حوالی سال1989 این ایده به ذهن برخی کارشناسان و دستاندرکاران امور سیاسی رسید. با توجه به جنگ در افغانستان طبیعی بود که خط لوله صادرات گاز از طریق ایران شانس بیشتری داشت اما آیا از این فرصت بهرهبرداری مناسبی شد؟امروز بهنظر میرسد که پیشرفت مذاکرات این دو خط لوله به سود خط لوله ترکمنستان پیش میرود.نگاهی به روند مذاکرات انجامشده حول دو طرح نشان میدهد که خط لوله ترکمنستان شانس بیشتری دارد. برخی، مخالفت آمریکا با اجرایی شدن طرح خط لوله صادرات گاز از ایران به شبهقاره را در کند شدن روند اجرای طرح مؤثر میدانند؛ البته یک عامل نیز فقدان اراده برای اجرایی شدن طرح در طرف ایران بوده که بهنظر برخی، بیش از مخالفتهای آمریکا در تاخیر اجرایی شدن این طرح مؤثر میدانند.
بدون شک، گذشت زمان یا به قولی تاریخ بهعنوان مهمترین عامل در هر روند سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، در نهایت مشخص خواهد کرد که چه عاملی در تاخیر این طرح مؤثر بوده و آیا این تاخیر سودآور بوده است یا زیانبخش؟
طرح خط لوله ترکمنستان
قرارداد بین دولتهای ترکمنستان، افغانستان، پاکستان و هند برای صادرات گاز چندی پیش در عشقآباد، پایتخت ترکمنستان امضا شد. ایده اولیه در سال1990 مطرح شده بود. این طرح با امضای یک تفاهمنامه میان پاکستان و ترکمنستان در سال 1995هنگامی که هنوز طالبان بر سریر قدرت بود جدی شد، بانک توسعه آسیا نیز از این طرح حمایت کرد و تحول مهم بعدی در روند اجرای طرح در سال2005 با امضای یک قرارداد میان افغانستان، پاکستان و ترکمنستان و ارائه ارزیابی اقتصادی طرح جدیترشد.
در این زمان پیشبینی میشد که طرح مزبور در سال2006 با احداث خط لوله صادراتی در ترکمنستان اجرایی شود، ولی ادامه نفوذ طالبان در مناطقی که قرار بود خط لوله از خاک افغانستان عبور کند موجب شد که اجرا به تعویق بیفتد.
این تاخیر در سال2008 با امضای قرارداد بین دولتهای افغانستان، هند و پاکستان برای خرید گاز از ترکمنستان وارد مرحله جدیدی شد. در 11دسامبر سال2010 با امضای قرارداد بین دولتهای ذینفع طرح صادرات گاز ترکمنستان به کشورهای یادشده، وارد مرحله عملیاتی شد. در مراسمی که در روزهای پایانی پاییز برگزار شد در واقع 2قرارداد در مورد چارچوب طرح و تعهد کشورهای ذینفع در قبال اجرایی شدن طرح امضا شد. این خط لوله صادرات گاز حدود هزار و700 کیلومتر طول خواهد داشت و قرار است در نهایت 33میلیارد مترمکعب گاز در سال از این خط لوله 56 اینچی به 3کشور طرف قرارداد ترکمنستان ارسال شود و هزینه آن تا 7/6 میلیارد دلار برآورد شده است.
نگاهی به صادرات گاز از ایران
ایده صادرات گاز از ایران به جنوب آسیا بدون شک پیش از طرح خط لوله ترکمنستان مطرح شده است اما مراحل عملی مذاکرات و گفتوگوهای رسمی میان مقامات کشورهای ذینفع برای هر دو طرح بهطور تقریبی همزمان آغاز شده است.
برخی منابع خبری زمان رسمی طرح صادرات گاز از ایران به جنوب آسیا را در سال1989 اعلام میکنند. در آن زمان مقامات وزارت خارجه هند و ایران در این زمینه مذاکرات و توافقهای مقدماتی داشتهاند.
مذاکرات عملی میان دولتهای جمهوری اسلامی ایران و پاکستان در سال1994 آغاز شد و در سال1995 قرارداد مقدماتی میان جمهوری اسلامی ایران و پاکستان امضا شد. با تأیید ترانزیت گاز از پاکستان به کشور ثالث، قرارداد مقدماتی با هند نیز امضا شد.
در سال2007 توافق قیمتی میان 3 کشور انجام شد ولی این توافق باید به تأیید مراجع رسمی 3 کشور نیز میرسید که تحت همین شرط با مشکلاتی که از سوی هند مطرح شد این توافق عملی نشد و با امضای قراردادی میان هند و آمریکا برای همکاری در زمینه انرژی هستهای، هند از این مذاکرات انصراف داد و با وجود تلاشهایی از سوی کشورمان برای نهایی کردن قرارداد با پاکستان و امضای قراردادهایی در زمینه قیمت و چارچوب اجرایی آن، صادرات گاز هنوز اجرایی نشده است. همزمان آمریکا به پاکستان طرح احداث پایانه گاز مایع و واردات برق از تاجیکستان را ارائه کرد و برخی آن را به قصد انصراف پاکستان از خرید گاز از ایران قلمداد کردند. با وجود این پاکستان قراردادی برای اجرای طرح در سال2010 در آنکارا با ایران امضا کرد. این قرارداد هنوز اجرایی نشده و انتظار برای اجرای شدن آن ادامه دارد. برخی گزارشها از درخواست ایران برا ی پیوستن بنگلادش و چین به این خط لوله خبر دادهاند ولی هیچ اقدام عملی در این زمینه صورت نگرفته است.
راه ابریشم جدید در ابهام
در مراسمی که در عشق آباد برای امضای قرارداد بیندولتهای ذینفع برگزار شده بود مورلی دائورا، وزیر نفت و منابع طبیعی هند، از این خط لوله بهعنوان راه ابریشم جدید یاد کرد که آسیای میانه را به آسیای جنوبی متصل میکند. او همچنین این خط لوله را از دید هند با عنوان «خط لوله صلح» نام برد.
عنوان خط لوله صلح نخستین بار برای خط لوله صادرات گاز ایران به پاکستان و هند بهکار برده شد و از این خط لوله بهعنوان عاملی برای برقراری صلح بین هند و پاکستان نام برده میشد. اینکه کشورها برای تأمین نیازهای اقتصادی خویش از برخی کینههای دیرین و تاریخی بگذرند عادی و طبیعی است. منافع درازمدت اقتصادی کشورها و تحقق اهداف توسعهای برنامهریزیشده، سیاستمداران را برای تأمین رفاه و نیازهای اقتصادی اتباع کشورها متعهد میکند و بههمین دلیل برای انتخاب میان اهداف مادی و معنوی تردید و تزلزلهایی در افکار سیاستورزان بهوجود میآید.
این موضوع که انرژی مورد نیاز یک کشور برای توسعه و تأمین رفاه محقق شود یا غیرت و شعارهای سیاسی یا اختلافات عرضی کشورها حل شود تصمیمی است که سرنوشت سیاستورزان را تعیین میکند. اینکه وزیر نفت و انرژی هند عنوان خط لوله صلح را برای خط لوله صادرات گاز ترکمنستان بهکار میبرد در واقع تأکید هند بر تعهد این کشور به منافع معنوی و غیرت و شعارهایی است که به چند جنگ بر سر مسائل عرضی بین کشورش با پاکستان منجر شده است. وی امیدوار است که منافع اقتصادی به صلح منجر شود. هند بهعنوان کشوری که در انتهای خط لوله بیشترین نیاز به انرژی را برای تحقق توسعه دارد و تضمینکننده سودآوری اجرای طرحهای انرژی است تلاش میکند تا از سهم خود بهعنوان اهرم فشار برای وادار کردن پاکستان به نرمش سیاسی استفاده کند.
این مقام هندی با وجود شرکت در مراسم و امضای قرارداد با تأکید براینکه کشورش منابع جدید گاز کشف کرده است و نیاز کمی به واردات گاز در آینده نزدیک دارد بر ضرورت حل مسائل امنیتی و قیمت، تأکید میکند؛ مواضعی که مشابه نقشی است که این کشور در مذاکرات خطلوله صادرات گاز از ایران داشت؛ هرچند که با توجه به درکی که هند از تصمیم ترکمنستان برای ایفای نقش در بازار گاز دارد حضور جدیتری در این طرح نسبت به طرح خط لوله صادرات گاز از ایران دارد. این کشور در مذاکرات خط لوله خرید گاز از ایران با سردی و تمایل کمتر مشارکت میکرد و با جسارت بیشتری از آن بهعنوان اهرمی برای ترغیب اسلام آباد به حل مسائل عرضی استفاده میکرد. در واقع اراده ترکمنستان به تحقق صادرات گاز به منطقه و دیگر مناطق هند را به مشارکت در طرحی که اجرایی شدن آن بهنظر قطعی میرسد وادار کرده است. آیا این اجبار هند را به برقراری صلح با همسایه خویش مجاب میکند؟