او در سال 1525 میلادی رساله‌ای درباره نثر ایتالیایی نوشت و نقش مؤثری در توسعه زبان و ادبیات ایتالیایی داشت. او در سال 1539 میلادی توسط پاپ پل‌سوم به مقام کاردینالی در کلیسای کاتولیک رم منصوب شد. طرح حروف بمبو برگرفته از نام او است. او در 18ژانویه سال 1547 میلادی درگذشت.
سردار شهید اسماعیل دقایقی
سردار شهید، اسماعیل دقایقی انسانی متعهد، پاک باخته، عاشق و مخلص اسلام و انقلاب اسلامی بود. قبل از انقلاب سابقه مبارزاتی داشت. در منزل ایشان اعلامیه‌های امام تکثیر و توزیع می‌شد. در سال 1353 ، 2بار به زندان افتاد و هربار شکنجه شد. شهید دقایقی در بنیانگذاری نیروهای نظامی سازمان یافته ملت عراق سهم بسزایی داشت. نخستین یگان رزمی مجاهدین عراقی تحت عنوان تیپ بدر، ثمره تلاش‌های خالصانه او است. این شهید بزرگوار هنگامی که در عملیات کربلای 5 برای انجام ماموریت شناسایی، با یک دستگاه موتورسیکلت عازم محور بود در مسیر راه مورد اصابت راکت هواپیماهای رژیم متجاوز عراق قرار گرفت و در 28دی‌ماه 1365 در شلمچه به لقای حق شتافت.
شارل دو مونتسکیو
شارل لوئی دو سکوندا یا بارون دو مونتسکیو از متفکران سیاسی فرانسه در قصر لابرد در نزدیکی شهر بورد و در18 ژانویه سال ۱۶۸۹میلادی زاده شد. در رشته حقوق به دانش‌آموزی پرداخت و به پیشه دادستانی مشغول شد. به پژوهش‌های تاریخی و حقوقی توجه ویژه داشت و چون از وضع کشور خرسند نبود، کتابی زیر عنوان نامه های ایرانی منتشر ساخت. از دادستانی دست کشید و به تدوین اثر نام‌آور خویش، روح‌القوانین پرداخت. مونتسکیو بر این باور بود که شورش و خونریزی کاری از پیش نمی‌برد و آنچه یک جامعه بدان نیازمند است، قانون است. میانه‌روی در سیاست از ویژگی‌های برجسته مونتسکیو بود. مونتسکیو در سال ۱۷۵۵م پس از مسافرت‌های زیاد در پاریس درگذشت.
قتل مانگاس کولوراداس
مانگاس کولوراداس یا سرخ آستین، یکی از برجسته‌ترین فرماندهان سرخ پوستان آپاچی در سال 1793 به دنیا آمد. هنگامی که آمریکا با مکزیک به جنگ پرداخت آپاچی‌ها پذیرفتند که پروانه گذر سربازان آمریکایی را از سرزمین‌های‌شان بدهند. درگیری میان آمریکا و آپاچی‌ها زمانی آغاز شد که جویندگان طلا به کوهستان سانتا‌ریتا سرازیر شدند و این سبب برخوردهایی میان معدن‌کاران و سرخپوستان شد. سرانجام مانگاس به مذاکره با آمریکاییان گردن نهاد. در 18 ژانویه با فریب، او را گرفتند و به بند کشیدند. شب در زندان او را شکنجه داده و کشتند و اعلام کردند هنگامی که در حال گریختن بوده کشته شده است.
پادشاهی ابوسعید و قتل رشیدالدین
در زمان ابوسعید بهادر، اختلاف میان 2 وزیر او یعنی خواجه رشیدالدین و خواجه علیشاه گیلانی شدت گرفت. عده‌ای که از این وضعیت به ستوه آمده بودند ابتدا به نزد خواجه رشیدالدین رفتند و از خواستند که با توطئه‌ای کار وزیر دیگر را بسازند، ولی او نپذیرفت. سپس پیش خواجه علیشاه رفتند و با موافقت او در نهایت خواجه رشیدالدین از وزارت عزل شد و از سلطانیه به تبریز رفت. پس از چندی امیرالامرای لشکر مغول او را به خدمت دعوت کرد اما دشمنان همچنان به تحریکات خود ادامه دادند و بالاخره در 28 دی 696 خواجه رشیدالدین و پسر 16ساله‌اش را به تهمت مسموم‌کردن سلطان محمد خدابنده در تبریز به قتل رساندند.
