تعاریف متنوعی برای رسیدن به حکمرانی خوب ارائه شده است و در برگیرنده استفاده پایدار از منابع طبیعی و حفظ محیطزیست، عدمسوءاستفاده از قدرت عمومی و نبود فساد و یا به حداکثر رساندن بهزیستی عمومی و توسعه پایدار انسانی، رضایت مادی و معنوی با رفع نیازهای اساسی و حمایت از حقوق اساسی از قبیل آزادی و گسترش دایره انتخابهاست.
دولتهای مدرن بدون مشارکت مردم و شفافیت نمیتوانند بر سرزمین خود حکمرانی آن هم از نوع خوب داشته باشند. صاحبنظران ویژگیهای نظریه حکمرانی خوب را شامل مشارکت، شفافیت، پاسخگویی، اثربخشی، کارایی و حاکمیت قانون دانستهاند.تعداد زیادی از اندیشمندان معتقدند که شفافیت و پاسخگویی، کلید همه روشهای حکمرانی خوب، برای اجرای برنامههای ضدفقر، تحقق مسئولیت مشترک، بودجهریزی مشارکتی و مدیریت سازمانهای جامعه مدنی است.
پاسخگویی که هم از نشانههای اداره مدرن و دمکراتیک است و هم لازمه آن، عامل ایجاد اعتماد عمومی است. شفافیت اصطلاح گستردهای تلقی میشود که بر دسترسی آزاد به تصمیمگیری و آزادی اطلاعات دلالت داشته و ابزاری مجادلهبرانگیز برای حکمرانی دمکراتیک محسوب میشود. ارزیابی تأثیر اجتماعی با این فرض مبنایی که مردم حق دارند در تصمیمگیریهایی که بر زندگی آنان مؤثر است مداخله کنند و نیز دانش و تجربه محلی ارزشمند است بهدنبال ایجاد محیطی پایدارتر اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اکولوژیکی است. در مقاله حاضر که توسط اشرف رحیمیان برای همایش ارزیابی تأثیر اجتماعی سیاستها، برنامهها و طرحها ارائه و منتخب شده است، محقق با این فرض که ارزیابی تأثیر اجتماعی با اصولی که در نظر دارد (نظیر مشارکت و شفافیت)، زمینه ایجاد حکمرانی خوب را در کشورهای در حال توسعه فراهم میکند، به بررسی ارتباط ارزیابی تأثیر اجتماعی و حکمرانی خوب میپردازد. در این گزارش به بخشهای کوتاهی از آن میپردازیم.
یکی از مباحث بسیار مهم و در عین حال جدید که از دهه1980 به بعد در ادبیات توسعه مطرح شده، حکمرانی خوب است. این مسئله بهویژه در کشورهای در حال توسعه در راستای استقرار و نهادینهسازی جامعه مدنی در سیاستهای مربوط به اعطای کمکها از جایگاه ویژهای برخوردار شده است. حکمرانی خوب طبق تعریف عبارت است از، نظامی از ارزشها، سیاستها و نهادها که به وسیله آن جامعه؛ اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی خود را از طریق تعامل 3بخش دولتی، خصوصی و مدنی مدیریت میکند.
فواید مشارکت عمومی بهصورت روشن در اصطلاحات تئوریک و کاربردی شرح داده شده است؛ ولی طراحی و اجرای برنامههای مشارکتی ویژه، محل مناقشه باقی مانده است. شاید بهدلیل آنکه منافع آن واضح و ذاتی بهنظر میرسند، کمتر بنیاد خاصی بهمنظور مشارکت عمومی تدوین یافته است.
در بسیاری موارد اهداف چندگانهای لیست میشوند بدون آنکه تفاوت آنها تبیین یا مشخص شود که چه ارتباطی با هم دارند.
ارزیابی تأثیر اجتماعی به 2 طریق میتواند زمینه ایجاد حکمرانی خوب را فراهم کند. اول با شفافیت (با اهداف فراهم نمودن اطلاعات برای عموم، کاهش شکاف اطلاعاتی، امکان اعتراض به اطلاعات و حل مسئله و یادگیری اجتماعی) و دوم مشارکت
(با اهداف اصول دمکراتیک و تأثیر بر تصمیمات، تمرین و ظرفیتسازی دمکراسی، کثرت گرایی و نمایندگی و توانمندسازی گروههای در حاشیه) که در ادامه به اختصار میآید.
شفافیت:
یکی از عوامل بسیار مهم در ارزیابی اجتماعی از ایجاد حکمرانی خوب، شفافیت است که خود شامل بخشهای متنوعی به شرح زیر است:
فراهم کردن اطلاعات
مردم ممکن است در ارزیابی تأثیر اجتماعی بهعنوان دریافتکنندگان اطلاعات درگیر شوند و تصمیمگیرندگان برای آنها جزئیاتی از پروژهها یا اقدامات پیشنهادی در مورد زمان یا پیامدهای مورد انتظار در مورد گروهها یا مکانهای خاص فراهم کنند. در مواقعی که مشارکت فعال عموم مورد نیاز نیست فراهم نمودن چنین اطلاعاتی بهمنظور آمادگی گروههایی که تحتتأثیر پروژه قرار میگیرند، میتواند مهم باشد و این خود میتواند پیشنیاز 2 هدف بعدی باشد؛ موجب انتقال اطلاعات از عموم به تصمیمگیران شود؛ و به اجرای مطمئن و هموار پروژهها و برنامهها کمک کند.
پرکردن شکاف اطلاعاتی
در بسیاری موارد میل به دستیابی یا بهبود شفافیت در ارزیابی تأثیر اجتماعی نشان از این باور دارد که حکومت یا سازمانها اطلاعات کامل و منسجم را دارند. در این رویکرد در اصل طراحی شفافیت بهمنظور حصول اطمینان از آن است که اطلاعات مرتبط، شامل دادههایی از تمامی کسانی که تأثیر میپذیرند، در دسترس تصمیمگیرندگان جهت اتخاذ بهترین و سنجیدهترین تصمیم باشد.
امکان اعتراض به اطلاعات
امکان دارد تصمیمگیرندگان تمایلی برای استخراج انواع خاصی از اطلاعات از مردمی که بالقوه تحتتأثیر قرار میگیرند نداشته باشند، اما در عین حال ممکن است شرایط اعتراض به طیف گستردهای از اطلاعات پروژهها و تأثیرات مورد انتظار را فراهم نمایند.
حل مسئله و یادگیری اجتماعی
شفافیت میتواند تنها راه دریافت اطلاعات یا آزمون آن نباشد بلکه میتواند موجب بروز ایده، راهحل و منابع برای موضوعات پیچیده اجتماعی و محیطی شود. از طریق شفافیت در اطلاعات میتوان به خلاقیت و نوآوری در جامعه دست یافت و راههایی فراروی تصمیمگیرندگان قرار داد.
مشارکت:
ارزیابی تأثیر اجتماعی به شیوههای زیر میتواند موجب ایجاد و افزایش مشارکت در اجتماع شود.
اصول دمکراتیک و تأثیر بر تصمیمات
یک رویکرد غیراخلاقی یا غیردمکراتیک آن است که عامه یا بخشی که تأثیرات اجتماعی و محیطی را تجربه میکنند، در تصمیمات مداخله داده نشوند. البته نکته کلیدی دیگر ماهیت درگیر شدن است. برای مثال تأکید بر نیاز به مشارکت باید معنادار باشد و تنها فراهم کردن داده برای تصمیمگیرندگان نباشد؛ اغلب ظرفیت عامه برای تأثیر بر تصمیمات مورد انتقاد قرار میگیرد. اما مفاهیمی چون تصمیمگیری معنادار و تأثیر بر تصمیمگیری چگونه عملیاتی میشوند؟ عامه چه میزان باید نفوذ داشته باشد؟ برخی معتقدند که ارزیابی تأثیر اجتماعی باید جهت کسب رضایت کسانی که تحتتأثیر قرار میگیرند به کار رود. اساس مشروعیت حکومت، رضایت کسانی است که بر آنها حکومت میشود. چنانچه رویکرد اخیر بر مبنای منطقی آن به کار رود مفاهیم عمیقی برای خطمشی عمومی دارد بهگونهای که ارزیابی تأثیر اجتماعی مکانیزم همهپرسی خواهد بود و عامه مردم و شهروندان قادر خواهند بود نظر خود را در مورد پروژههای گوناگون بیان کنند.
تمرین و ظرفیت دمکراسی
مشارکت فینفسه دارای ارزش است، زیرا مردم نمیتوانند تمامی پتانسیل خود را بهعنوان شهروند توسعه دهند مگر آنکه در امور حاکمیت مشارکت کنند. بنابراین مشارکت از طریق اجازه به شهروندان جهت درک کاملتر سیستم حکومتی، و بینش علایق شهروندان و جامعه بهعنوان یک کل، کارکرد آموزشی را برآورده میکند.از این دیدگاه ارزیابی تأثیر اجتماعی یکی از محیطهای زندگی سیاسی است که در آن مردم میتوانند مشارکت کنند و میتوانند شهروندی را هم آموزش ببینند و هم تمرین کنند و همزمان وظایف شهروندی خود را به انجام رسانند. ارزیابی تأثیر اجتماعی این ظرفیت را دارد که محیطی برای توسعه فردی فراهم کند.
ارزیابی اجتماعی به مثابه محیط سیاسی
هدف مشارکت عمومی در ارزیابی تأثیر اجتماعی فراهمآوری راههایی برای ذینفعان متخلف بهمنظور پیگیری پیامدهای دلخواه و رفع تعارض بین آنهاست. موضوع مهمی که مشارکت گروهی را در ارزیابی تأثیر اجتماعی افزایش میدهد شامل مفهوم پیگیری علائق عمومی است که منفعت عامه یا جمع علایق اجتماع سیاسی بهعنوان یک کل تعریف شده است.
توانمندسازی گروههای در حاشیه
برخی معتقدند ارزیابی تأثیر اجتماعی ابزاری جهت انقلاب در نهادهای اجتماعی بهمنظور برابری قدرت و نتایج نیست؛ برخی دیگر ارزیابی تأثیر را یکی از مهمترین و مفیدترین ابزارهای توانمندسازی اعضای جامعه محلی برای تمرین افزایش کنترل قلمرو زندگی خود، محیط اجتماعی و توسعه آینده میدانند.
حال موضوع مهم آن است که زیان گروههای در حاشیه چگونه میتواند جبران شود و در عمل چنین موقعیتی داشته باشند. در واقع احتمال آنکه گروههای در حاشیه بتوانند در ارزیابی تأثیر مشارکت کنند بسیار کم است، زیرا منبع انجام آنرا ندارند و معمولا فراگرد آن را ناآشنا و ترسناک مییابند.
اغلب مفاهیم حاکمیت پیچیده و چند بعدی هستند اما بدیهی است که ارزیابی تأثیر اجتماعی پتانسیل همکاری به شیوههای مختلف را دارد.
مشارکت عمومی و درگیر شدن ذینفعان در تصمیمگیری مفاهیم مدرن حاکمیت خوب هستند. ارزیابی تأثیر فرصت درگیری را برای ذینفعان فراهم میکند. افزون بر این، درگیر کردن ذینفعان میتواند از طریق استقلال محلی و دمکراسی محلی به شیوههای گوناگون حاصل شود. دمکراسی را نمیتوان از بالا به پایین دیکته کرد دمکراسی مفهومی است که لازم است ابتدا ظرفیت آن در مردم ایجاد شود و مفهومی است که بیشتر باید از پایین به بالا یعنی از سطح مردم به ساختار جریان یابد.
ارزیابی تأثیر اجتماعی با درگیر کردن مردم در برنامهها، پروژهها و طرحهای محلی و ارائه اطلاعات به آنها در قالب این پروژهها فرصت تعامل و همفکری و چالش و تصمیمگیری جمعی را فراهم میکند و این خود میتواند زمینه حکمرانی خوب را فراهم کند.