این اصطلاحات 2گروه را برآشفته میسازد؛ اول سازندگان فیلمهای سخیف که این کار را توهینی به خود میدانند، چنانکه به تازگی یکی از سردمداران این نوع فیلمها که فروش پایین آخرین محصولاتش عصبیترش نیز کرده، با ادبیاتی توهینآمیز منتقدان را به دلیل استفاده از واژه فیلمفارسی زیرسؤال برده است.
از دید این تهیهکننده و دوستانش استفاده از این واژه توهین به سینمای ایران است؛ در حالی که ساخت چنین فیلمهایی توهین به سینمای ایران و شعور مخاطبانش است؛ مخاطبانی که خوشبختانه دیگر روی خوش به کمدیهای سخیف نشان نمیدهند.
هرچند در این سالها ترکتازی فیلمفارسی بر سینمای ایران، به پایین آوردن سطح سلیقه عموم منجر شده و نشانههایش را حالا جز سینما میشود در فیلمها و سریالهای تلویزیون و محصولات شبکه نمایش خانگی نیز مشاهده کرد؛ در آثاری که فیلمنامه در آنها مفهومی ندارد، صرفا یک خط داستانی وجود دارد و چند بازیگر طنز و شوخیهای سطح پایین که قرار است ساعات فرحبخشی را برای تماشاگر رقم بزنند.
این اتفاق آنقدر تکرار شده که به نظر میرسد حتی مخاطبی هم که روزگاری این نوع محصولات را میپسندید، دیگر از این میزان پیش پا افتادگی و سطحینگری اشباع شده است؛ مخاطبی که شاید به قول دوستان، در عمرش نقد فیلم نخوانده و اطلاعی از مبانی نظری سینما نداشته باشد اما فیلم دیده است و تفاوت میان محصول استاندارد را با کالای بیکیفیت تشخیص میدهد. تازه اگر هم فیلمفارسی سطح سلیقهاش را پایین آورده باشد، ترجیح میدهد چنین محصولاتی را نه در سالن سینما و با بلیت 3 تا4 هزار تومانی که با رقمی بسیار پایینتر از بقالی سرکوچهشان تهیه کند.
سؤال این است که چه کسی به سینمای ایران توهین میکند؛ کسانی که منتقد این رویه ناصواب هستند و دلشان برای فرهنگ و هنر ایران میسوزد یا افرادی که با فیلمهای سخیفشان این بلا را سر سینمای ایران آوردهاند؟
اما گروه دومی هم هستند که استفاده از واژه فیلمفارسی و فیلم مبتذل را برنمیتابند؛ مدیران سینمایی که شعارهایشان در باب اعتلای سینمای ملی با خروجیشان جور درنمیآید. نمیشود در مصاحبه با واژهها بازی کرد و از انبوه برنامهها برای بالابردن سطح سینمای ایران سخن گفت و در عمل 80درصد تولیداتی که روی پرده سینما میروند قابل دیدن نباشند.
اگر این اتفاق افتاد (که حالا افتاده!) آیا باید از منتقدان و کارشناسان خواست که از کلمه فیلمفارسی یا فیلم مبتذل استفاده نکنند تا ذهن مخاطبان آشفته نشود؟ درخواستی که علیرضا سجادپور مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی، جمعه شب در برنامه سینمایی «هفت» کرد، چنان که گویی ساخته شدن این فیلمها که حیثیت سینمای ایران را بر باد میدهند، اشکالی ندارد و فقط نباید آنها را فیلمفارسی نامید. نباید فیلمی را که ابتذال (به معنای پیشپا افتاده و سطحی) از سرورویش میبارد را مبتذل نامید؛ اما گویی اشکالی ندارد که مبتذلساز همچنان فیلم سخیف تولید و روانه اکران کند!
به جای جنگیدن با واژهها، سینما را به جایگاهی که در خور و شایستهاش است بازگردانیم. اگر فیلمفارسی نسازیم و از فیلمفارسی حمایت نکنیم دیگر نیازی نیست از منتقدان بخواهیم که از این تعابیر استفاده نکنند. در شرایط فعلی اما نمیشود شب تیره و تار سینما را به چشم دید و آن را صبح امید نامید!