حال آنکه بعد از این همه عذاب وجدان در مورد دیر آمدن یا بهتر بگوییم نارضایتی ازکسر حقوق و تنبیهات دیگر، کار چندانی برای ارباب رجوع انجام نمیدهند و فقط در پاسخ میگویند « امروز برو فردا بیا».
این در حالی است که همان ساعت خوابرفته داخل میدان نیز دستکم در هر 24ساعت دو بار زمان صحیح را نشان میدهد. تمام این کمکاریهای کارمندان یادشده در حالی صورت میگیرد که بسیاری از مراجعین برای رسیدگی به کارهای خود گاهی مسافتی طولانی را طی میکنند. این موضوع به نوبهخود سهم بسزایی در افزایش رفتوآمدهای شهری و سنگین شدن ترافیک و آلودگی شهر دارد.
ماجراهای سطل مکانیزه
برخی اهالی شهر ابتدا مدام با شماره 137تماس میگیرند و از نبود سطلهای مکانیزه گلایه میکنند اما بعد از نصب سطل نیز زبالهها را بهجای داخل سطل، کنار آن میگذارند. چند روزی هم نمیگذرد که برای گرفتن جای پارک، از آنها بهعنوان زنبیل نوبتگرفتن استفاده میکنند.
برخی نیز از خود ابتکار نشان داده و برای جابهجا نشدن آن، سطل را به درخت قفل میکنند و بعد از چند روز که زبالهها را بدون کیسه داخل آن ریختند از بوی ناخوشایند آن گلهمند میشوند. سپس برای جابهجایی آن با سامانه 137دوباره تماس میگیرند.
گاهی نیز که با پاسخ منفی مواجه میشوند سطل را در حرکتی خودجوش به جای دیگری منتقل میکنند. اگر سطل یادشده در اثر برخورد خودروهایی که میخواهند کنار آنها پار ک کنند داخل جوی افتاد و موش وگربهها در نبود آن حسابی در محله جولان دادند، این سریال تکراری از قسمت نخست دوباره تکرار میشود.
پارکبان، تابلو و قبض
هنگامیکه این همه شغل که چه عرض کنیم موقعیت پولساز در پایتخت یافت میشود، چرا برای برخی جای سؤال است که این شهر چطور اینقدر شلوغ شده است. برای نمونه بسیاری رانندهها بعد از کلی دورزدن و جستجوهای بینتیجه سرانجام جای پارک خالی پیدا میکنند که ناگهان سروکله یک پارکباننما با یک قبض پیدا میشود.
با اینکه نه لباس پارکبانها را دارد و نه قبضی با نشان رسمی پارکبانها اما آنقدر بهقول معروف سیریش میشود که بسیاری از رانندهها از ترس خطخطی نشدن اعصاب و گاهی بدنه خودرو، هزینه را میپردازند. در برخی نقاط دیگر نیز افرادی بدون قبض و لباس، فقط و فقط بابت قرق کردن محدوده پارک و به بهانه مراقبت از خودرو برای به اصطلاح راهنمایی راننده چند فرمان به وی میدهند و بعد هم پول میگیرند.
بههرحال بهنظر میرسد تا زمان رسیدگی کامل به چنین تخلفهایی بهتر است در گام نخست، خود شهروندان از پرداخت چنین هزینههایی به افراد غیرپارکبان و در محدودههای فاقد تابلوی پارکبان خودداری کنند.
ایستگاه تبلیغاتی
با اینکه ایستگاههای اتوبوس درونشهری به استاندارد طراحی و کیفیت مناسبی رسیدهاند اما گاهی باآنها طوری رفتار میشود که از استاندارد خارج میشوند. برای نمونه برخی از شرکتها و فروشگاهها آنها را به ایستگاه تبلیغاتی خود تبدیل میکنند. آنچه در تصویر مشاهده میکنید نمونهای از رفتار برخی افراد با ایستگاههای اتوبوس است.
تنها چیزی که به نظر میرسد خالی کردن فشار ذهنی فرد روی ایستگاه اتوبوس آن هم نه با دستخالی که به احتمال قوی با کمک تیرآهن یا سنگ است. بههر حال با توجه به اینکه این روزها تعداد زیادی از شهروندان از اتوبوس استفاده میکنند، آنها علاقه ندارندکه شیشهخرده روی نیمکتهای ایستگاه باشد.