برادرزاده 16 ساله تاجر آهن طراح نقشه این جنایت هولناک ، با همدستی دوستانش نقشه قتل عمویش و اعضای خانوادهاش را طرح کرده بود. صبح جمعه 16 مهر امسال، ماموران پلیس شهرستان رشت در جریان جنایت هولناکی قرار گرفتند که در خانهای ویلایی در خیابان گلسار اتفاق افتاده بود.
آنها پس از حضور در محل جنایت، با اجساد 3 عضو خانواده تاجر سرشناس آهن روبهرو شدند که به طرز هولناکی به قتل رسیده بودند. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که عاملان جنایت بعد از خفه کردن پسر 17 ساله خانواده، به سراغ پدر و مادر 46 و 44 ساله او رفته و آنها را نیز به قتل رساندهاند.
لحظاتی بعد از کشف اجساد قربانیان، با حضور بازپرس جنایی رشت و تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی، تحقیقات برای کشف راز قتل اعضای این خانواده شروع شد. نخستین کسی که تحت بازجویی قرار گرفت، پدر زن تاجر آهن بود که ماجرای قتل را به پلیس گزارش داده بود.
او به ماموران گفت: شب قبل قرار بود که دامادم و خانوادهاش برای شرکت در یک میهمانی خانوادگی به خانه ما بیایند اما وقتی خبری از آنها نشد، نگرانشان شدیم و چند بار با تلفنشان تماس گرفتیم ولی جوابی نشنیدیم. وی ادامه داد: چون تصور میکردیم که کار مهمی برای آنها پیش آمده، تا صبح صبر کردیم اما وقتی باز هم او و دخترم جواب تلفنمان را ندادند، تصمیم گرفتم سری به خانهشان بزنم.
وقتی وارد خانه شدم با دیدن کفشها و شنیدن صدای شیر آب نگران شدم و حدس زدم که اتفاق شومی برای آنها افتاده است. سراسیمه خودم را به داخل پذیرایی رساندم و ابتدا با جسد نوهام و بعد از آن با پیکر بیجان دختر و دامادم روبهرو شدم و وحشتزده ماجرا را به پلیس اطلاع دادم.
جنایت وحشتناک
با تشکیل پروندهای در این خصوص، تیمی از کارآگاهان به فرماندهی سرهنگ عبادالله کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان، وارد عمل شدند و بررسیهای تخصصی برای کشف راز این جنایت هولناک شروع شد. کارآگاهان برای یافتن سرنخی از قاتل یا قاتلان، به بررسی صحنه جنایت پرداختند.
بررسیها حاکی از آن بود که با وجود اینکه داخل خانه طلا و جواهرات و لوازم باارزش زیادی وجود داشته، سرقتی از آنجا صورت نگرفته، بنابراین احتمال داشت که قاتلان با انگیزه انتقامجویی دست به این جنایت زده باشند. این فرضیه وقتی قوت یافت که ماموران با تعدادی سرنگ در صحنه جنایت و آثار تزریق روی بدن قربانیان روبهرو شدند و این نشان میداد که قاتلان بعد از بستن دست و پای قربانیان و شکنجه آنها با آمپول هوا، آنها را به قتل رساندهاند.
از سوی دیگر اوضاع داخل خانه نشان میداد عاملان جنایت به راحتی و بدون تخریب در یا شکستن قفل وارد آنجا شدهاند و این یعنی حداقل یکی از آنها با قربانیان آشنا بوده است. اما با توجه به اینکه جسد مادر خانواده در حالی پیدا شد که چادر به سر داشت، ماموران دریافتند که بین قاتلان، افراد غریبه هم حضور داشتهاند.
با توجه به حساسیت موضوع، بررسیهای گسترده زیرنظر سرهنگ کریمی ادامه یافت و ماموران تمامی افراد آشنا با قربانیان را زیرنظر گرفتند اما با گذشت بیش از یک ماه، هیچ ردی از قاتلان به دست نیامد.
یک سرنخ
چند روز پیش، درحالیکه جستوجو برای کشف راز جنایت ادامه داشت، مردی با پلیس تماس گرفت و سرنخ مهمی را در اختیار ماموران قرار داد. این مرد گفت: چند دقیقه پیش، پسر جوانی به نام سجاد برای فروش یک چک 6 میلیون تومانی نزد من آمد اما به خاطر اینکه حدس میزدم این چک مسروقه باشد، آن را قبول نکردم و تصمیم گرفتم پلیس را در جریان بگذارم.
ماموران وقتی مشخصات چک بانکی را از مرد ناشناس پرسیدند، متوجه شدند که این چک متعلق به تاجر آهن بوده و احتمالا توسط قاتلان از خانه وی به سرقت رفته است. بنابراین با اطلاعاتی که مرد ناشناس در اختیارشان قرار داده بود سجاد را شناسایی کرده و با محاصره محل زندگیش، او را دستگیر کردند.
افشای راز جنایت
پسر جوان گرچه ابتدا مدعی بود که چک را در پارک پیدا کرده اما در ادامه بازجوییها لب به اعتراف گشود و راز مهمی را فاش کرد. او گفت که در قتل خانواده تاجر آهن نقش داشته اما به تنهایی جنایت را مرتکب نشده بلکه برادر 17سالهاش و برادرزاده 16 ساله تاجر آهن نیز با او همدست بودهاند. بعد از اعترافات پسر جوان، 2همدست او نیز بامداد دیروز دستگیر شدند و در بازجوییها به قتل تاجر آهن اعتراف کردند.
برادرزاده قربانی که طراح اصلی نقشه جنایت به شمار میرود به ماموران گفت: مدتها بود که از عمویم کینه به دل داشتم. با اینکه وضع مالی پدرم بد نیست اما عمویم مرد بسیار ثروتمندی بود و من توقع داشتم که او به ما بیشتر توجه کند، اما بیتوجهی او به ما باعث شد از عمویم کینه به دل بگیرم و نقشه قتل او را با 2 برادر که از دوستانم هستند در میان بگذارم.
وقتی آنها قبول کردند که با من همکاری کنند، به داروخانه رفتم و 3عدد سرنگ و دستکش خریداری کردم. سپس ساعت 4 بعدازظهر جمعه، 16 مهرماه، همراه همدستانم راهی خانه عمویم شدیم. پسر عمویم وقتی صدای مرا از پشت آیفون شنید به مقابل در آمد.
همان لحظه چاقویی زیر گلویش گذاشتیم و با تهدیدکردن او وارد خانه شدیم. بعد به سراغ عمو و زن عمویم رفتیم و با تهدید چاقو دست و پای آنها را هم بستیم. من و همدستانم تا ساعت 10 شب در خانه ماندیم و در این مدت حتی به گروگانهایمان غذا هم دادیم اما چون کینه زیادی از عمویم به دل داشتم، سرانجام به شکنجه آنها پرداختیم اما هر چه سعی کردیم نتوانستیم با آمپول هوا آنها را به قتل برسانیم.
این بود که با ضربات چاقو هر سه نفر آنها را به قتل رساندیم و با سرقت حدود 300 هزار تومان و تعدادی چک از آنجا فرار کردیم. بعد از اعترافات هولناک متهمان، هر سه نفر آنها با قرار بازداشت در اختیار پلیس آگاهی استان گیلان قرار گرفتند و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.