هدفمندشدن یارانهها چه تاثیری بر سینما، تئاتر، موسیقی، هنرهای تجسمی... و بازار نشر و کتاب دارد؟ پرسشی که البته بیش از آنکه واقعا برای تحلیل و کشف شرایط تازه طرح شده باشد، دستمایهای است برای خبرگزاریها تا پاسخهای گوناگون اهالی حوزههای گوناگون را قطار کنند و به این ترتیب هم بهروز باشند و هم تولیدکننده.
اما طبیعی است پاسخهایی که معمولا به شکل بداهه به موضوعی تا این اندازه تخصصی داده میشود، چطور از آب درمیآیند. توجه به این پاسخها بیش از آنکه به نتیجه روشنی برسد، درواقع تنها نشاندهنده میل و جناح فکری پاسخدهنده است که اگر موافق باشد، اثرات هدفمندی را مثبت و اگر مخالف باشد، همان اثرات را منفی ارزیابی میکند. همانطور که علی شجاعی صائین، رئیس خانه کتاب 5 دی گفت: «با هدفمندکردن یارانهها شوک جدی به صنعت چاپ و نشر کشور وارد نخواهد شد و صنعت نشر بهخوبی از عهده این مسئله برخواهد آمد» و محسن پرویز، معاون فرهنگی معزول دولت، همان روز پیشبینی کرد این قانون قیمت کتاب را تا 15درصد افزایش میدهد.
بهمن درّی، معاون فرهنگی فعلی نیز گفت: با برنامهریزیهای صورتگرفته و با توجه به اینکه حوزه فرهنگ از پیشگامان اجرای این قانون به شمار میآید، قطعا شاهد افزایش قیمت کتابها نخواهیم بود.مراد درّی از پیشگامان حذف یارانه میلیاری کاغذ در سال 86، یعنی زمان محسن پرویز است اما او توضیحی درباره «برنامهریزیهای صورتگرفته» کنونی نداد و تنها گفت: صنعت چاپ و نشر کشور آمادگی لازم را برای سربلند بیرون آمدن از این آزمون دارد و قطعا با ابزارهای کنترل بازار میتوانیم جلوی افزایش قیمت احتمالی را بگیریم و حتی شاهد کاهش آن باشیم.
معاون فرهنگی ارشاد نیز در یک مصاحبه رادیویی، صراحتا گفت: هدفمندی یارانهها نه تنها منجر به افزایش قیمت کتاب نمیشود بلکه حتی کاهش آن را در پی خواهد داشت. او در توضیح ابزارهای کنترلی معاونتش و تشریح علت این پیشبینی، به بودجه 20 میلیارد تومانی خرید کتاب اشاره کرد و گفت: «تغییر شیوه خرید در کمیته خرید میتواند اقدام حمایتی مناسبی برای کاهش قیمت کتابها نیز باشد؛ به این معنا که از اینپس، قیمت کتاب نیز یکی از معیارهای خرید خواهد بود و کتاب ناشران گرانفروش، خریده نمیشود.»
درواقع دری امیدوار است با نخریدن کتاب از ناشران باعث شود آنها کتابهایشان را برای رسیدن به معیارهای ارشاد ارزان کنند. اما آیا این اتفاق، درست عکس آنچه پیشبینی میشود، رخ نخواهد داد؟ به عبارت دیگر، با خرید نکردن از ناشرانی که به اجبار کتابشان را گران کردهاند (هیچ ناشری پیش از رسیدن به مرحله اجبار، کتابش را گران نمیفروشد)، آنها را به سمت گرانتر کردن کتابشان سوق نمیدهیم؟ خرید ارشاد اگرچه وقتی در تعداد قابل توجه باشد، گاهی حمایت خوبی است اما حذف همین حمایت هم ناشران را بیش از پیش تحت فشار میگذارد و شاید برای بقا، راهی جز گرانتر کردن کتاب باقی نماند؛ دور باطلی که نتیجهاش جز بالارفتن پلهای قیمت کتاب نیست.
از سوی دیگر با بودجه 20 میلیارد تومانی مورد نظر درّی، اگر قیمت کتاب را بهطور میانگین 5هزار تومان درنظر بگیریم، تنها 4میلیون نسخه کتاب میتوان خرید؛ یعنی 500 نسخه از تنها 8هزار عنوان که با درنظرگرفتن تعداد عناوین کل کتابهای این سالها، یعنی بیش از 60هزار عنوان، میزان اثرگذاری خرید کتاب بهتر روشن میشود. البته ارشاد میتواند کمتر از 500 نسخه خرید کند و تعداد عناوین بیشتری را حمایت کند اما آیا میتوان انتظار داشت برای ناشر، خرید کمتر از 500نسخه اساسا اهمیتی داشته باشد؟