در این الگو از سازمانهای موجود در جامعه استفاده شده و وظایفی ساده به نیروهای کمکی یا داوطلبان محول میشود. جامعه در برنامهریزی، اجرا و ارزیابی برنامهها دخالت داده میشود و از همه منابع بالفعل و بالقوه موجود در جامعه در جهت تعمیم و افزایش مهارتهای مناسب استفاده میگردد.
مهمترین خصوصیت روشهای اجتماع محور این است که ضروریترین کمکها به سادگی و با استفاده از منابع موجود، در اختیار تعداد بیشتری از اشخاص نیازمند قرار گیرد. اجرای طرحهای اجتماع محور بیش از هر چیز متکی به شرایط بومی و محلی است.
یکی از زمینههای اصلی کاربرد طرحهای اجتماع محور کاهش آسیبهای اجتماعی و اعتیاد است. به همین دلیل نیز سازمان بهزیستی با توجه به الگوهای موفق در سایر کشورها، طرح رویکرد اجتماع محور را در فعالیتهای پیشگیری از اعتیاد خود مبنا قرار داد و در راستای آن به جلب نظر دیگر ارگانها (آموزش و پرورش) و درگیر کردن سازمانهای ذیربط پرداخت.
با توجه به اجرای گسترده این طرح در مناطق مختلف کشور، بر آن شدیم با دکتر مهرداد احترامی ،مدیرکل دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی در این خصوص به گفتوگو نشسته و با اهداف و دستاوردهای این طرح بیشتر آشنا شویم.
- دکتر احترامی قبل از هر چیز از چگونگی شکلگیری رویکرد جدید دفتر پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی بگویید و اینکه چگونه این طرح شکل گرفت.
- در کشور ما، حدود 10 سال پیش که به بحث پیشگیری پرداختیم کار عمده ما با عنوان برنامه جامع پیشگیری از اعتیاد در استانها جزو برنامههای اصلی سازمان قرار گرفت و از طرف بهزیستی کشور به استانها ابلاغ شد.
هدف از این کار حساسسازی جامعه بود. هر چند که آن زمان ارزیابی مشخصی وجود نداشت که بدانیم تا چه حد در این زمینه موفق شدیم. اما آنچه مهم به نظر میآمد حساسسازی مسئولین و مردم بود. بعدها نتایج ارزیابی که در دفتر پیشگیری صورت گرفت نشان داد ما باید به موضوع به عنوان یک مسأله اجتماعی بپردازیم، بنابراین متوجه شدیم بایستی افراد جامعه را دخالت داد، از همین رو برنامه پیشگیری اجتماع محور را طراحی و در دستور کار قرار دادیم.
- مشارکت و دخالت افراد جامعه در موضوع پیشگیری چگونه صورت میگیرد؟
- این دخالت یکی در سطح جامعه و دیگری در سطح محلهای شکل میگیرد. در حال حاضر این بحث مطرح است که آیا میتوانیم در کشورمان برنامههایی در سطح محله انجام بدهیم، آیا مردم آن محله، که شامل اولیاء و دانشآموزان، نمازگزاران، اعضای شورای محله و مجموع ذینفعان هستند، اعتیاد را یک مشکل اجتماعی تلقی میکنند؟
اگر نه، چرا و اگر آری چگونه، و به چه شیوههایی حاضرند در حل این مشکل کمک و همیاری کنند. رویکرد اجتماع محور چنین هدفی را دنبال میکند.
- چرا رویکرد اجتماع محور؟
- به عنوان وظیفه ذاتیمان بایستی به پیشگیری از اعتیاد میپرداختیم و این مهم پس از سالها اتفاق افتاده که بدان اشاره شد، به طور مشخص بعد از آنکه کاهش تقاضا به عنوان یک هدف مهم در کنار کاهش عرضه مطرح گردید، تأکید ما بر کاهش تقاضا از پیشگیری اولیه تا بازتوانی بود تا بتوانیم به سطح پیشگیری ارتقایی دست یابیم.
- دستاوردهای اجرایی این طرح در چند ساله اخیر در استانهای مختلف ازجمله تهران چه بوده است؟
- نبود سرمایه اجتماعی یک مشکل اساسی در کشور است و در درجه اول اجرای چنین طرحهایی به تحکم و تقویت این سرمایه کمک میکند، دوم در این رویکرد اشخاص ذینفع با یکدیگر به تعامل مینشینند تا در مورد مشکل خاصی تصمیم بگیرند. بدون آنکه از خارج تصمیمات خاصی به آنان تحمیل شود. مثل ارتقاء سلامت روان و ارتقای اجتماعی.
- به نظر میرسد این طرح مبتنی بر تعاریف متفاوتی از سلامت روانی است؟
- همین طور است. این طرح منطبق بر سلامت روانی و اجتماعی است، تعریف سلامت از40-30 سال پیش وجود داشت، اما امروز میبینیم که سازمان بهداشت جهانی تعریف جدیدی ارائه کرده مبنی بر اینکه سلامت روان عبارت است از آسایش هیجانی و رفاه اجتماعی برای هر فرد.(WHO:1999) به گونهای که فرد بتواند به تواناییهای خود پی ببرد، با فشارهای روانی متعارف زندگی مدارا کند و با بهرهوری و به گونهای مثمرثمر کار کند و نهایتاً در اجتماع یا محلهای که در آن زندگی میکند نقشی ایفا نماید.
براساس این تعریف ما نیز به بررسی وضعیت جامعه خود پرداختیم، از این منظر که در چه سطحی از آمادگی برای مداخله در امور اجتماع قرار گرفته و مداخله ما در محله بر مبنای چه اصولی میتواند مؤثر واقع شود.
- اشاره به ذینفعان جامعه کردید مزایای مداخله این گروه از جامعه را چگونه میبینید؟
- وجود حمایت بیشتر از این برنامه به مردم این انگیزه را میدهد که این برنامه متعلق به خودشان است.
حمایت همه جانبه از انجام این طرح لازمه درگیرکردن تمام افراد جامعه میباشد. از طرفی به دلیل اینکه سرمایههای زمانی، مکانی و ذهنی موجود در اجتماع کوچک وارد ماجرا میشود هزینه کمتری را به دولت تحمیل میکند. برای مثال، زمانی که به نوجوان 15سالهای که در محله من زندگی میکند بگویم «سیگار نکش» و با ایجاد یک فضای اعتماد و دوستانه، دلایل آن را برایش ذکر کنم، دیگر لازم نیست به او بروشور بدهم تا به مضرات سیگار پی ببرد.
- یعنی شما میخواهید با این طرح مسئولیتپذیری فرد در جامعه را به عنوان اصلیترین معیار مطرح کنید.
- احساس مسئولیتپذیری بیشتر هم در فرد و هم در اجتماع لازم و ملزوم یکدیگرند به این شکل که چون «من» به عنوان یک عضو از آن محله در برنامه دخالت دارم، پس در اجرای آن نیز نقش خواهم داشت و از آنجایی که مدعی محلی وجود دارد مجموعه افرادی که در آن دخالت دارند خواهناخواه به این برنامه متعهد و مقید میشوند و این امر موجب توسعه اجتماعی میشود چرا که در توسعه اجتماعی عدم پذیرش مسئولیت اجتماعی یکی از موانع اصلی است.
مثلاً وقتی ما در ترافیک هستیم دیگران را مقصر این بینظمی میدانیم اما وقتی خود از چراغ قرمز رد میشویم و یا در زمان عبور از خیابان از خط عابر پیاده رد نمیشویم، توجهی به مسئولیت اجتماعی خود نداریم.
- چه راهی برای گسترش فرهنگ پیشگیری از آسیبهای اجتماعی وجود دارد؟
- ایجاد اتمسفر پیشگیرانه در 3 سطح پیشگیری میتواند به این فرآیند کمک کند. وقتی افرادی که در طرح جامعه محوری فعالیت میکنند، در ضمن فعالیت پی به منافع و یا درستی و غلطی این برنامه میبرند و به عبارت دیگر اشتغال ذهنی، آنها را وارد چرخه مشارکت میکند، اما رواندرمانگری که مراجعهکنندهاش را تا آخر عمر به کلینیک خود برای درمان میکشاند، به مراجعش فرصت نمیدهد تا وی به مهارت حل مسئله برسد.
نتیجه فرآیند پیشگیرانه به وجود آمدن فضایی است که اگر رفتار خاصی مورد تمسخر قرار میگرفت، حال دیگر این اتفاق نمیافتد. مثلاً «اگر من به این نتیجه برسم که در محلهام آشغالی روی زمین ریختهام آن را بردارم در سطل آشغال بریزم، دیگر به من نمیگویند «تو مگر آشغال جمع کنی!»، برعکس خواهند گفت «چه کار خوبی» و یا کسی که آشغال از پنجره خودروی خود به بیرون پرت میکند، بهطور یقین تذکر میشنود.
بنابراین،میبینید که در این طرح ما به دنبال منافع و همکاری با یکدیگریم، به ویژه اگر از آن درک متقابلی داشته باشیم.
افراد جامعه وقتی در کاری بهصورت مشارکتی، همکاری و تصمیمگیری میکنند، احساس مالکیت نسبت به آنچه انجام میدهند خواهند داشت. درست مثل وقتی که ما با اهل خانواده و فامیل به پیکنیک میرویم و هریک کاری انجام میدهیم.
- به نظر میرسد که در این رویکرد مردم باید تغییرات را از خود شروع کنند، آیا این مشکل نیست؟
- مسلماً خیلی سخت است که ما برخی از رفتارهایمان را تغییر بدهیم، اول به خاطر فشار بیرونی که بر ما تحمیل شده است. مثلاً به ما گفته میشود «مواظب خودت باش» تعبیر آن این است که «دیگران دشمن تو هستند».این نوع تفکر ناشی از نبود سرمایه اجتماعی است، حال آنکه رویکرد اجتماع محور که بازی برنده- برنده را عنوان میکند.
در نگاه برنده- بازنده ما مورد هجوم افکاری قرار میگیریم مثل جملاتی که بیان شد. یعنی اعمال و رفتاری غیردوستانه و خودمحورانه در جایی که همه دوست داریم در کنار هم زندگی کنیم و علاقه به همنوع، درونی میشود. به عبارتی، همه افراد در یک فرآیند درونی کردن ارزشهای اجتماعی مورد پذیرش قرار میگیرند. فرآیند درونیسازی نیاز، کمک و همکاری با همنوع مراحلی دارد:
مرحله اول انطباق به خاطر فشار جمعی است، مرحله دوم توجه به دیگران برای رفتاری که درست است و مرحله سوم اینکه مزایای این رفتار را خودمان درک کنیم و چهارم اینکه این رفتار درونی شود.
- این طرح چه مزیتهای دیگری دارد؟
- نخست اینکه برای رفتارهای ضداجتماعی ایجاد ناامنی میکند. به عبارت دیگر با توجه به نظارت عمومی و جو پیشگیرانه هر چیزی که اجتماع را مورد تهاجم قرار بدهد، طرد میشود. مثلاًً در پارک به کسی میگویند درخت را تکان نده، خشک میشود.
چرا که ما آن درخت را از آن خود میدانیم و یا پیرمرد و پیرزنی که از پنجره خانه به کوچه نگاه میکنند؛ با نوعی نظارت در محل امکان دزدی کمتر خواهد شد، البته مشروط بر عدم تعرض به حریم خصوصی افراد. از سوی دیگر، بر همین روال رفتارهای نابهنجار آدمها نیز تغییر میکند و بنابراین تغییر رفتار ضد اجتماعی نیز کمتر میشود و اینجاست که هنجارهای اجتماعی نیز درونی میشود و به حفظ و سلامت جامعه کمک میکند.
- در واقع داشتن اطلاعات محلی و مشارکت در حل مشکلات موجب عدم تسری مشکلات به دیگران میشود. آیا این همان اتفاقی است که در این طرح شکل میگیرد؟
- روانشناسان معتقدند، وقتی مردم میبینند اتفاق بدی برای کسی افتاده و به وی کمک نمیکنند، یعنی مردم به مرحله «پدیدهگذر بیتفاوت» رسیدهاند و با ادامه چنین وضعیتی این پدیده پررنگ میشود تا جایی که مردم کاملاً بیتفاوت میشوند. حال آنکه مزیت این طرح در بالارفتن سطح اطلاعات محلی و حل مشکلات به واسطه کمک خود مردم است.
- آیا این طرح در مراکز استانها و شهرهای بزرگی مثل تهران و اصفهان و مشهد و... قابل اجراست؟
- نتایج پژوهشی که وزارت ارشاد در دهه 70 به صورت استانی در 30 جلد انجام داد و نیز تحقیقی که دکتر منوچهر محسنی برای مردم تهران انجام داده، نشان میدهد که دلایلی برای اینکه چرا گروهی از مردم حس خوبی از جامعه ندارند، وجود دارد و جالب توجه اینکه این احساس عدم رضایت در بین کسانی که تحصیلات و یا ثروت بالایی دارند، بیشتر به چشم میخورد.
به نظر میرسد که وقتی جامعه به سمت مدرن شدن پیش میرود، روابط انسانی رنگ میبازد البته، به تحقیق و پژوهشهای بیشتری در این زمینه نیاز است، مردم به آموزش نیاز دارند تا در رویارویی با کسانی که دچار مشکلات اجتماعی مثل اعتیاد و... میشوند زودتر به راهحل برسند.
به این ترتیب به نظر میرسد سلامت اجتماعی به صورت بسیار جدی نیازمند اجرای اجتماعمحور در کشور است. راهاندازی و موفقیت این برنامهها موجب میشود تا دیگر سازمانها و ارگانها نیز از آن حمایت نمایند.