دلارام عظیمی: برگزاری انتخابات میان دوره‌ای کنگره آمریکا در واقع اقتدار و محبوبیت غیرمعمول حزب چای را به تثبیت رساند.

آمریکا - حزب چای

آمریکایی‌ها با رأی خود به کاندیداهای این حزب، انتخابی مهم در رابطه با سرنوشت کشور خویش انجام دادند. این شورشی‌های پوپولیست که از ماه‌ها پیش صحنه سیاسی ایالات متحده را متشنج کرده بودند، بعد از حدود 20‌ماه مبارزه بی‌وقفه حالا به جایگاهی رسیده‌اند که می‌خواهند با تمام وجود ایده‌های ضد‌مالیاتی، بازگشت به اصول اولیه قانون اساسی و مفهوم حماسه آزادی فردی علیه تأثیر همه‌جانبه دولت بر همه امور را تحقق بخشند. مردم آمریکا در این مقطع زمانی چاره‌ای ندارند جز اینکه با اعضای این جنبش در راه رسیدن به خواسته‌هایشان همراه شوند و صدالبته که شهروندان آمریکایی خیلی خوب می‌دانند آنچه حزب چای را به قدرتی باورنکردنی در عرصه سیاسی رساند، عدم‌توانایی مردم در فهم سیاست‌هایشان و تلاش‌های فراوان رسانه‌ها مبنی بر اهریمن‌جلوه‌دادن آنها بود. ضمن اینکه بخش زیادی از افکار عمومی ایالات متحده نتوانست در برابر وسوسه شورش‌های بی‌امان حامیان این جنبش که با هدف تخریب چهره باراک اوباما رئیس‌جمهوری آمریکا به خیابان‌ها می‌ریختند، از خود مقاومت نشان دهد.

راز فرهنگ جنبش چای استقلال از دولت و سیاست است. اعضای این جنبش نه تنها علیه رئیس‌جمهوری بلکه حتی ضد‌جمهوریخواهان آمریکا قدعلم کردند. دشمن اصلی آنها در این مبارزه طولانی سیاستمداران بودند. اوباما امیدوار بود یک بار برای همیشه به عمر چنین لابی‌هایی پایان دهد ولی برخلاف انتظار، طی 2سال حضور او در رأس قدرت سیاسی آمریکا، تأثیر جنبش‌چای بر توده‌های مردمی به‌مراتب افزایش یافت و خواسته‌های آنها از دولت واشنگتن سر به فلک گذاشت.

اعضای این جنبش، افکار عمومی را به 2 دسته تقسیم می‌کنند و به همین دلیل اگر درصد مخالفان آنها به مرور زمان بیشتر شود هم، چندان مایه تعجب نخواهد بود. در عین حال حزب چای گواه این حقیقت است که حتی در بطن جامعه امروز آمریکا هم که اسیر بحران اقتصادی بی‌سابقه شده، امکان شکل گرفتن جنبشی که عقاید آن در نتیجه انتخابات میان‌دوره‌ای این کشور به‌شدت تأثیرگذار باشد، وجود دارد. این اتفاق مهمی است که در ماه‌های گذشته در عرصه سیاسی آمریکا رخ داده است.

درحالی‌که مطبوعات لیبرال نیویورک، واشنگتن و لس‌آنجلس حامیان این جنبش را تظاهرکننده‌های خامی که بی‌هدف به خیابان‌ها می‌ریختند، توصیف می‌کردند، این عده روز به روز قدرتمندتر شده و از سازماندهی و ساختار منظم‌تری برخوردار می‌شدند و درحالی‌که حتی قرار نبود به‌طور مستقیم در انتخابات میان‌دوره‌ای شرکت کنند، در نهایت به‌عنوان پیروز اصلی از این رأی‌گیری مهم خارج شدند. نباید فراموش کرد که در ایالات متحده شهروندان نه به خاطر افزایش مالیات‌ها بلکه به‌دلیل چند برابرشدن هزینه‌ها و متعاقبا افزایش بدهی عمومی به سیاست‌های اقتصادی باراک اوباما پشت کردند. حزب چای در واقع پاسخی پارتیزان‌گونه و ناقص به یک نوع حس شورش‌گرایانه مردمی بود که حاصل تحرکات آن در آماری خلاصه شد که بسیاری از سیاستمداران آن را دست‌کم گرفتند.

یک هفته قبل از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره، 60‌درصد از رأی‌دهندگان آمریکایی اعلام کردند که قصد دارند به نامزدهای آلترناتیو نمایندگان قبلی ( چه دمکرات و چه جمهوریخواه) رأی دهند. اعضای جنبش چای از مدت‌ها پیش در کمین نشسته بودند تا این نارضایتی مردمی را خیلی خوب ردیابی و شناسایی کرده و یک نسخه ساده قابل درک عمومی برای آن بپیچند. آنها علیه اصلاح قانون بیمه و اصلاح قوانین نظام مالی و نجات بانک‌ها و هرآنچه نفوذ بیش از حد دولت را نمایان سازد، به پا‌خاستند؛ طرز تفکری که در نهایت به یک دلیل خیلی مشخص برنده شد و آن هم این بود که ایالات متحده، قاره اروپا نیست و نمی‌خواهد مثل این قاره رفتار کند. حزب چای به‌خاطر رشد تدریجی‌اش سیاستمداران آمریکایی را ترساند. حتی حزب جمهوریخواه خیلی زود به این حقیقت ایمان آورد که این پدیده سیاسی می‌تواند بیش از اینکه کار این حزب را در مبارزه علیه دمکرات‌ها راحت کند، به ضرر آن تمام شود.

وال استریت ژورنال در تحلیلی هوشمندانه مدعی شد حزب چای از یک سو به جمهوریخواهان این هشدار را داد که رشد این جنبش امکان پیروزی در انتخابات دوره بعدی را برایشان فراهم می‌آورد و از سوی دیگر برای لیبرال‌ها این پیام را ارسال کرد که عدم‌فهم دلایل موفقیت این حزب به معنای عدم‌درک این واقعیت است که آمریکا به سوی مبارزه‌ای نهادین علیه فرهنگ روشنفکرانه سیاسی حرکت می‌کند.

نامزدهای حزب چای شعار «من در دانشگاه ییل درس نخواندم» را برای خود برگزیده‌اند؛ عبارت ساده‌ای که می‌خواهد به مردم آمریکا ثابت کند علاوه بر کلاس‌های دانشگاهی که تحصیل در آن سالانه 70هزار دلار هزینه دارد (90‌درصد سیاستمداران آمریکایی حاضر در کنگره و سنا فارغ‌التحصیل دانشکده‌های آن هستند) هم دنیای دیگری برای زندگی کردن وجود دارد.

تأثیر حزب چای در زندگی سیاسی آمریکا

در این واقعیت که نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای ایالات‌متحده میزان سردرگمی آمریکایی‌ها نسبت به اقدامات سوسیالیست‌گرایانه تحمیل‌شده از سوی باراک اوباما به شهروندان را نشان داد، شک و تردیدی وجود ندارد. با اینکه رئیس‌جمهوری ایالات متحده تاوان شرایط سخت اقتصادی را پای صندوق‌های رأی پس داد ولی پیروزی جمهوریخواهان در عین حال منعکس‌کننده نارضایتی شدید و عمیق مردم نسبت به سست‌شدن اصلی‌ترین قانون بازی سرمایه‌گذاری بود و طبیعتا شخصی که این پایه‌ها را سست کرده و شکسته بود، مجبور به پرداخت بهای آن شد. حتی در کشورهای اروپایی هم، افرادی که پدیده جنبش چای را به سخره گرفته و بی‌اهمیت جلوه دادند، بعد از انتخابات میان‌دوره‌ای در آمریکا به‌خود آمده و با جدیت بیشتری اقدامات این حزب تازه شکل‌گرفته را دنبال می‌کنند. جنبش چای پیش از اینکه شعارهای ضدمالیاتی خود را سردهد، شورشی علیه هزینه‌های عمومی راه انداخت.

اعضای حزب این استدلال را مطرح کردند که پرداخت مالیات کم، تنها در شرایطی امکان‌پذیر است که بدهی‌ها تحت کنترل قرار گیرند و هزینه‌ها مهارشوند و مسلما برای از بین‌بردن مالیات‌ها، باید نقش دولت را در این زمینه کم‌رنگ کرد. شاید در هیچ کجای دنیا وعده بهداشت و بیمه برای همه به‌صورت رایگان با چنین موج وسیع شک و تردیدی که آمریکایی‌ها از خود بروز دادند، روبه‌رو نشود اما شهروندان ایالات متحده خیلی خوب می‌دانند که هیچ‌چیز در این کشور به‌صورت رایگان عرضه نمی‌شود و حق آزادی انتخاب را نه فقط به‌عنوان یک شهروند بلکه حتی به‌عنوان یک بیمار احتمالی خواستار شدند.

حزب چای یک شیوه جدید سیاستی را که با ایده‌های کهنه اعمال سیاست، فاصله زیادی دارد به مردم آمریکا تحمیل کرده که در این شیوه نوین از امکانات موجود در جامعه‌ای که روز به روز به سمت دیجیتال‌شدن پیش می‌رود و از سوشیال‌نت‌ورک یا همان شبکه‌های اجتماعی برای برقراری ارتباط حتی در تظاهرات خیابانی، حداکثر بهره ممکن صورت می‌گیرد. ایده‌های قدیمی و آرمان‌های این حزب در واقع همان مفاهیم مطرح شده در قانون اساسی و بیانیه استقلال آمریکا هستند؛ در منطق اعضای این جنبش، جست‌وجو و تلاش برای رسیدن به خوشبختی حقی است کاملا فردی و دولت نمی‌تواند با برنامه‌ریزی‌های مختلف در مورد آن برای شهروندان تعیین تکلیف کند. برای اعضای حزب چای رقابت اصلی در عرصه سیاسی بعد از این انتخابات آغازشده است.

دغدغه اصلی آنها در مقطع فعلی این خواهد بود که تحت‌تأثیر حزب جمهوریخواه قرار نگیرند و بتوانند بدون یک هدف انتخاباتی مشخص، کماکان افکار عمومی را تحت‌تأثیر خویش قرار دهند چراکه این جنبش سیاسی مستقل در کمتر از 2سال به 2 هدف مهم دست یافته است: به انزوا کشاندن اوباما و قدرت‌بخشیدن به اپوزیسیون جمهوریخواه. آنچه سبب ظهور حزب چای در عرصه سیاسی آمریکا شد، فعالیت اعضای این جنبش در کنار جمهوریخواهان آمریکا در مورد چند موضوع حساس و کلیدی بود که اصلی‌ترین آنها، بحث شورش علیه قانون مالیاتی آمریکا به‌شمار می‌رفت. نتیجه این شد که در عرض چند ماه حزب چای از اعتراض‌هایی که اغلب اوقات افراط‌گرایانه و خودجوش و تا حدی سردرگم‌کننده علیه سیاست‌های دولت واشنگتن بودند به یک کیمیای نادر در سیاست آمریکا مبدل شد.

فعالیت آنها از همان فردای بعد از انتخاب باراک اوباما به‌عنوان رئیس‌جمهوری ایالات متحده آغاز شد. در اولین ماه‌های دوران ریاست‌جمهوری اوباما، خیلی از مردم که خود را میهن‌پرست معرفی می‌کردند به خیابان‌ها ریختند تا علیه اصلاح قانون بیمه و سیاست‌های اقتصادی اتخاذ شده از سوی دولت برای مقابله با بحران شدید، تظاهرات کنند. در آن مقطع زمانی خشم و عصبانیت اعضای این حزب فقط نسبت به دمکرات‌های منفوری که شریک سیاست سوسیالیست گرای اوباما محسوب می‌شدند، بروز پیدا نمی‌کرد. آنها حتی جمهوریخواهان آمریکایی را هم هدف قرار داده و این عده را به میانه‌روی بیش از حد و بی‌ثباتی در جبهه اپوزیسیون متهم می‌کردند. البته دوره مخالفت آنها با جمهوریخواهان خیلی زود به پایان رسید و امروز اصلی‌ترین خواسته میهن‌پرستان جنبش چای (که از یک جنبش ضداستعماری در شهر بوستون در قرن هجدهم که چای وارداتی انگلیسی را به‌دریا ریختند، نام خود را برگرفته‌اند)، بازگشت به ریشه‌ها و اصول اولیه قانون اساسی ایالات متحده است؛ همان اصولی که دخالت کمتر دولت، پرداخت مالیات کمتر و آزادی عمل تجارت بیشتر را مطرح می‌کرد.

نقش سارا پیلین در جنبش چای و انتخابات بعدی

بعد از موفقیت حزب چای در انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا، پرسش مهمی که در محافل سیاسی این کشور مطرح می‌شود این است که سهم این جنبش در داخل حزب جمهوریخواه در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری سال2012 چه خواهد بود؟ جمهوریخواهان بعد از اینکه در رقابت شدید با جنبش چای، سختی‌های زیادی را متحمل شدند، راه گفت‌وگو را انتخاب و با واقع‌گرایی تلاش کردند که مبارزه انتخاباتی سنتی خود را با جنبشی که عمده حامیان آن را طرفداران سارا‌پیلین و شبکه فاکس نیوز شکل داده‌اند، همگرا شوند و آنها را هم در حزب خویش بپذیرند. ماه‌های متوالی جمهوریخواهان آمریکایی بیم داشتند که ائتلاف با اعضای حزب چای که همگان آنها را تندرو و افراط‌گرا خطاب می‌کردند، خیلی از آرای آنها را نزد میانه‌روها از بین ببرد.

حتی سارا پیلین هم در مقطعی به‌عنوان یک تهدید جدی برای جمهوریخواهان به شمار می‌رفت به‌گونه‌ای که برخی معتقد بودند موفقیت میهن‌پرست‌ها خط‌مشی سیاسی این حزب را بیشتر به جبهه راست‌گرایان سوق می‌دهد و راه را برای انتخاب شدن مجدد اوباما در انتخابات آتی هموار می‌کند. اما در ماه‌های اخیر شرایط دستخوش تغییراتی عمده شد و حزب چای فعالیت خود را در عرصه سیاسی به شکلی هدفمندانه‌تر دنبال کرد. پیراهن‌هایی که روی آنها تصویر اوباما به شکل هیتلر و صلیب شکسته آلمان نازی طراحی شده بود، کنارگذاشته شدند و جنبش چای، رؤیای تغییر سیاست آمریکا را به‌طور جدی در سر‌پروراند. طبیعتا نمی‌توان ساراپیلین را رهبر اصلی حزب چای معرفی کرد؛ به‌خصوص که این جنبش تا به امروز یک رهبر واقعی نداشته و ندارد. اما این واقعیت را هم که معاون سابق جان مک کین برای رسیدن به این جایگاه تلاش می‌کند را نمی‌توان کتمان کرد. فرماندار سابق آلاسکا بدون تردید و تا آخرین لحظه برای استفاده از این جنبش به‌عنوان سکوی پرتاب به‌منظور حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری سال‌2012 مبارزه می‌کند مگر اینکه در این فاصله زمانی جنبش چای، رهبر جدیدی برای آینده سیاسی خود برگزیند.

کد خبر 121645

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز