بهرغم ایراد به ترکیب این شورا از منظر فعالان حوزه سینما که ایکاش دایره انتخاب این اعضا گستردهتر میشد و از تمام کارشناسان نخبه حوزههای تولید و توزیع و نمایش استفاده میگردید و با عنایت به صحبتهای وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه هفت درخصوص مسائل مطرح شده در این شورا بهنظر میرسد با توجه به تمام مشکلات سینمای ایران در حوزههای مرتبط، میبایست اولویتهای مسائل برای برونرفت از بحرانهای موجود در فاز اول مشخص شود و سپس در برنامهریزیهای کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت گره از مشکلات سینمای ایران گشوده گردد.
البته نگاه نگارنده به رفع همه مشکلات سینمای ایران، توسط این شورا نیست و معتقدم که سینما جزئی از کلیات فرهنگ و هنر، اقتصاد، سیاست و... این مرزو بوم است و چنانچه طراحی کاملی از سیاستهای نظام مقدس جمهوری اسلامی در تمام شئونات جامعه - حداقل فرهنگ و هنر که از آن بهنام مهندسی فرهنگی نام میبرند- تدوین نگردد بهنظر میرسد این شورا در حد تأمین بیمه و مالیات و رفع بیکاری و... باقی خواهد ماند (البته این مسائل هم مهم است).
منظور، نقشه راه است که چهکار کنیم تا در یک برنامهریزی 10تا20ساله در سینما هرسال مسیر روبه پیشرفت داشته باشیم؟ اولویتهای مهم، افزایش تولیدات کیفی، افزایش سالنهای سینمایی و متعاقبا افزایش مخاطبان سینمایی است و مابقی نیازها در ذیل آن دیده میشوند.
سیاستهای سینمایی با توجه به اثرگذاری بیمثال آن در پیشبرد اهداف عالی فرهنگی کشور باید جزء اسناد بالادستی و استراتژیک تعریف شود و نهادهای مهم نظارتی کشور فارغ از رویههای مختلف دولتها، رویکردهای این حوزه را رصد کنند و درصورت انحراف از این اسناد، رویههای انحرافی را اصلاح کنند.
چه بخواهیم و چه نخواهیم سینما در عصر کنونی یعنی آینه تمامنمای فرهنگ کشورها و این آینه اگر بخواهد نقش خود را در کارزار فرهنگی که بهشدت رقابتی نیز شده است بهدرستی ایفا کند چارهای نداریم جز اینکه حسب فرموده مقام معظم رهبری نقشه راه ترسیم نماییم و درصورت داشتن این نقشه راه شورای عالی سینما میتواند در پیشبرد اهداف این نقشه مثمر ثمر باشد.