سفالگران لالجین که سینه به سینه این صنعت را به نسل بعدی انتقال میدادند، اکنون بهتدریج در کارگاههایشان را میبندند. بازار آنها از رونق افتاده است، چون این روزها سرامیکهای چینی در فروشگاههای همدان و لالجین جا خوش کرده است. در باره هجوم سرامیکهای چینی به بازار سفال ایران با عیسی جعفری، نماینده بهار و کبودرآهنگ در مجلس گفتوگو کردیم.
- ظاهرا پیامد واردات گسترده کالا، دامن سفال و سرامیک لالجین را که قطب سفالگری کشور به شمار میرود، نیز گرفته است. اینکه گفته میشود کارگاههای سفالگری لالجین یکییکی تعطیل میشوند صحت دارد؟
واردات بیرویه کالا اعم از کالاهای صنعتی، تولیدات کشاورزی و دیگر محصولات، ضربهای جبرانناپذیر به صنعت و سنت ایران میزند که در دراز مدت جبران آن خیلی سخت خواهد بود. امروز در زمینه صنعت سفال و سرامیک هم در وضع هشدار قرار گرفتهایم. واحدها و کارگاههای سفالگری بهطور کامل به تعطیل کشیده نشده است، اما با ظرفیت پایین در حال کار هستند و اگر الان جلوی واردات گرفته نشود، نمیتوانند تولید را افزایش دهند و رفتهرفته به سمت نابودی یا همان تعطیل میروند. امروز صنعت سفالگری بهعنوان یک هنر ایرانی که در دنیا زبانزد است، با تقلیدهایی که در کشور چین صورت گرفته وضع آشفتهای پیدا کرده است. حتی به بعضی از فروشگاههای لالجین هم کالاهای چینی وارد شده است. اگر این روند ادامه پیدا کند 2 اتفاق مهم میافتد: اول اینکه باعث تعطیل کارگاههای ما میشود و در نهایت بیکاری سفالگران را به همراه دارد.
نکته دیگر که میتواند خیلی خطرناکتر باشد این است که ما در انتقال این صنعت و هنر به نسل بعدی دچار مشکل میشویم. یعنی ارتباط با نسل بعدی قطع میشود و معلوم نیست که در آینده آیا این هنر و صنعت بتواند زنده بودن و پویایی خود را حفظ کند. از اینرو بهنظر من مسئولان باید این امکان را از دست واردکنندگان بگیرند و اجازه ندهند که با واردات بیرویه به وضع موجود ضربه زده شود. با این واردات صنعت سفالگری از دست ما میرود. صنعت سفالگری و هنر سفال و سرامیک چیزی است که نسل به نسل انتقال مییابد و اگر انقطاعی در آن به وجود آید دیگر جوانان ما استقبالی از این هنر نمیکنند. بر این اساس احساس میکنم خطری جدی این صنعت را تهدید میکند و قطعا میطلبد که مسئولان امر با واردات برخورد جدی و قانونی کنند و به سوداگران اجازه ندهند که این صنعت را از ما بگیرند و بهنحوی بعدها به نام خودشان ثبت کنند.
- آیا میتوان گفت که کیفیت سفالهای چینی بهتر از سفالهای لالجین است؟ میخواهم بپرسم چرا چین توانایی رقابت با محصولات سفالی ما را پیدا کرده است؟
طبیعی است که وقتی نتوانیم بازار خودمان را نگه داریم دیگران از چنگ ما در میآورند. سفالگران ما باید ببینند علت اینکه از کالای چینی بیشتر از کالای ما استقبال میشود چیست؟ چطور است که این کالا از آن طرف دنیا با کشتی وارد بنادر ما میشود، هزینه حملونقل دارد و به استانهای مختلف ارسال میشود، اما باز هم قیمتش پایینتر از سفالی است که ما در همان لالجین تولید میکنیم و در همانجا میفروشیم. بهنظر من در زمینه سفال و سرامیک دولت باید بخشی از هزینههای تولید را با سیاستهای حمایتی پایین بیاورد. ما نگرانیم که در آینده با آزادسازی حاملهای انرژی، هزینه تولید سفال و سرامیک حتی از میزان کنونی هم بالاتر برود و دیگر عملا هیچ توانی برای رقابت با محصولات چینی باقی نماند. این صنعت جزو صنایع انرژیبر است. ممکن بود تا دیروز با نفت سیاه هم کار میکردند اما از این به بعد باید با گاز کار کنند. به هر صورت قیمت، دیگر قیمت گذشته نخواهد بود. وقتی که با این قیمت ادامه کار برای سفالگران صرفه ندارد، طبیعی است که با قیمت بالاتر هم نمیتوانیم بازار را در دست بگیریم. بنابراین باید برویم به سمت کاهش دادن هزینه تولید. کاهش هزینه تولید هم از یکسو دست خود تولیدکننده و از سوی دیگر دست دولت است. این هنر کمکم به لب پرتگاه میرسد؛ یعنی اگر این وضع یکی، دو سال ادامه پیدا کند واحدهای داخلی ما تعطیل میشوند. بههمین دلیل ما باید به سمت پایین آوردن هزینههای تولید برویم، همچنین ذائقههای مردم را در نظر بگیریم که بیشتر چه نوع کالایی را میپسندند.
- آیا ما نمیتوانستیم با ثبت این اثر بهنام ایران، انحصار این صنعت را به کشورمان اختصاص دهیم؟
باید این کار میشد. سازمان میراث فرهنگی قصور کرده است. باید بپرسیم سازمان میراث فرهنگی و گردشگردی در کنار وزارت بازرگانی برای جلوگیری از واردات کالاهای مشابه چه اقدامی کرده است؟ آیا میراث فرهنگی کار تحقیقی در این زمینه انجام داده و سلیقه مردم را شناسایی کرده است؟ آیا با برگزاری همایش و گردهمایی تولیدکنندگان را راهنمایی کرده است؟ آیا کار فرهنگی میکند و به مصرفکننده میگوید به جای استفاده از ظروف کوپال، اکروپال، چینی و شیشه از سفال و سرامیک استفاده کنند؟ وقتی همه این سؤالات را میپرسیم میبینیم سازمان میراث فرهنگی در این زمینه ضعف داشته است. سازمان میراث فرهنگی فقط وظیفه ندارد از آنچه زیرخاک مدفون است و بهنحوی به دست میآید، محافظت کند. همین آثار امروز، میراث فرهنگی آیندگان ماست، چرا که اگر اکنون از این آثار مواظبت نکنیم 100 سال دیگر، 200 سال دیگر به ویترین موزهها میپیوندد. تعلل میراث فرهنگی در اینجا بارز است و خودش را نشان میدهد. علاقهمندیم اگر مسئولی از میراث فرهنگی این مصاحبه را میخواند اعلام کند که این حرفها را قبول ندارد و از حمایتهای صورت گرفته از صنعت سفالگری و سرامیک حرف بزند. در کل من احساس میکنم که میراث فرهنگی حمایتی که باید از این صنعت و هنر انجام میداد، نکرده است.
- چرا با وجود آنکه این هنر بهصورت آکادمیک تدریس میشود، بازهم نگرانیهایی در مورد انتقال آن به نسل بعدی وجود دارد؟
این هنر بهصورت خیلی ضعیف در دانشگاههای ما آموزش داده میشود. در همین لالجین هم آموزشکدهای دایر شده است، که باید آن را گسترش بدهیم و تقویت کنیم. از سوی دیگر باید بازار اقتصادی این رشته را هم در نظر بگیریم. امروز آن دانشجو که میخواهد در مقطع عالی تحصیل کند بخشی از نگرانیاش این است که پس از فارغالتحصیلی مشغول بهکار شود، اما وقتی ببیند که در زمینه سفال و سرامیک بازار کار وجود ندارد، از تحصیل در این حوزه استقبال نمیکند. البته ما خودمان مقصر هستیم، یعنی طوری کار کردهایم که این رشته کمکم دارد مزیت اقتصادیاش را از دست میدهد.
- براساس آمار منتشر شده نزدیک به 960 کارگاه در لالجین وجود دارد که برخی از آنها در شرف تعطیل است؛ این رقم را تأیید میکنید؟
این آمار درست است، اما باید اضافه کنم ما دو، سه نوع آمار داریم. ممکن است کارگاههای 2 نفره هم جزو این آمار باشد و کارگاههای 30 -20 نفره هم در این آمار در نظر گرفته شود. نکتهای که اینجا باید مورد تاکید قرار دهم این است که بسیاری از این کارگاهها وضع مساعدی ندارند. اگر شما از لالجین بازدید کنید میبینید در داخل خانهها فضایی بهعنوان کارگاه ایجاد کردهاند و در یک فضای نمور بدون نور به شیوهای کاملا سنتی کار میکنند. لازم است دولت برای اصلاح این کارگاهها و بهبود وضعشان کمک کند.