سهم بسیاری از شهرهای بزرگ از مدرنیته، آلودگیهای صوتی و بصری و آشفتگی ساختاری برای زندگی بشری استچون این شهرها بدون اینکه ساختار شهری را تجربه و ارتباط مناسبی میان نیازهای ساکنان و حتی سنت و فرهنگ حاکم بر آن جامعه برقرار کنند، وارد دنیایی جدید شدهاند که پیش از این هیچیک از اصول آن را تجربه نکرده بودند. به عبارت دیگر، آنقدر در تعریف ساختار زندگی شهری مرتکب اشتباه شدهایم که به نابسامانیهای اطرافمان عادت کردهایم و تصور میکنیم همه اینها از ملزومات زندگی شهرنشینی مدرن هستند و کمتر در جستوجوی چارهای برای از میان برداشتن آنها هستیم.
این در حالی است که بهتدریج زمینه مناسبی را برای ابتلا به فشارهای عصبی و مشکلات روانی بهوجود آوردهایم. در سالهای اخیر، مسئولان در تلاش بودهاند، مشاغل و کارخانههایی را که با ایجاد آسیبهای زیستمحیطی و آلودگیهای صوتی سبب ایجاد اختلال در زندگی روزمره ساکنان شهرهای بزرگ میشوند به خارج از شهرها و شهرکهای صنعتی منتقل کنند، اما همچنان آلودگیهای صوتی ناشی از افزایش ترافیک وجود دارد و تدبیری برای آن اندیشیده نشده است.. اما علاوه بر انواع آلودگیهای موجود در محیط زندگی انسانها، آلودگی دیگری نیز وجود دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته و به شکل اصولی برای از بین بردن آن اقداماتی انجام نشده است، این در حالی است که اهمیت آن در مقایسه با آلودگیهای زیستمحیطی دیگر کمتر نیست. این نوع آلودگی، همان آلودگی بصری است که با گذشت زمان، آثار و پیامدهای آن در حال افزایش است و هیچ تابلوی هشداردهندهای وجود ندارد که سطح این نوعآلودگی را در میادین بزرگ شهرها به اطلاع شهروندان برساند. مقاله زیر به تأثیر این نوع آلودگی در زندگی پرداخته است که از نظرتان میگذرد.
خودروهای فرسوده، ساختمانهای قدیمی، بناهای نیمهکاره، تابلوهای تبلیغاتی و عناصر ناهماهنگ شهری که بدون در نظر گرفتن طرحی از پیش تعیین شده در معابر نصب میشوند از نشانههای آلودگی دیداری هستند همچنین نوشتههای مختلف روی دیوارها نیز از دیگر نمادهای آلودگی بصری در شهرهای بزرگ هستند که اغلب تصور میشود در مقایسه با دیگر آلودگیها عواقب کمتری دارند زیرا تاکنون هیچ مطالعهای برای بررسی تأثیر آلودگیهای دیداری بر ناهنجاری روانی، بیماریهای روحی و اختلالات رفتاری انسانها انجام نشده است.
این در حالی است که بهنظر میرسد فضای پاک دیداری و مناظر زیبا میتواند نقش مهمی در رشد ویژگیهای انسانی در افراد جامعه و بهویژه کودکان داشته باشد.
کارشناسان معتقدند شهرهای برخوردار از محیط بصری مطلوب قادرند تا با وسعت بخشیدن به تجربه زیباشناختی شهروندان، موجبات ارتقای تصویر ذهنی جامعه از خویش و تقویت غرور مدنی آنان را فراهم ساخته و با اعتلا بخشیدن به وجهه شهر در سطح ملی و بینالمللی، توان رقابتی شهر را برای جذب هر چه بیشتر سرمایه و اقشار خلاق تقویت نماید.
بسیاری از کلانشهرهای کشور از نظر بصری زیبا نیستند. ساختمانهای بد قواره در کنار خیابانهایی که لبالب از ماشین و آدمهاست. شهرها از نظر بصری، دچار اغتشاشی است که باید با بهرهگیری از هنرهای بصری مختلف و توجه به رنگآمیزی و نقش گیاهان و درختان، سامانی یابد. اغلب شهرهای ما بیشتر خاکستری رنگ هستند. عناصر رنگی در شهرهای ایران شاید سیمای رنگارنگ زبالههایی باشد که در همه محیطهای شهر و کنار جادهها خودنمایی میکنند.
هوای خاکستری شهرهای بزرگ، پلها و ساختمانهای سیمانی و درختانی که از فرط آلودگی هوا سبزیشان رنگ باخته است مجالی برای عرضاندام رنگ در شهرها باقی نمیگذارد. رنگ بهعنوان یکی از مهمترین عناصر بصری میتواند نمودی فعال و تأثیرگذار در منظر عمومی یک شهر داشته باشد. با این همه ضوابط و اصول مرتبط با کاربرد رنگ در شهر مدون نشده و این بخش از زیباسازی شهرها بر پایه سلیقههای مدیران و کارشناسان هدایت میشود. آلودگی بصری که در سطح شهرها دیده میشود در دراز مدت انسان را دچار پریشانی ذهنی و بیماری روحی میکند. شما در خیابانهای شهر با انواع و اقسام تصاویر تبلیغاتی روبهرو هستید و هر روزه آنها را در ذهن خود مرور میکنید. اما از این موضوع آگاه نیستید که این تصاویر باعث آشفتگی ذهن شده و تمرکز فکری افراد را کاهش میدهند. آلودگی بصری و صوتی که در شهرها شاهد آن هستیم یکی از دلایل اصلی کاهش راندمان کاری در میان شهروندان است. به عبارت بهتر بسیاری از برخوردها و مشاجرات که در شهر صورت میگیرد، تحتتأثیر سوءآلودگیهای شهری بهویژه صوتی و بصری است.
در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، تبلیغات شهری و تصاویر موجود در خیابانها براساس اصول شهرسازی تنظیم شده و هر محله براساس بافت شهری تبلیغات خاص خود را دارد. حتی رنگبندی ساختمانها نیز معیاری خاص برای خود دارد. در حقیقت ساختمانسازی و به تبع آن تبلیغات محلههای شهری در این کشورها قاعدهمند است. بر این اساس باید برای تبلیغات محیطی، برنامه منجسم و متمرکز در نظر گرفته شود تا از آلودگیهای بیشتر بصری جلوگیری شود. همچنین عواملی مانند معنای اجتماعی یک قسمت از شهر، نقش و وظیفه آن، سابقه تاریخی یا حتی نام آن را بر نمایانی شهر و بر تصویری که افراد از شهر در ذهن خود ایجاد میکنند، مؤثر میدانند. برای نمونه در شهر مسکو اغلب میادین خیابانها و... تندیس شخصیتهای علمی فرهنگی یا به نمادهای محلی مزین است.
برای ایجاد تغییر و تأثیر در فرم شهر، هنر میتواند به مثابه ابزاری کارآمد به خدمت گرفته شود و فرم را شکل دهد تا شهر بهگونهای زیبا جلوه کند. شاید بتوان گفت کاربرد هنر در فرایند شکلگیری کالبد یکی از دلایلی است که مکان و کالبدی زیبا و فرحبخش بهنظر آید و کالبد دیگری غیرزیبا و آزاردهنده جلوه کند. شاید با این استدلال بتوان به این سؤال اساسی پاسخ داد که چگونه است حضور در برخی از فضاهای شهری (برای مثال میدان نقش جهان اصفهان) توأم با احساس لذت و آرامش است و حضور در فضایی دیگر خستهکننده است. در آن احساس غرور، لذت و آرامش میکنیم و در دیگری احساس کسالت، ناآرامیو تلاطم. آیا کالبدی که در میدان نقش جهان هنرمندانه توسط آفرینندهای خلاق و با ذوق بر زمین نقش بسته بر این حس دامن نمیزند؟ و به ابداع اثر هنری بیبدیل میرسد. نحوه استقرار بافتهای شهری، شکل و فرم فضاهای شهری، میادین، پارکها، نماهای بیرونی کوچهها، خیابانها، ساختمانها، طراحی علائم شهری، طراحی شبکههای ارتباطی، طراحی ایستگاههای مترو و اتوبوس و بالاخره گرافیک شهری، همه و همه، در قالب هنر و فعالیتهای هنری قابل طرح و بررسی است، هنر با ساخت و فیزیک شهر ارتباط دارد و بیتوجهی به هنر از عوامل مهم ایجاد ناهنجاری بصری در سطح شهرهاست.
وجود فیزیک و کالبد نامناسب و ناهنجار در ایجاد ناهنجاریهای رفتاری در میان افراد جامعه نقش مهمیدارد، زیرا فضا و محیط بر رفتار ساکنان خود تأثیر میگذارد، محیط و کالبد برخی الگوهای رفتاری و نقشهای اجتماعی نوین را به ساکنان خود تحمیل میکند و برخی رفتارهای موجود را تقویت و برخی دیگر را تضعیف میکند.
در کشور عزیز ما ایران، وضعیت شهرها بهگونهای است که شهروندان بناچار باید خود را با شرایط حاکم بر شهرها هماهنگ کنند؛ چرا که اساسا این شهرها، با نگاه شهروندمداری ساخته نشدهاند، بنابراین محیطی که میتوانست زمینه مناسبی را برای زندگی بهتر شهروندان بهوجود آورد، شرایط نامساعدی را برای برآورده ساختن نیازهای انسانها بهوجود آورده است.
اگرچه ما چندان متوجه آلودگیهای بصری نمیشویم و به آنها عادت کردهایم، اما این مسئله به این معنی نخواهد بود که آلودگیها نیز با گذشت زمان اثرات نامطلوب خود بر جسم و روح شهر و شهروندان را از دست دادهاند. وقتی چند ساعتی در خیابانها قدم میزنیم و به خانه برمیگردیم، خسته هستیم این خستگیها میتواند ناشی از تأثیر آلودگیهایی باشد که از راه چشم منتقل میشوند. المانهای زاید شهری، ضایعات فلزی و... است که گاهی در معابر و نمای بیرونی ساختمانها دیده میشوند و نوعی بینظمی را در شهر بهوجود میآورند.
بهنظر میرسد مدیران شهری باید ایجاد آرامش بصری و نشاط شهروندان را بهعنوان یکی از اهداف مهم در اجرای پروژههای شهرسازی مورد توجه قرار دهند تا بتوانند میزان آلودگیهای دیداری را که اغلب نادیده گرفته میشوند، را به میزان قابلتوجهی کاهش دهند. اما بسیاری از کارشناسان نیز بر این باورند که داشتن شهری عاری از هرگونه آلودگی دیداری و شنیداری علاوه بر اجرای طرحهای جامع که با هدف نظارت بر تبلیغات و معماری شهری و همچنین حذف المانهای زاید شهری انجام میشود به آموزش همگانی شهروندان نیاز دارد. اگر افرادی که ساکن شهرها هستند نخواهند یا به هر علتی نتوانند در این زمینه همکاری داشته باشند، بدیهی است که نمیتوان شهرنشینی مدرن را تجربه کرد و در این شرایط بدون اینکه خود متوجه شده باشیم میان آشفتگیها و آلودگیهایی که محیط اطرافمان را فرا گرفتهاند، در حرکت به سوی توسعه و پیشرفت با شکست مواجه خواهیم شد.
تابلوهای تبلیغاتی
در دهه اخیر، عدهای فرصت طلب با سوءاستفاده از سکوت شهروندان در برابر آلودگیهای صوتی، آلودگیهای بصری را نیز به مجموعه آلودگیهایی که امروزه زندگی شهری را تحتالشعاع خود قرار داده است، اضافه کردهاند. آنها با استفاده از شیوههای تبلیغاتی مختلف، ناآرامیهای دیداری زیادی را در شهرهای بزرگ بهوجود آوردهاند. نوشتههای تبلیغاتی در کنار تابلوهای بزرگ سر در شرکتها، سازمانها و فروشگاهها و همچنین آگهیهای تبلیغاتی مختلفی که روی در و دیوار و بیلبوردهای بزرگ تبلیغاتی نصب میشوند در بلندمدت سبب خستگی و آزار چشم شده و در نتیجه به روان انسانها صدمه میزنند.
بهنظر میرسد انگیزههای مادی سبب نادیده گرفته شدن هویت فرهنگی و انسانی شهروندان شده است، هماکنون حجم قابل توجهی از فضای شهری در اختیار تبلیغات قرار دارد، این درحالی است که اگر شیوههای تبلیغاتی مختلف بهصورت اصولی و قانونمند انجام شده و تبلیغات ساماندهی شود، آرامش روحی شهروندانی که بهناچار هر روز از کنار این آلودگیهای دیواری عبور میکنند، افزایش مییابد. از آنجاییکه صنعت تبلیغات در کشور، صنعت جدید و نوپایی است، هیچگونه مطالعهای از نظر شکل، ابعاد و محل استقرار تبلیغات و حتی شرکتهای تبلیغاتی انجام نشده است. بهطور کلی ما انسانها آنقدر که به گوش و صداهای ناهنجار محیطی حساس هستیم، بهچشم و آلودگیهای بصری اهمیت نمیدهیم و در حقیقت آنها را نادیده گرفتهایم.
در حالیکه تمامی آنچه در اطراف ما دیده میشود بهطور ناخودآگاه تأثیرات مثبت و منفی در ما خواهند داشت. اگر با دقت به تابلوها و علائم راهنمایی و رانندگی و چگونگی نصب آنها در کنار تابلوهای تبلیغاتی نگاه کنیم، هیچ نوع هماهنگی را در میان آنها نخواهیم یافت، بلکه نوعی ناهماهنگی، تکرار و بینظمی در بین آنها وجود دارد که سبب از دست دادن ارزش و جایگاه واقعی آنها شده است. در میان ازدحام و شلوغی، چشم چیزی را نمیبیند و در حقیقت در بسیاری از مواقع بهعلت آلودگیهایی که سبب آزار چشم میشود، با نوعی نابینایی دیداری از کنار آنها عبور میکند. امروزه با توجه به گسترش تبلیغات و تنوع تابلوها و آگهیهای تجاری در سطح شهر، مردم با موجی از ابهامات مواجه شدهاند که وجود یک سیستم قانونمند و علمی میتواند بسیاری از مشکلات ناشی از آن را از میان بردارد و محیط مناسبی را برای زندگی انسانها بهوجود آورد؛ گرافیستها و طراحان محیطی در دستیابی به چنین اهدافی نقش بسیار مهمی را بهعهده دارند.
در قرن چهارم پیش از میلاد برای نخستین بار زیباسازی محیطی بهعنوان یکی از اهداف مورد توجه در رفع نیازهای شهرسازی و زیباهای دیداری شهری در اروپا مورد توجه قرار گرفت که نتایجآن را میتوان در نقاشیهای دیداری، تابلوهای نصب شده در میادین، مجسمهها و... در شهرهای بزرگ مشاهده کرد که از آثار هنرمندان حوزه شهرسازی است. با دستیابی انسانها به فناوریهای نوین در حوزه صنعت و فناوری، معرفی این دستاوردها به انسانهایی که کاربران این نوع فناوریها هستند بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و به این ترتیب با فعال شدن صنعت تبلیغات، تحولات جدیدی در زیباسازی شهری بهوجود آمد.
بیش از نیمی از اوقات مردم ساکن شهرها در محل کار، اطراف محل زندگی، اماکن تفریحی و... سپری میشود و چشم انسان در چنین مکانهایی باید حداقل 3 برابر شرایط عادی و معمولی انرژی صرف کند. ناهماهنگی تابلوهای شهری، ساختار سازهها و موضوع طرحهای تابلوهای تبلیغاتی و همچنین عدموجود هماهنگی در ساختار تبلیغاتی محیطی سبب سردرگمی دیداری و خستگی چشم میشوند. آیا برای افرادی که هیچ اطلاعاتی درباره علوم و مفاهیم اولیه واژههای دیداری تبلیغاتی ندارند، این تبلیغات مؤثر است یا اینکه تنها سبب خستگی بیشتر او پس از ساعتها کار روزانه میشود. بهنظر میرسد شهروندانی که مخاطبان اصلی پیامهای تبلیغاتی هستند نیز در برخورداری از محیطی آرام و مواجهه با تصاویر و هنرهای صحیح و اصولی دیداری حقی دارند که اغلب نادیده گرفته شده است.
اگر در تابلوهای تبلیغات شهری ضوابط مشخصی وجود نداشته باشد، بهتدریج آرامش و زیبایی محیط کاهش یافته و پدیدههای نوظهوری مانند آلودگیهای دیداری بیش از پیش زندگی ما انسانها را در معرض تهدید خود قرار خواهد داد.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تابلوهای تبلیغاتی و محیطی لازمه زندگی شهری است که در استفاده از آنها باید تناسب تابلو را از نظر مکان نصب یا اندازه، سطح کیفی و نوع طراحی با کاربرد آن مورد توجه قرار داد تا بتواند به محیط زیبایی بخشیده و آزردگی دیداری به همراه نداشته باشد. تبلیغات شهری در شهر تهران سابقهای 140ساله دارد. تا آن زمان نصب تابلو رواج نداشت و اگر در جایی تابلویی نصب میشد، بیشتر بهصورت کتیبه بود. متخصصان علوم ارتباط محیطی براین باورند که یکی از مهمترین علل افزایش آلودگیهای دیداری در کشور ما این است که در ایران ما ابزار درستی برای معرفی فعالیتهای خود نداریم.
در حالی که در کشورهای پیشرفته برای انتقال پیام فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی از ابزارهایی مانند، ایستگاههای پیامرسانی محیطی یا رسانههای ارتباطی محلی استفاده میشود و پیامدهای مربوط به فعالیتهای کوچک و بزرگ از این طریق به اطلاع شهروندان رسانده میشود. کودکی که در چنین محیطی متولد میشود، از کودکی با این بینظمیها و آشفتگیها آشنا شده و ناخودآگاه از آنها تأثیر میپذیرد و چنین تصور میکند که زیبایی همین است، تابلوهای تبلیغاتی موضوع مهمی است که اگر قوانین مشخصی بر آن حاکم نباشد، بهعنوان یکی از مهمترین علل افزایش آلودگیهای دیداری میتواند پیامهای نامطلوبی را در زندگی شهرنشینی به همراه داشته باشد که مقابله با آنها بهمراتب دشوارتر از ایجاد زمینهای مناسب برای کاهش آلودگیهای بصری خواهد بود.
* مرکز تحقیقات و پیشگیری از سوانح دانشگاه شهید بهشتی