دوشنبه ۸ آذر ۱۳۸۹ - ۰۵:۵۰
۰ نفر

محمد خواجوئی: سیاست همیشه و در همه جا پدیده‌ای دووجهی است؛ تضاد و همگونی. به عبارتی اگر یک روی سکه سیاست، تضاد و اختلاف باشد، روی دیگر آن، تعامل و همکاری است.

بشار اسد - احمدی نژاد


روابط کشورهای خاورمیانه نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. روابط ایران- عربستان از یکسو و عربستان- سوریه از سویی دیگر در سال‌های اخیر به روشنی روایتگر دوگانگی تضاد و تعامل در این عرصه بوده است. این بار گویا نوبت به تعامل رسیده است. تحولات کنونی لبنان، بیش از هر عامل دیگری باعث شده تا منافع تهران، دمشق و ریاض در یک مسیر به هم گره بخورد و این کشورها ناگزیر به انتخاب روی تعامل سکه سیاست به جای روی تضاد آن شوند.

در روزها و هفته‌های اخیر دیدارها و رایزنی‌های دوجانبه و سه‌جانبه‌ای میان مقام‌های ایرانی و عربستانی و نیز سوری ایجاد شده که محوریت اصلی آن تحولات حساس و سرنوشت ساز لبنان بوده است.

لبنان روزهای پرالتهابی را می‌گذراند. موضوع دادگاه ترور رفیق حریری که شواهد بسیاری دال بر تبدیل شدن آن به ابزاری در دست غرب مطرح شده، روز به روز اختلافات سیاسی را در این کشور چند صدایی بالا برده و می‌رود تا همچون بمب ساعتی عرصه سیاسی لبنان را با انفجار سهمگینی روبه‌رو کند و بار دیگر نگرانی‌ها از افتادن این کشور به ورطه درگیری‌های داخلی را بالا برده است.

در این میان گویا کشورهای مهم و تأثیرگذار منطقه‌ همچون جمهوری اسلامی ایران، سوریه و عربستان سعودی در اتحادی نانوشته رفته رفته به یکدیگر نزدیک می‌شوند تا بلکه جلوی فوران این آتشفشان را بگیرند و با مدیریت و سیاست ورزی، فضای ملتهب کنونی را به سمت آرامش هدایت کنند.

رایزنی سران 3کشور ایران، سوریه و عربستان همچون گفت‌وگوهای تلفنی رئیس‌جمهوری اسلامی ایران و پادشاه عربستان و دیدار ملک عبدالله با بشار اسد، رئیس‌جمهوری سوریه و نیز گفت‌وگوهای دوجانبه و سه‌جانبه رکن آبادی، العسیری و عبدالکریم علی، سفرای ایران، عربستان و سوریه در بیروت طی یک ماه اخیر گوشه‌ای از رایزنی‌هایی است که این سه کشور با یکدیگر داشته‌اند که محتوای اصلی همه آنها تحولات لبنان بوده است.

آنچه ماحصل این دیدارها بوده تأکید بر امنیت و ثبات لبنان، ضرورت همکاری و همگرایی همه گروه‌های لبنانی، ضرورت ارائه راه‌حل‌های دیپلماتیک و مسالمت آمیز و سرآخر اعلام حمایت و کمک این کشورها به لبنانی‌ها برای خروج از مرحله حساس کنونی بوده است.

گرچه هنوز توافقی بر سر چگونگی تعامل این کشورها و گروه‌های همپیمان لبنانی آنها با رأی دادگاه حریری که قرار است چند صباحی دیگر منتشر شود، صورت نگرفته اما همه چیز دال بر این است که مقام‌های این سه کشور شدیدا نگران رخدادهای ناخوشایند احتمالی به‌ویژه پس از صدور رأی دادگاه حریری هستند و تلاش می‌کنند طی دیدارهای اینچنینی راه‌حل‌های بینابینی و مرضی‌الطرفینی را بیابند.

به‌نظر می‌رسد هر سه‌کشور که هر یک نفوذ گسترده‌ای در لبنان و در میان گروه‌های متنازع در این کشور دارند، از تحولات کنونی در لبنان به‌ویژه مسئله دادگاه حریری و احتمال درگیری‌های داخلی در لبنان بسیار نگران‌اند و بیم دارند که روند تحولات به سمتی برود که هر سه این کشورها از آن متضرر شوند، مدیریت آن از دستشان خارج شود و فضا برای تحرکات کشورهای متخاصم و در رأس آنها رژیم صهیونیستی فراهم شود.

بر همین اساس این سه‌کشور به‌ویژه ایران و عربستان به‌رغم برخی اختلافات دوجانبه، گویا رفته رفته دارای اشتراک منافع ناخواسته‌ای در عرصه لبنان شده‌اند که همین مسئله موجب افزایش تماس‌های مقام‌های این کشورها طی روزها و هفته‌های اخیر برای تنظیم معادلات و منافع‌شان شده است. به‌نظر می‌رسد این دیدارها و رایزنی‌ها با هدف نزدیک کردن مواضع 3 کشور و مدیریت تحولات کنونی و آینده در لبنان است تا فضایی ایجاد شود که نه فضای لبنان متشنج شود و نه منافع این کشورها به خطر بیفتد. روشن است که در چنین فضایی تأکید بر مواضع یکطرفه، نه تنها فضای لبنان را آرام نمی‌کند بلکه حل مسئله را بسیار پیچیده‌تر و وخیم‌تر می‌کند.

هر یک از 3کشور ایران، عربستان و سوریه تحولات لبنان را از دریچه منافع ملی خود می‌نگرند اما آنچه قابل توجه است اینکه اولا این سه کشور تلاش می‌کنند که منافع ملی خود را در قالب همکاری متقابل با یکدیگر ببینند و ثانیا منافع ملی آنها در جهت ثبات و امنیت ملی در لبنان است، نه در برابر آن.

برای جمهوری اسلامی ایران بیش از هر چیز این مسئله اهمیت دارد که اجازه ندهد غرب این‌بار با استفاده از موضوع دادگاه بین‌المللی ترور حریری، زمینه تضعیف جریان مقاومت در لبنان و منطقه را فراهم کند. از سوی دیگر ایران می‌داند که با نزدیکی به کشورهای منطقه می‌تواند بسیاری از تلاش‌های آمریکا در اعمال فشار به ایران در سطح منطقه‌ای را خنثی کرده و از محدود شدن فضای مانور ایران جلوگیری کند.

از سوی دیگر عربستان هم نگران است که اختلافات گروه‌های لبنانی به اندازه‌ای بالا برود که موازنه کنونی این گروه‌ها در لبنان از بین برود و با حوادثی همچون فروپاشی احتمالی دولت حریری، جناح هم‌پیمان عربستان موقعیت خود را از دست بدهد و در نتیجه نفوذ و تأثیرگذاری سعودی‌ها نیز کاهش یابد. عربستان گرچه در دوره‌ای خود از حامیان دادگاه بین‌المللی ترور حریری بود اما شاید در فضای کنونی به‌ویژه پس از مطرح‌شدن برخی شواهد مبنی بر سیاسی کاری دادگاه حریری و نیز احتمال بحرانی شدن اوضاع لبنان، مقام‌های سعودی به این نتیجه رسیده باشند که منفعت اصلی آنها بیشتر در حمایت نکردن آشکار از این دادگاه باشد.

در همین حال عربستان می‌داند که اگر بتواند در کنار ایران و سوریه الگوی موفقی را در مدیریت تحولات لبنان عرضه کند، میزان اثرگذاری و قدرت ورودش برای حل دیگر مسائل منطقه‌ای همچون عراق و فلسطین بیش از گذشته خواهد شد. سوریه نیز در این اندیشه است که از فرصت پیش آمده نزدیکی منافع ایران و عربستان استفاده کند و با چراغ خاموش بتواند نفوذ و اعتبار مخدوش شده‌‌اش در لبنان و نیز منطقه را دوباره بازسازی کند.

در مجموع به‌نظر می‌رسد ایران، عربستان و سوریه درصدد رسیدن به توافقی هستند که نگذارند در موضوع نتیجه دادگاه حریری و تحولات پس از آن، یک طرف برنده و طرف دیگر بازنده شود. این کشورها در اندیشه تحقق بازی برد- برد هم در میان گروه‌های لبنانی و هم در بین خود این سه کشور هستند.

البته این همکاری سه‌جانبه با مشکلات و چالش‌هایی نیز همراه است که مهم‌ترین آنها نقش منفی آمریکا و رژیم صهیونیستی در تحولات لبنان است. امروز شاید برای کسی جای تردید باقی نمانده باشد که آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها چطور با حمایت‌های خود از دادگاه بین‌المللی قصد دارند از آن همچون ابزاری در تحقق منافع خود در لبنان- که بیش از هر چیز تضعیف و خلع سلاح حزب‌الله و در نتیجه فشار بیشتر به ایران است- استفاده کنند.

پرواضح است چنانچه محور سه‌گانه تهران- دمشق- ریاض بتواند درخصوص تحولات لبنان به توافق‌ها و نتایج مثبتی برسد علاوه بر اینکه منطقه را از یک بحران پیچیده احتمالی خارج خواهد ساخت، می‌تواند الگوی مناسبی را در مدیریت درون‌زای منطقه‌ای برای حل مشکلات و بحران‌های منطقه فراهم سازد. به‌ویژه اینکه پایه و اساس این همکاری نه براساس نگاه حداکثری بلکه بر مبنای نگاه حداقلی مبتنی بر استفاده هر چه بیشتر از اشتراکات و مدیریت مناسب اختلافات است.

منطقه پرالتهاب خاورمیانه در سال‌های اخیر همواره از یک مشکل بزرگ رنج برده و آن هم نبود ساز و کارهای جمعی چند جانبه منطقه‌ای برای مدیریت تحولات منطقه بوده که همین خلأ موجب دخالت کشورهای دیگر در مسائل منطقه‌ای و بحران‌افکنی‌های متعدد بوده که نتیجه آن چیزی جز افزایش تنش و اختلاف در منطقه نبوده است.

باید به انتظار نشست و دید که آیا محور سه‌گانه تهران- دمشق-ریاض خواهد توانست بر مشکلات و اختلافات فائق آید و لبنان را از بحران نجات دهد یا خیر؟

کد خبر 121870

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز