دعوت برای اصلاحات و نوسازی در منطقه، به بالاترین سطح خود رسیده و دولتهای غربی سعی میکنند جوامع شرقی را برای بهوجود آوردن حکومت خوب، دمکراسی و حقوق بشر تحت فشار بگذارند.
در این بین ترکیه، سوریه و ایران، بازیگران با نفوذی در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خاورمیانه محسوب میشوند. روابط و همکاری میان این دولتها زمانی قوت یافت که سوریه و ایران توسط دولت بوش متهم به مخالفت با صلح و دمکراسی در نظام بینالمللی شدند. در حال حاضر روابط جاری بین این دولتها و چگونگی تعامل این دولتها با جامعه بینالمللی نشاندهنده این است که آنها اجزای مهمی در موازنه قدرت منطقهای هستند.
مسائل منطقهای؛ محور معادلات
تهدیدات ایالات متحده علیه ایران و سوریه نشان از اتخاذ سیاستهای انعطافناپذیر کاخسفید در قبال این دو دولت دارد. طی سالهای گذشته، واشنگتن همواره ایران و سوریه را به حمایت از تروریسم در منطقه و ادامه فعالیتهای سری در عراق و همچنین ساختن تسلیحات کشتارجمعی متهم کرده است. در این میان دولت اوباما به پیروی از دولت بوش، مقدمتا فعالیتهای هستهای ایران را نشانه گرفته است. بر این اساس واشنگتن در حال تعقیب یک سری از اقدامات (از سیاست تحریم اقتصادی تا حمله به تأسیسات هستهای) بهمنظور متوقف کردن توسعه تأسیسات انرژی اتمی در ایران است.
در طرف دیگر، بشار اسد رئیسجمهوری سوریه سعی کرده رویه مصلحت اندیشانهتری را بهویژه بعد از رخداد 11سپتامبر در روابط با غرب در پیش گیرد. اگر چه رویه او خطمشی سودمندی است که به روابط سوریه با جامعه جهانی کمک کرده است، اما وی نتوانسته کشورش را از سوءظنهای مربوطه خلاص کند. در این بین هرازگاهی، اتهامات تازهای مبنی بر نفوذ شبکههای تروریستی در سوریه و حمایت بعثیهای سوری از کادرهای قدیمی حزب بعث در عراق نیز بهوجود میآید.
بر این اساس آمریکاییها ادعا میکنند که سوریها دست به تشکیل گروه مقاومت در عراق زدهاند. اگرچه مدارک کافی برای اثبات بسیاری از این اتهامات وجود ندارد، اما دولت آمریکا از همین اتهامات برای وارد کردن حداکثر فشار به سوریه استفاده میکند.از سوی دیگر، ترکیه دارای مرزهای طولانی با ایران و سوریه است. اگر چه ترکها به وضع متفاوت خود نسبت به کشورهای منطقه و روابط مطلوب خود با غرب تظاهر میکنند، اما سیاستهای آنها نیز تحت شرایط منطقه قرار دارد. ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا، روندی اصلاحی را در عرصههای حقوقی، سیاسی و اقتصادی خود پیش گرفته و با تغییر چارچوبهای سیاست داخلی و خارجیاش و با پیگیری یک دیپلماسی فعال، تنشزدایی با همسایگان را سرلوحه برنامههای خود قرار داده است.
در مارس 2003، اتخاذ تصمیمی که استفاده نیروهای آمریکایی از قلمروی ترکیه برای جنگ با عراق را ممنوع اعلام کرد، نقطه چرخش تاریخی برای ترکیه بود. پارلمان ترکیه در تصمیمگیری نهایی، به این دلیل که جامعه جهانی جنگ را نامشروع دانسته، ایالات متحده را از باز کردن یک جبهه شمالی علیه عراق باز داشت.
تصمیم ترکیه، روند تهاجم به عراق را طولانی کرد و ایالاتمتحده مجبور شد بهدنبال حقانیت محکمتری بگردد و توجه بیشتری به مسئله فلسطین بهعنوان دلیل اصلی بیثباتی منطقه بکند. اگر چه پس از آن روابط ترکیه و آمریکا همچنان در سطح عالی حفظ شد، اما در عوض، روابط ترکیه با رژیم صهیونیستی وارد مراحل جدیدی از تنش شد.
روابط ترکیه، سوریه و ایران
2 کشور ترکیه و سوریه برای مدتی طولانی بهدلیل سابقه تاریخی، رواج ایدئولوژی خصمانه و تلاش سیاستگذاران در بیرونی جلوه دادن دلیل برخی مسائل داخلی، روابطی بسته و محدود داشتند. اما بعد از خروج سوریه از هدایت جداییطلبان حزب کارگران کردستان در سال 1997، روابط 2 کشور رو به بهبودی گذاشت. در دسامبر سال 2004، رجبطیب اردوغان نخستوزیر ترکیه به بازدید دو روزه از سوریه پرداخت که چشمانداز خوشبینانهای را در روابط دوجانبه آینده بهوجود آورد. در طول بازدید هیأت نمایندگی ترکیه از دمشق، هر دوطرف، موافقتنامه تجارت آزاد را با ایده توسعه آن در سطح منطقه امضا کردند. سیاستمداران هردوکشور درباره آینده عراق، نگرانی خود را ابراز کردند و برای ایجاد ثبات در منطقه، تلاش برای تشکیل اجلاس کشورهای همسایه عراق را آغاز کردند. از آن زمان به بعد، روابط سوریه و ترکیه نه تنها شاهد تنش خاصی نبوده، بلکه تا حد زیادی رو به پیشرفت و توسعه نیز گام برداشته است.
در سوی دیگر، روابط ترکیه و ایران تحتتأثیر منافع مغایر در آسیای مرکزی و قفقاز، روابط با ایالات متحده و اسرائیل و نگرانی در مورد آینده عراق و بهویژه شمال عراق قرار دارد. سرمایهگذاری شرکتهای ترکیهای در ایران و موافقتنامههای مربوط به خریداری گاز طبیعی، بُعد جدیدی را به روابط دو کشور افزوده است.
تهران و آنکارا به سبب دارا بودن مرزهای زمینی مشترک با عراق ، هر دوخواستار تأسیس یک دولت پایدار و مستحکم هستند و نگرانی خود را از بیثباتی در عراق، ابراز کردهاند. بهطور کلی طی سالهای اخیر، روابط دوکشور از رشد قابل توجهی برخوردار بوده و بارها مقامات بلندپایه دو کشور به ملاقات باهم پرداختهاند.
در این بین روابط سوریه و ایران از مسیر متفاوتی تبعیت میکند. دمشق و تهران در داشتن روابط گرم و حمایت از گروههای اسلامگرا نظیر حماس و حزبالله، نقطه مشترکی را دنبال میکنند. بعد از اعمال فشارهای آمریکا به دمشق و تشدید کشمکش میان آمریکا و ایران، این دو کشور اعلام کردند که با هم متحد شده و یک جناح مشترک را در برابر تهدیدهای خارجی تشکیل خواهند داد.
همکاری پایدار در منطقه
با وجود آنکه اغلب مشکلات ساختاری و ریشهدار برای گسترش روابط میان این سهکشور از قبل وجود داشته است، احتمالا وجود تعدادی از موانع از شکلگیری روابط همکاری طولانیمدت جلوگیری میکند. مانع اصلی در این خصوص سیاست سرسختانه واشنگتن درخصوص دمشق و تهران است. درخصوص روابط ترکیه و آمریکا بهدلیل اشغال عراق در نوسان است. اقدام مجلس ترکیه که به سربازان آمریکایی اجازه ورود به عراق از مرزهای ترکیه را نداده بود، امری حیرتآور برای سیاستمداران آمریکایی بود.
از اینرو در حال حاضر نیز با وجود گسترش روابط میان واشنگتن و آنکارا، احساس عدماطمینان در هر دو طرف به چشم میخورد. بهخصوص که اسلامگرایان حاکم بر ترکیه، در روابط خود با رژیم صهیونیستی نیز دچار مشکل و چالشهای اساسی شدهاند.
در مجموع، خطمشی جدید سیاست خارجی ترکیه با اولویت قرار دادن مشروعیت دمکراتیک در روابط بینالملل، در تلاش است تا جایگاه ترکیه را به نقش یک کشور صلحطلب و تنشزدا ارتقا دهد. در این راستا ترکیه نشان داده که تمایل چندانی به همراهی با آمریکا بهخصوص در مورد مسائل منطقهای نظیر برنامههای هستهای ایران ندارد.
در واقع ترکیه سعی میکند به جای آنکه آمریکا را در وضع تحریمها علیه ایران همراهی کند، به ایفای نقشی میانجیگرانه میان تهران و واشنگتن بپردازد. بر این اساس میتوان چنین اذعان داشت که سیاست جدید ترکیه در روابط با کشورهای همسایه، دارای دورنمایی از کوچک شمردن مشکلات در منطقه و در عین حال دوری گزیدن از تقابلات بینالمللی است.
دورنمایی برای آینده
نتیجه تنش میان آمریکا با سوریه و ایران، سرنوشت منطقه خاورمیانه را در آینده نزدیک مشخص خواهد کرد. از این منظر روابط میان ترکیه، سوریه و ایران در کوتاهمدت، نمونهای از همکاریهای منطقهای محسوب میشود؛ اما در بلندمدت بهنظر میرسد که همکاری میان ایران، ترکیه و سوریه باید بر پایه تعادل دقیق میان علایق و خواستههای مشترک طرفین و درک موقعیت جامعه بینالملل باشد.
در مجموع بهنظر میرسد که سالهای آینده تهدیداتی از سوی ایالات متحده برای ایران و سوریه که مخالف اصلاحات آمریکایی در منطقه هستند به همراه خواهد داشت. بدین ترتیب احتمالا ترکیه نیز با موقعیتی برای انتخاب میان خواستههای منطقهای خود و طرحهای منطقهای آمریکا مواجه خواهد شد. این مسائل، تأثیر بسزایی در سیاست داخلی و خارجی کشورهای فوق خواهد داشت و موجب شکلگیری تغییراتی در الگوهای همکاری و درگیریهای منطقهای خواهد شد.