هرچند در نگاه اول این انتخاب یک تصمیم اقتصادی بهنظر میرسد اما اضافه شدن یک کشور آفریقایی به این گروه که از کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین تشکیل شده است از جنبههای مختلفی اهمیت دارد.علاوه بر اهمیت این موضوع از نظر سیاسی، این اتفاق ابعاد ژئوپلیتیک و استراتژیک گستردهای نیز دارد. انتخاب آفریقای جنوبی نوعی مخالفت با نظر جیم اونیل، کارشناس ارشد مؤسسه گلدمنساش بوده که نیجریه را گزینه شایستهتری برای پیوستن به بریک میدانست.
آفریقای جنوبی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر نرخ رشد یا جمعیت از میانگین سایر این گروه بسیار عقب است. از این رو این انتخاب برای چهرهای مانند اونیل که یکی از مقامهای ارشد گلدمن ساش است و استاد معنوی بریک به حساب میآید، بسیار تعجببرانگیز است. اونیل که حالا دیگر قدرت و سلطهاش بر بریک را رو به افول میبیند در واکنش به این تصمیم گفت: برای من کاملا مشخص نیست که اعضای بریک چرا باید بر سر پیشنهاد عضویت آفریقای جنوبی به توافق رسیده باشند. چطور میتوان آفریقای جنوبی را بهعنوان یک کشور بزرگ اقتصادی در نظر گرفت؟
تولید ناخالص داخلی آفریقای جنوبی حدود 285میلیارد دلار است. درحالی که این نرخ در هند 1600، در برزیل 2هزار و در چین 5500میلیارد دلار است. البته تولید ناخالص داخلی به تنهایی نشانگر شرایط اقتصادی کشورها نیست و نمیتوان بر اساس آن قضاوت کرد. با این حال مشخص است که چین محاسبات دقیقی در این زمینه انجام داده، تمام زوایا را در نظر گرفته و آگاهانه از آفریقای جنوبی حمایت کرده است. آنها به خوبی میدانستند مقامات آفریقای جنوبی به کمک پکن بسیار امیدوارند و به شیوههای مختلف تلاش میکنند زمینهای فراهم کنند که چین از منافع مهمترین دوست آفریقایی خود حمایت کند. در حقیقت منافع هر دو کشور در گرو بهبود روابط دوسویه و عضویت در بریک است. از این رو چینیها برای نشان دادن حسن نیت سیاسیشان به شکلی باورنکردنی سرمایهگذاری کردند. همان طور که از سخنان اونیل نیز پیداست، این سرمایهگذاریهای سیاسی، جهت و خط مشی اولیه بریک را تغییر میدهد و آن را به سمت سیاست میکشاند: «زمانی که نام اختصاری این گروه را درست کردم، انتظار نداشتم نتیجه کار تشکیل یک کلوپ سیاسی باشد».
در حقیقت هدف از تشکیل این گروه، حرکت به سمت رسیدن به شکوفایی اقتصادی بوده است؛ نمادی از جابهجایی قدرت اقتصادی از 7 کشور توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه. طبق پیشبینی گزارش بریک که سال 2001 منتشر شد، ترکیب اقتصادی این 4 کشور تا سال 2025 کشورهایی را که در سال 2001 در شمار ثروتمندترینها بودهاند، پشت سر خواهد گذاشت. البته طبق گفته اونیل قرار نبود این 4 کشور نیز مانند اتحادیه اروپا یا اعضای آسهآن، به یک بلوک اقتصادی یا تجاری تبدیل شوند. در واقع گفته اونیل تحقق یافته اما تفاوت بریک با دو گروه نام برده این است که بریک به تدریج به یک باشگاه سیاسی تبدیل میشود؛ اتفاقی که در سرنوشت و خط مشی سایر اعضای گروه از جمله هند تأثیر بسزایی خواهد داشت.
هندیها به هیچ وجه تصور نمیکردند آفریقای جنوبی به این شکل به گروه تحمیل شود اما عجیب است که در این مورد هیچ اظهارنظری نکردهاند و تاکنون ساکت ماندهاند.
در مقابل، روسیه و برزیل، هر دو از تصمیم چین استقبال کردند و با علاقه اهمیت سیاسی قابل توجه این تصمیم را یادآور شدند. تا جایی که وزیر امور خارجه روسیه، آفریقای جنوبی را یک کشور پیشرو در قاره آفریقا عنوان کرد که ورودش به بریک موجب میشود یک نظام چند محوری بینالمللی شکل گیرد.
وزیر امور خارجه برزیل نیز ضمن اشاره به اهمیت مشارکت سیاسی و اقتصادی آفریقای جنوبی گفت: در شرایطی که ما قصد داریم نظام مالی بریک را در سطح بینالمللی اصلاح کرده و فضای سیاسی آزادتری در سطح جهان ایجاد کنیم، اضافه شدن آفریقای جنوبی، دامنه جغرافیایی بریک را گسترش خواهد داد.
بهنظر میرسد صحبت کردن درباره ایجاد فضای باز سیاسی در سطح جهان موجب عصبانیت هندیها شده باشد. آنها که در پی حمایت دولت اوباما به تکیه زدن بر کرسی دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد امید بستهاند، در تلاش هستند سیاست خارجیشان را طوری تعدیل کنند که با انتظارات واشنگتن مغایرت نداشته باشد. از سوی دیگر این کشور در گروهی قرار گرفته که خواهان جایگاه یکسان برای اعضایش است؛ رویکردی که با راهبردهای جهانی آمریکا سازگار نیست و هند را بر سر دو راهی قرار داده است.
روشن است که کشورهای بسیاری از جمله کرهجنوبی، ترکیه و مکزیک از نظر اقتصادی شایستگی و آمادگی بیشتری برای پیوستن به بریک دارند اما نکته مهم این است که آفریقای جنوبی برای سایر کشورهای عضو، شاهراهی به حساب میآید که امکان دسترسی و سرمایهگذاری در دیگر کشورهای قاره سیاه را افزایش میدهد؛ امتیازی که نمیتوان به سادگی از آن چشم پوشید. موقعیت جغرافیایی خاص و اهمیت سیاسی آفریقای جنوبی موجب شده چین و روسیه بیش از سایرین خواهان همکاری نزدیک با این کشور باشند. چین سیاست خارجی خود را طوری طراحی کرده که همگام با مسکو حرکت کند و به آفریقای جنوبی بهعنوان یک قدرت جهانی نوظهور، مشروعیت ببخشد. این خط مشی بیش از همه راهبرد آمریکا در قاره سیاه و اقیانوس هند را به چالش میکشد. از این رو نمیتوان پیوستن این عضو تازه وارد به بریک را ساده تصور کرد.
اوباما در سفر خود به دهلینو در دیدار با مقامات هندی بر اهمیت قاره آفریقا و افزایش همکاری هند و آمریکا در این منطقه تأکید کرد. این مطلب نشان دهنده توجه خاص دولت اوباما به جایگاه سیاسی و اقتصادی قاره سیاه به ویژه آفریقای جنوبی است؛ توجهی که تمایل هندیها برای گسترش روابط با آفریقای جنوبی را نیز افزایش میدهد اما مسئله این است که در شرایط کنونی، چینیها رقیب سرسختی به حساب میآیند. این رقابت در سخنان وزیر امور خارجه هند نیز احساس میشود: «چین بیش از حد معمول از اقیانوس هند نفع میبرد و ما به دقت مراقب اوضاع هستیم». فارغ از همه این فراز و نشیبها و چالشهایی که پیوستن یک عضو جدید به وجود آورده، اجلاس بعدی بریک، ماه آوریل در پکن برگزار میشود.
قرار است آفریقای جنوبی برای نخستین بار بهعنوان عضو این گروه در این اجلاس شرکت کند که در آن صورت بریک به بریکس تغییر نام خواهد داد. علاوه بر آفریقای جنوبی که تجربهای جدید را آغاز میکند سایر اعضای بریکس نیز سالی پرکار در پیش دارند. 5 عضو از 14عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد در این گروه حضور دارند؛ اعضایی که فرصت مییابند در صحنه جهانی حضور پررنگتری داشته باشند.
آسیا تایمز