4 تکه کاغذ لوله شده که روی چمن استادیوم ریکو پرز، ورزشگاه خانگی هرکولس رها شده بود.اسنادی که میتواند پرده از راز بزرگ بردارد. اینها کاغذهایی بود که از دفترچه مورینیو به زمین افتاده بود. روی آن اصطلاحاتی مثل سرعت حرکت، عمق، توپهای مرده، جابه جایی بالها و ضدحمله نوشته شده بود.
در صفحه آخر هم اعداد 38، 13 و همچنین 10 ماه.اینها چه معنایی دارند؟ این دستنوشتهها در یک برنامه تلویزیونی مهم که به لالیگا میپردازد بررسی شد و در صفحه اول روزنامه آس هم چاپ شد.نه تنها متون مورد بررسی قرار گرفت، بلکه کارشناسان و روانشناسان هم دستخط را زیر ذرهبین بردند. آنها با توجه به انحنای حروف به این نتیجه رسیدند که مورینیو آدم خوبیاست، قدرت رهبری خیره کنندهای دارد، باهوش است و شخصیت قاطعی دارد.
از اعداد هم اینگونه استنباط شد که او برای فصل برنامهریزی کرده است. 10 ماه، 38 بازی لیگ، 13 بازی لیگ قهرمان و 6 بازی در جام حذفی. این نشانه خوبی است؛ او به رسیدن به فینال اروپا فکر میکند. به هر حال این نظریهای بود که استخراج شد.
تعداد کمی از طرفداران مورینیو نسبت به موفقیت او درمادریدتردید داشتند.
اما در قطب دیگر اسپانیا - همان سمتی که او امشب تیمش رئال مادرید را به آنجا میبرد تا با بارسلونا بازی کند- مورینیو بهعنوان یک فرد بیاخلاق شناخته میشود. با وجود این او هنوز ذهن آنها را مشغول کرده است. روزی نیست که آنها بدون حمله به مورینیو به پایان ببرند. در سوی دیگر او مورد احترام است و تشویق میشود. هر کاری که او میکند بخشی از یک نقشه عظیم است؛ کاری از یک نابغه.
زندگی در مادرید برای مورینیو خوب شروع نشد. رئال در 2بازی خارج از خانه به تساوی بدون گل رسید و خیلیها نگران شدند که فوتبال او خستهکننده باشد. ولی تیم او با پیروزی 6-1، 4-1 و 6-1 در 3 بازی بعدی پاسخ محکمی داد. آنها 7 پیروزی متوالی به دست آوردند، با یک امتیاز بیشتر از بارسا در صدر جدول هستند و در 12 بازی لیگ 33 گل زدهاند. هیچ مربی تازهواردی در لالیگا نتوانسته چنین شروع درخشانی داشته باشد.
در مادرید حالا یک روح تیمی حاکم است. دیدن بازی دی ماریا تبلور متدهای مورینیو است که در فداکاری و اتحاد خلاصه میشود. او روح تیمی را غالب کرده و در این راه قربانیانی هم وجود داشتند؛ پدرو لئون 2 بازی کنار گذاشته شد، بن زما برای دیر رسیدن به تمرین جریمه شد، کانالس با این جمله ساده که از او خوشم نمیآید، حذف شد. آنها در دفاع فوقالعادهاند.
با سرعت و دقت بازی میکنند و ضدحملات ویرانگری دارند که با ژابی آلونسو شروع میشود. مالکیت توپ آنها با پاسهای سریع
و بازی ساده اوزیل از تیمهای قبلی خیلی بیشتر است.مستله تنها برنده بودن مورینیو نیست؛ او متفاوت است. او کارها را به روش خودش انجام میدهد.
هیچ مربی مادریدی چنین اقتداری نداشته است. او در برنابئو یک زلزله کوچک بهوجود آورده است. بارسلونا همیشه با مربیانش شناخته شده است؛ مادرید نه. تا امروز. در شماره جدید مجله رئال مادرید، نوشته شده است:« حالا بهترین مربی جهان اینجاست.»
در شروع فصل فلورنتینو پرز، رئیس باشگاه گفته بود که خرید کهکشانی ما امسال مورینیو است. برای خریدهای تابستانی باشگاه هم مشورت او درنظر گرفته شده بود ( قرارداد دی ماریا و کاروالیو قبل از آمدن او امضا شد)، او بر همه چیز نظارت دارد و تبدیل به صدای باشگاه شده؛ هویت باشگاه. پرز نمیتواند خوشحالتر از این باشد. یکی از مدیران باشگاه میگوید:« او بهترین مربی دنیاست. او نه تنها تاکتیکها را خوب میشناسد، بهترین روانشناس است، بهترین مدیر برای ستارههای مغرور و بهترین در بازار نقل و انتقالات.»
حالا او به بارسلونا رسیده. اگر او دغدغه بارسایی هاست، بارسا هم دغدغه اوست. جنگ لفظی اما جواب نمیدهد چون گواردیولا وارد آن نمیشود. با وجود این، مادرید تهدید بزرگتری نسبت به گذشته است. نخستین ماموریت او برای مادرید وقتی شروع شد که او هنوز سرمربی اینتر بود؛ شکست بارسا در نیمه نهایی لیگ قهرمانان.
بعد از 4 فصل بدون جام، بردن مهمترین نکته است. حالا چه اهمیتی دارد اگر او در این راه چند نفر را هم ناراحت کند؟ بوتراگنیو، یکی از مدیران رئال میگوید:« او را استخدام نکردهایم که دوست پیدا کند. او قرار است ببرد.» و بردن بازی امشب مهمتر از دیگر بازیهاست.