طی این دوران همه چیز افراد عوض میشود. بدنشان، ارزشهایشان و تصویر ذهنی که نسبت به خود دارند. نوجوان دیگر دلش نمیخواهد که با او مثل یک کودک رفتار کنند، از طرفی نسبت به آینده هم احساس ناامنی میکند. این احساس در برخی از نوجوانان موجب سرخوردگی، گوشهگیری، خشم و عزتنفس پایین میشود و این اطرافیان او هستند که باید عواقب رفتارهای او را تحمل کنند. رفتار والدین میتواند شرایط را بدتر کند. در اینجا به بررسی 10 اشتباه رایجی که والدین مرتکب میشوند میپردازیم.
اشتباه اول: والدینی که حرف و عملشان یکی نیست و الگویی منسجم برای نوجوانانشان نیستند
کاری را که میگویم انجام بده اما کاری را که من میکنم، انجام نده. با این عمل، قطعا نوجوان به هیچ عنوان حرفهای پدر و مادرش را باور نمیکند. زمانی که در خانه هستید، تلفن خانه به صدا در میآید و فرزندتان به شما میگوید که فردی پای تلفن با شما کار دارد، از او میخواهید بگوید که درخانه نیستید، در حالی که همیشه به او میگویید که دروغ گفتن کار درستی نیست. در مورد سیگار کشیدن برایش موعظه نکنید درحالی که خودتان در حال سیگار کشیدن هستید. نوجوانان در مورد عدالت از قوه ادراک بسیار بالایی برخوردارند و به سرعت یکی نبودن کلام و عملتان را تشخیص میدهند. با عمل، خیلی بیشتر از کلام میتوانید به آنها آموزش دهید. بیایید به جای تحقیر و توهین، عشق و به جای شک و دودلی، ایمان و توکل و به جای خساست، سخاوتمندی را به آنها نشان دهیم.
اشتباه دوم: والدینی که اشتباهات خود را نمیپذیرند
همانطور که قبلا خاطرنشان کردیم، والدین باید همانند الگویی منسجم عمل کنند و حرف و عملشان یکی باشد اما از آنجایی که همه انسانها دچار خطا و اشتباه میشوند، غیرممکن است تصور کنیم که میتوان همواره منسجم ماند، از این رو باید آن قدر فروتن باشیم تا اشتباهات خود را بشناسیم و زمانی که در شرایطی کاملا معین دچار لغزش شدیم و به حرفی که زدهایم عمل نکردیم، به اشتباه خود نزد نوجوانمان اعتراف کنیم. نوجوانانمان بسیار تیزبین هستند و متوجه اشتباهات ما خواهند شد بنابراین سعی نکنیم آنرا کتمان کرده یا خود را تبرئه کنیم. اعتراف به ضعفها و اشتباهات و عذرخواهی، چیزی از اعتبار و آبرویمان کم نمیکند بلکه برعکس ابراز ضعفها همراه با صداقت و فروتنی موجب میشود تا نوجوانانمان به ما احترام بگذارند.
اشتباه سوم: والدینی که به پرسشهای درست نوجوانانشان، پاسخ درست نمیدهند
نوجوانانمان همانند ما از قوه عقل و منطق برخوردارند و برای آنکه توضیح دهیم چه انتظاراتی از آنان داریم، به جای آنکه سرشان داد بزنید و بدون هیچ توضیحی بگویید «چون که من اینو گفتم!»، استحقاق آن را دارند که جوابی واضح و منطقی بشنوند. اینگونه پاسخ آمرانه که برای توضیح آن هیچگونه تلاشی صورت نمیگیرد، منجر به بغض و کینه خواهد شد و مطمئنا موجب میشود که نوجوانان در این دوران رویشان به شما باز شود و علنا از شما سرپیچی کنند. زمانی که خود را ملزم میکنیم تا در مورد خواستههایمان به نوجوانمان توضیح دهیم، این امر همچنین ما را بر آن میدارد تا درستی و بجا بودن خواستههایمان را ارزیابی کنیم.
اشتباه چهارم: والدینی که اجازه نمیدهند نوجوانشان هویت شخصیاش را رشد دهد
بسیاری از والدین بدون آنکه علایق و استعداد فرزندشان را در نظر بگیرند، سعی دارند از طریق آنها به آرزوهای خودشان جامه عمل بپوشانند. مثلا پدری که فرصت آنرا نداشته تا به ورزش مورد علاقهاش بپردازد، ممکن است نوجوانش را وادار کند که در آن رشته ورزشی تمرین کند و این در حالی است که نوجوان هیچ علاقهای به آن ورزش ندارد. این عمل منشأ عظیمی از سرخوردگی برای هر دو طرف خواهد بود، در آخر پدر یا مادر، نوجوان را طرد میکند و نوجوان از این عمل عمیقا لطمه خواهد دید. ازاین رو بهتر است که والدین فرزند خود را طبق تمایلات، علایق و قابلیتهای شخصیاش راهنمایی کنند، نه آنکه برای ارضای نفس و بالا بردن عزت نفس خودشان آنها را مجبور کنند همان چیزی بشوند که ما میخواهیم. پس رفتار درست آن است که نسبت به فعالیتهایی که دوست دارند، علاقه نشان دهیم و آنها را تشویق کنیم که رؤیاهای درست و واقع گرایانهای را که برای آنان منشأ انگیزه است و به رشد و شکوفایی شخصی آنان کمک میکند، در سر بپرورانند.
اشتباه پنجم: والدینی که روی مسائل مهم تأکید نمیکنند بلکه به نکات فرعی اهمیت میدهندبه راحتی میتوان از مدل موها و لباس پوشیدن نوجوانان ایراد گرفت. اگر از لباس و مدل موهای نوجوانتان خوشتان نمیآید و بهنظرتان زننده میآید، به خود بگویید که این چیزهای ظاهری موقتی هستند و با گذشت زمان سلیقه آنها عوض خواهد شد. نوجوانان هم مانند ما حق دارند نظر شخصی خود را بگویند و برای آنکه عزت نفسشان به درستی افزایش یابد، مهم است که به سلیقه آنان احترام بگذاریم .عاقلانهتر آن است زمانی که نوجوانان به نکات مهم و ضروری توجهی نمیکنند، آنان را سرزنش کنیم؛ ارزشهای اخلاقی چون احترام، عشق و استقامت، گذشت و... . در مورد مسائلی که اهمیت کمتری دارند مثل مرتب کردن اتاقشان یا سر وقت غذا خوردن و یا لباسی که انتخاب میکنند زیاد به آنها گیر ندهیم و سر به سرشان نگذاریم. یادمان باشد که خداوند به ظاهرمان نگاه نمیکند بلکه قلبهایمان را میبیند.
اشتباه ششم: والدینی که فرزندشان را تحسین نمیکنند
مثلا نوجوانی که برای کشیدن یک نقاشی پشتکار به خرج میدهد، به جای آنکه او را تشویق کنیم، بدون آنکه به زحمتی که کشیده است اشارهای کنیم، دست روی اشتباهاتش میگذاریم. مثال دیگر آنکه در زمینههایی که فرزندتان علاقه نشان میدهد و وقت صرف میکند، سری به آنها بزنیم و آنها را تشویق کنیم: فرزندتان ساعتها وقت گذاشته و با ا لگوهایش یک قصر ساخته است اما پدر و مادرش حتی این زحمت را به خود نمیدهند که از روی کاناپه بلند شوند تا نگاهی به «اثر هنری» او بیندازند. این عمل باعث میشود زمانی که کودک به سن نوجوانی برسد، برای آنکه از طرد شدن یا انتقادهای پدر و مادرش درامان باشد، ارتباطش را با آنها قطع کند و خود را از آنها دور نگه دارد چراکه احساس میکند که خیلی بیارزش است. بیدرنگ به نوجوانتان بگویید که به او افتخار میکنید، از موفقیتهایی که در زمینههای خاص کسب میکند، نام ببرید و فقط به تخصصهایی که مطابق معیارهای شما هستند فکر نکنید. زمانی که باید اشتباهاتشان را به آنان گوشزد کنید، به گونهای سازنده به آنان بگویید که چگونه میتوانند به روشی درست عمل کنند.
اشتباه هفتم: والدینی که قبول نمیکنند نوجوان حق دارد اشتباه کند
نوجوانی که اغلب اوقات درست رفتار میکند، با کوچکترین اشتباهی تمام اعتماد پدر و مادرش را از دست میدهد و برای آنکه اعتماد آنها را دوباره جلب کند، باید از صفر شروع کند. در برابر توقعی اینچنین ناامیدکننده، نوجوان برای آنکه اشتباهش را پنهان کند سعی خواهد کرد به دروغ متوسل شود زیرا زمانی که مرتکب خطا میشود چیزهای زیادی را از دست میدهد. چنانچه پدر و مادر از فرزندشان توقع داشته باشند که هیچگاه مرتکب اشتباه و خطا نشوند، این عمل همچنین ممکن است موجب نوعی کمالگرایی در نوجوانان شود که در دراز مدت او را به نابودی میکشاند و از نظر معنوی نتیجهای اسفناک در پی خواهد داشت. نوجوان حتی زمانی که به گناهش اعتراف کرده و از عمل خود اظهار پشیمانی کند و به راه راست برگردد، به سختی میتواند درک کند و بپذیرد که خداوند او را بخشیده است و این احساس گناه ممکن است به افسردگی شدید یا خودکشی منجر شود. از یاد نبریم همانگونه که خداوند نسبت به بندگانش بخشاینده و مهربان است ما نیز باید نسبت به فرزندانمان اینگونه باشیم.
اشتباه هشتم: والدینی که در مورد مسائل معذبکننده با فرزندانشان گفتوگو نمیکنند
مسائل متعددی وجود دارند که به راحتی نمیتوان در مورد آنها با نوجوانانمان گفتوگو کنیم؛ مسائلی چون موادمخدر، مرگ، طلاق، و... البته راه حل آسان آن است که از جواب دادن طفره برویم، به این ترتیب نوجوان جواب سؤالاتش را در جای دیگری جستوجو خواهد کرد؛ پاسخهایی که به احتمال زیاد از نظر شما مناسب و رضایتبخش نیستند. برای پاسخگویی به سؤالات آنها در دسترس باشید، در مورد موضوعات روز و مسائل مورد توجه جوانان گوش به زنگ باشید و در مورد آن با فرزندانتان به گفتوگو بپردازید. از خداوند بخواهید به شما عقل و درایت لازم را برای توضیح دادن مسائل به فرزندانتان بدهد.
اشتباه نهم: والدینی که برای فرزندانشان وقت صرف نمیکنند
گمان نکنید که میتوانید با صرف اندکی وقت با فرزندتان، اوقات مفید و پرباری را با آنان داشته باشید. این طرز فکر نوعی سفسطه در جامعه ما بهشمار میرود. برای ساخت هر دقیقه از یک فیلم، 20 ساعت وقت برای فیلمبرداری از صحنهها لازم است، این اصل در مورد روابط خانوادگی نیز صدق میکند. لحظات عالی، پربار و سازنده تنها زمانی روی میدهند که مدت زمان زیادی را با فرزندانمان بگذرانیم. این لحظات که در ظاهر معمولی و پیش پاافتاده هستند، میتوانند لحظات با معنا و ارزشمندی را برای نوجوانانمان بسازند. برای آنکه فردی را بشناسید، برای آنکه فضایی ایجاد کنید تا اعتماد فردی را جلب کنید و برای آنکه تجربیاتی با معنا در ارتباط با دیگران داشته باشید، این امر مستلزم آن است که برای آن وقت صرف کنید و راه میانبری وجود ندارد. رابطه والدین و نوجوانان نیز از این امر مستثنی نیست چراکه نوجوان فرزند خود شماست! زمانی که با آنان وقت میگذرانید، گوش به زنگ باشید و به حرفهایشان گوش دهید. این هوشیاری این امکان را فراهم میسازد تا تأثیری عمیق بر زندگی آنان بگذارید و اوقات پربار و مفیدی را با نوجوانتان صرف کنید.
اشتباه دهم:والدینی که دوستان فرزند نوجوانشان را نمیپذیرند
یک بار دیگر متذکر میشویم مراقب باشید نوجوانان را از روی ظاهرشان قضاوت نکنید. به جای قضاوت کردن، از نوجوانتان بپرسید چه خصوصیات جالبی در دوستانش میبیند. او از صداقت و درستی آنان یا اینکه او را در جمعشان پذیرفتهاند، با شما حرف خواهد زد. نقطه نظرات او را درک کنید، این چیزها برای او بسیار مهم هستند. او نیاز دارد مورد قبول نوجوانان هم سن و سال خودش قرارگیرد. خود را هم سطح او قرار دهید تا او احساس کند که مراعات حال او را میکنید. در آن صورت نوجوان انتقادهای سازنده و محدودیتهای معقول را بهتر میپذیرد. با تحقیر کردن دوستانش، به خود او توهین میکنید و قابلیت او در ارزیابی دوستانش را دستکم میگیرید. نوجوان شما کاملا قادر است عیوب دوستانش را تشخیص دهد. زمانی که نگران هستید، به جای آنکه او را از ادامه دوستی منع کنید، بهتر است با ذکر مشکل از نوجوانتان بپرسید در مورد مشکل دوستش چه فکری میکند.
Croixsens.net