سؤال اصلی این است که وحدت مورد نظر بر کدامین معیارها اتکا دارد؟ و اساسا رمز پایداری وحدت اصولگرایان در چه حقیقتی نهفته است؟برای پاسخ به سؤالات فوق باید به واقعیت شکلگیری و تشکیل اندیشه اصولگرایی مراجعه شود که همان بازگشت به گفتمان انقلاب اسلامی است؛ یعنی باید با بیان معیارهای انقلاب اسلامی همه نحلههای گروههای اصولگرا بر این معیارها به اشتراکنظر برسند.
اگر چنین امری صورت گیرد میتوان امید داشت وحدت با دوام و پایداری برقرار است در غیر اینصورت وحدت صوری و ظاهری خواهد بود.مهمترین مؤلفه که بهصورت صریح میتواند معیار وحدت قرار گیرد، التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه است؛ یعنی سخنان و رهنمودها و اشارات رهبری ملاک اصلی وحدت باشد.
آنجا که مقام معظم رهبری بر جذب حداکثری و دفع حداقلی و بصیرت خواص و شناخت ابعاد فتنه تأکید میفرمایند، باید دید چه راهکارهایی برای فراگیر کردن رهنمودهای ایشان و عملی کردن منویات حکیمانه ایشان از جانب گروههای اصولگرا صورت میگیرد و طرح عملی آنها برای اجرای مطالبات مقام معظم رهبری چیست.
اگر این موارد به نیکی تبیین شود و افراد صرفنظر از گرایشهای حزبی و سیاسی خود بهدنبال اطاعت از رهبری و اجرای فرامین و رهنمودهای ایشان باشند خودبهخود وحدت اصولگرایانه شکل خواهد گرفت؛ چراکه محور وحدت اصولگرایی آرمانهای انقلاب اسلامی و مقام معظم رهبری است.
اما اگر اطاعتپذیری از ولیامر جای خود را به تحلیلها و نظرهای شخصی و برداشتهای گروهی بدهد و هر نحلهای جانب خویش و منافع خود را تحلیل و تجزیه کند آن وقت باید بگوییم وحدت اصولگرایانه وجه صوری مییابد و در مواقع حساس و سرنوشتساز فتور و ضعفهای خود را آشکار میکند.
بنابراین تا دیر نشده است همه گروههای اصولگرا باید ضمن باز تبیین ارزشهای انقلاب، میزان وفاداری عملی و ولایتپذیری حقیقی خود به رهنمودها و آرمانهای ولی امر مسلمین را بهصورت عملی نشان دهند که این مهم میتواند افزایش بصیرت در عمل سیاسی و اجتماعی را ثابت کند تا بتوانند حول محور رکن رکین انقلاب به وحدت عملی دست یابند.
رسیدن به این امر مبارک محتاج رها شدن از تنگنظریها و حب نفسها و منیتها و اتکا به اخلاص در عمل است تا با احیای واقعی گفتمان انقلاب اسلامی و بازگشت به راه متعالی شهدا بتوانیم به وحدت پایدار در عمل، نه در حرف برسیم.