاند، حمایتی از آنها نشده و کشته شدهاند.
مرگ، پدیدهای معمولی شده
حسین غلامی استاد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست گفت: چند سؤال در این خصوص قابل مطالعه است؛ یکی اینکه آیا خشونت در ایران تبدیل به یک پدیده معمول و متعارف اجتماعی شده است؟ من فکر میکنم که یکی از اتفاقاتی که حالا در نتیجه حوادث جادهای در حال وقوع است این است که مرگ برای ما به یک پدیده معمولی تبدیل شده است و ما در هرگوشه ایران با چنین شرایطی روبهرو هستیم.
علاوه بر این درگیریهای خیابانی و ویژگیهای دیگر نشانههای خشونت هستند که قابل پیگیریاند.غلامی با اشاره به فیلمی که از حادثه سعادتآباد گرفته شده است، ادامه داد: گسترش این فیلم نشاندهنده این است که ظاهرا خشونت، خود به یک نمایش تبدیل شده است، چون یک فرد باید در حالت خاص روانی باشد که بتواند از این صحنه فیلمبرداری کند، تا بعدها بتواند آن را در اینترنت بگذارد که این خود قابل تامل است.