ظرف 8 سال گذشته که چاوز به عنوان رئیسجمهور در این کشور ثروتمند آمریکای لاتین بر مسند قدرت قراردارد، ثابت کرده است که محبوب اکثر مردم ونزوئلا است.
وی در اولین تجربه خود که در سال 1998 و در انتخابات ریاست جمهوری بهوقوع پیوست، توانست با کسب بیش از 60 درصد آرا باعث تعجب ناظران بینالمللی گردد.
چرا که او علیرغم تلاشهای بسیاری که از سوی آمریکا برای پیروزی رقیبش انجام شده بود، توانسته بود آرای اکثریت مردم ونزوئلا را به سوی خود جلب کند.
وی سپس با برگزاری رفراندوم قانون اساسی و افزایش دوره ریاست جمهوری به 6 سال، در انتخابات ریاستجمهوری سال 2000 شرکت نمود و مجدداً بهعنوان رئیسجمهور تا سال 2006 انتخاب گردید.
علاوه برآن، چاوز در رفراندومی که در سال 2004 از سوی مخالفین برای ادامه ریاست جمهوری وی طراحی شد، توانست با کسب 59درصد آرا از این آزمون نیز سربلند بیرون آید.
اکنون نیز با انتخابات اخیر ریاستجمهوری، چاوز تا سال 2012 رئیس جمهور ونزوئلا خواهدبود، بدین ترتیب او توانسته با کسب 14سال دوره ریاست جمهوری، نقطه عطفی نه تنها در تاریخ ونزوئلا بلکه در کل آمریکای لاتین باشد.
وی با سرعت بخشیدن به جنبشهای مردمی در دیگر کشورهای منطقه و پیروی از اهداف سیمون بولیوار آزادیبخش آمریکای لاتین، چهره جدیدی به این منطقه بخشیده که از زمان فروکش کردن انقلابهای مردمی در قرن 18 بیسابقه بوده است.
چاوز که در 28 جولای 1954 در یکی از شهرهای باریناس در یک خانواده فرهنگی بهدنیا آمد، در سال 1971 وارد دانشکده نظامی شد و در سال 1975 از آن فارغالتحصیل گردید.
وی با مطالعه سرگذشت سیمون بولیوار، تحت تأثیر افکار انقلابی وی قرار گرفت. سیمون بولیوار توانسته بود همچنین به استعمار 300ساله اسپانیا در ونزوئلا پایان دهد؛ استقلال کلمبیا، بولیوی،اکوادور، پرو و پاناما مرهون تلاشهای وی بود.
چاوز با پایهگذاری جنبش انقلابی بولیواری با دو تن از دوستان نظامی خود تحت عنوان MBR-200 به مناسبت دویستمین سال تولد سیمون بولیوار مبارزه با نمادهای قدرت و سیاستمداران فاسد را آغاز کرد.
جنبش انقلابی MBR-200 گرچه یک جنبش نظامی بود، ولی با احزاب چپ ونزوئلا نیز در ارتباط بود.
در سال 1989 زمانی که شورشهای مردمی علیه سیاست IMF وبانک جهانی در ونزوئلا درگرفت، دولت وقت، دستور سرکوبی شورشهای مردمی را داد که حدود 2 هزار نفر در این تظاهرات کشته شدند.
چاوز که در آن زمان، افسر نظامی بود، به دلیل بیماری بستری بود و به قول طرفدارانش انقلاب چند سال به عقب افتاد.
ولی در فرصت دیگری یعنی سال 1992 به دنبال سرکوب قیام مردمی، چاوز از دستور کارلوس آندرز پرز رئیسجمهور وقت سرپیچی کرد و به سربازان وفادار جنبش MBR-200 دستور تصرف کاخ ریاست جمهوری و مراکز حساس سیاسی و نظامی را داد ولی علیرغم تلاش فراوان چاوز و همراهانش کودتا شکست خورد و چاوز دستگیر و روانه زندان شد.
کودتای دوم که توسط طرفداران چاوز انجام شد نیز با شکست مواجه گردید و تعدادی دیگر از طرفداران وی راهی زندان شدند.
چاوز پس از 2 سال تحمل زندان در سال 1994 آزاد شد و به جای MBR-200جنبش جمهوری پنجم (MVR) راپایهگذاری کرد. وی در سفری که پس از آزادی از زندان به کوبا داشت، مورد استقبال گرم فیدل کاسترو رهبر کوبا قرار گرفت.
چاوز در ادامه مبارزات خود با تغییر فاز حرکت از نظامی به سیاسی، در سال 1997 وارد مبارزات انتخاباتی گردید.
وی با به چالش کشیدن سیاستمداران فاسد و نهادهای قدرت که در چهل سال گذشته یعنی از سال 1958 تا 1998 حکومت کردند،توانست در بین مردم از محبوبیت زیادی برخوردار گردد و علیرغم فشارهای سیاسی فراوان آمریکا،با کسب 56 درصد آرا، پیروز انتخابات ریاستجمهوری ونزوئلا شود.
چاوز زمانی قدرت را در ونزوئلا به دست گرفت که حکومت چهلساله احزاب AD و Copei که به احزاب دموکراتیک معروف بودند، جز فقر و فاصله طبقاتی، چیزی برای ونزوئلا به جا نگذاشته بودند.
احزاب مزبور که ظرف چهل سال به نوبت حکومت را در ونزوئلا در دست داشتند، مجری طرحهای IMF و بانک جهانی در ونزوئلا بودند و این کشور ثروتمند را که دارای منابع غنی نفت و گاز است، دچار چنان فقری کرده بودند که بهقول چاوز فقر در ونزوئلا به مراتب شدیدتر از رواندا در آفریقا بود.
طبق آمارهای موجود، بیش از 70درصد مردم در فقر بهسر میبردند و کمتر از 20درصد مردم صاحب 80درصد سرمایه این کشور بودند.
چاوز به محض پیروزی در سال 1998 مبارزه با نمادهای قدرت را شروع کرد و با تغییر قانون اساسی و برگزاری انتخابات،تغییرات شگرفی را برای حضور مردم ونزوئلا در صحنه سیاسی و اجتماعی کشور فراهم کرد.
وی با کنار گذاشتن سیاستمداران فاسد از نهادهای قدرت، زمینه حضور مردم فقیر را در مراکز تصمیمگیری کشور فراهم کرد؛ بهطوری که تعداد زیادی از مردم که حتی دارای کارت شناسایی نبودند و سالیان زیاد در انتخابات شرکت نمیکردند، با صدور کارت شناسایی و ارائه کمکهای مردمی نظیر بهداشت رایگان و اصلاحات ارضی، به پای صندوقهای رأی کشاند.
این اقدامات چاوز باعث گرایش هرچه بیشتر او به قدرت مردمی گردید؛ بهطوری که وقتی در آوریل 2002 کودتای آمریکایی علیه وی شکل گرفت، همین قدرت مردمی بود که به کمک وی آمد و مردم ونزوئلا با قیام علیه کودتاگران، چاوز را به قدرت بازگرداندند و کودتا پیش از 48 ساعت دوام نیافت.
چاوز با ارائه برنامههای انقلابی، علاوه بر مبارزه با فقر، بیسوادی و ارائه بهداشت رایگان، فرم جدیدی از سوسیالیسم را به مورد اجرا گذاشت که هدف آن، ایجاد عدالت اجتماعی است.
وی در ژانویه 2005 برنامه اصلاحات ارضی را اجرا کرد که تبلیغات زیادی علیه آن صورت گرفت؛ ولی چاوز موفق شد با تکیه بر نیروی مردمی، تبلیغات زمینداران بزرگ را با شکست مواجه سازد.
در بعد سیاست خارجی، چاوز با انتقاد آشکار از سیاستهای آمریکا خواستار اتحاد و همگرایی کشورهای آمریکای لاتین گردید. بهطوریکه پس از پیروزی در انتخابات اخیر، طی سخنانی که از بالکن کاخ ریاستجمهوری میرا فلورس بیان شد، گفت: «این، شکست دیگری برای شیطان (بوش) بود که میخواهد دنیا را تحت سلطه خود درآورد.»
وی همچنین در ادامه، سلامهای گرم خود را برای فیدلکاسترو رهبر کوبا فرستاد. وی از رهبران مردمی آمریکای لاتین به عنوان «محور خیر» (axis of good) در مقابل «محور شرارت» که بوش به کار میبرد، یاد میکند.
تأثیر پیروزی چاوز بر مناسبات منطقه
الف ـ همگرایی منطقهای:
چاوز در سفری به کوبا به همراه کاسترو و مورالس رئیسجمهور بولیوی، سندی تحتعنوان طرح همگرایی ALBA (Alternative Bolivariana de las Americas) که یک پروژه همگرایی اقتصادی،اجتماعی و تجاری را در قبال طرح (ALCA) (Area de Libra comercio de Las Americas) به امضا تواند رساند که میتواند باعث کاهش نفوذ آمریکا در این منطقه از جهان گردد.
طرح منطقه آزاد تجاری ALCA که در سال 1994 در اجلاس سران آمریکای لاتین در میامی آمریکا از سوی آمریکا پیشنهاد شد، آلاسکا تا شیلی را دربرمیگیرد و قرار بود تا سال 2005 شکل گیری نهایی آن کامل شود ولی در اجلاس دو روزهای که با حضور سران 34 کشور آمریکای لاتین در نوامبر 2005 در شهر ماردلپلاتا آرژانتین برگزار شد، با مخالفت صریح چاوز و دوستانش عملاً با شکست مواجه گردید و بدون نتیجه پایان یافت.
چاوز با بیان اینکه 43 درصد جمعیت 560 میلیونی قاره یعنی 250 میلیون نفر در زیر خط فقر بهسر میبرند، ایجاد منطقه آزاد تجاری آلکا را به نفع کشورهای آمریکا و کانادا و عاملی بر گسترش فقر در بقیه کشورهای آمریکای لاتین اعلام کرد.
چاوز پس از انتخابات اخیر ریاستجمهوری، طی سفری به برزیل و سپس شرکت در اجلاس سران کشورهای لاتین در بولیوی، این خواست مردم آمریکای لاتین را برای همگرایی منطقهای، مجدداً ابراز کرد.
چاوز حتی با ارائه طرحهایی برای ایجاد بلوک اقتصادی با کشور بزرگی چون برزیل، در جهت ایجاد همگرایی منطقهای با هدف تعمیم آن به کل قاره، قدمهای مهمی را برداشته که آثار آن بر کل منطقه قابل ملاحظه است.
برزیل با 5/8 میلیون کیلومتر مربع، 47 درصد از خاک آمریکای لاتین را در بر گرفته و رئیس جمهور چپگرای آن لولا داسیلوا با کسب 60درصد آرا در دور دوم انتخابات اخیر ریاستجمهوری برنامه عدالت اجتماعی همانند چاوز را در پیش گرفته است.
وی که دارای اهدافی شبیه چاوز است، در کشوری مسند قدرت را در دست دارد که اجرای سیاستهای IMF و بانک جهانی باعث ایجاد فاصله طبقاتی بسیار شدید در این کشور شده است؛ بهطوری که 22درصد جمعیت 180میلیونی آن، زیر خط فقر زندگی میکنند.
چاوز همچنین با ارائه یک طرح بلند پروازانه در اجلاس یک روزهای که در سائوپولو برگزار شد، خواستار ایجاد خط لوله گاز از بندر پورتولاکروز ونزوئلا به مسافت 10هزار کیلومتر شد. این طرح که از سال 2007 شروع خواهد شد و تا 2017 به پایان خواهدرسید، حدود 25 میلیارد دلار هزینه دربرخواهدداشت و با ایجاد میلیونها شغل در منطقه فقیر جنوب آمریکای لاتین، چهره این منطقه را تغییر خواهد داد.
این پروژه عظیم حتی قادر خواهد بود مردم شیلی و آرژانتین را از نعمت گاز ونزوئلا برخوردار سازد. ونزوئلا با دارا بودن 14 تریلیون متر مکعب گاز، قدرت تأمین گاز کشورهای جنوب آمریکا را دارد. حتی چاوز پیشنهاد نموده است که بولیوی نیز در این طرح مشارکت داشته باشد.
بولیوی با دارا بودن 5/4 تریلیون متر مکعب گاز، دومین کشور منطقه از لحاظ ذخایر گاز است. در هر صورت، انتخاب مجدد چاوز بر روی اجرای این پروژه عظیم، تأثیر بسزایی خواهدداشت و حرکت آن تندتر خواهد شد.
ب) تداوم حرکتهای انقلابی:
حضور چاوز در 6 سال آینده به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا در صحنه تحولات آمریکای لاتین بدون شک تأثیر بسزایی در به نتیجه رسیدن حرکتهای انقلابی در این قاره خواهدداشت.
هماکنون انتخاب افرادی چون اوو مورالس به عنوان اولین رهبر دولت سرخپوست ظرف300 سال گذشته در بولیوی که آمریکا از آن به عنوان یک کابوس یاد کرده، مرهون تلاشها و حمایتهای چاوز است.
بولیوی علیرغم دارا بودن منابع غنی گاز، از فقیرترین کشورهای آمریکای لاتین است که حدود 65درصد جمعیت آن را سرخپوستان تشکیل میدهند. آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم و مواد مخدر در این کشور پایگاه نظامی ایجاد کرده بود که با روی کار آمدن مورالس، وی خواستار برچیده شدن این پایگاهها گردید.
مورالس همانند چاوز بر علیه منافع نخبگان مرفه قیام کرده و در این راه از حمایتهای بیدریغ چاوز برخوردار بوده است.
چاوز و مورالس، ارتباط نزدیکی با هم دارند. چاوز با قدرت مالی که از قیمت بالای نفت حاصل شده، کمکهای مالی زیادی به بولیوی کرده است و علاوه بر یک کمک 30 میلیون دلاری، هر ماه 150 هزار بشکه گازوئیل به بولیوی به عنوان کمک بلاعوض صادر میکند.
یا به عنوان نمونه دیگر، انتخابات اخیر اکوادور بود که در آن، رافائل کورئا از طرفداران و همفکران چاوز توانست علیرغم حمایت آمریکا از رقیب وی، به عنوان رئیس جمهور اکوادور انتخاب گردد.
اکوادور ظرف 10 سال گذشته 8 رئیس جمهور داشته است که 3 رئیس جمهور آن از جمله آخرین آنها با شورشهای مردمی از کار برکنار شده است. 6 سال قبل، اکوادور دلار آمریکا را به عنوان پول ملی خود انتخاب کرد و قرار بود که قرارداد تجاری اکوادور با آمریکا به امضا برسد که با پیروزی کورئا عملاً باید قرارداد مزبور را مرده قلمداد کرد.
در بخشهای دیگر آمریکای لاتین و آمریکای مرکزی، شاهد تحرکات و جنبشهای انقلابی هستیم که بدون شک با ادامه حرکت انقلابی چاوز، شعله فزونتری خواهند یافت. انتخاب مجدد اورتگا در نیکاراگوئه و حرکتهای انقلابی در مکزیک نیز از جمله این موارد است.
تأثیر انتخاب مجدد چاوز در بعد بینالمللی
سیاست یکجانبهگرایی آمریکا و مداخله این کشور در مسائل آمریکای لاتین که سابقه طولانی در این منطقه دارد و طبق دکترین مونروئه که آن را حیاط خلوت آمریکا میداند و افکار انقلابی چاوز، ملهم از مبارزات سیمون بولیوار بدون شک چالش بزرگی را به وجود خواهد آورد که ابعاد بینالمللی پیدا خواهد کرد.
بر همین اساس است که آمریکا نگران حضور ونزوئلا در شورای امنیت سازمان ملل است و تلاش فراوانی کرد تا ونزوئلا نتواند به عنوان عضو غیردائم شورای امنیت انتخاب گردد. آمریکا میدانست حضور نماینده ونزوئلا به عنوان یکی از اعضای 15 عضوشورای امنیت، مشکلات زیادی را برای این کشور در سازمان ملل ایجاد خواهدکرد.
آمریکا آشکارا اعلام کرد که نگران گسترش نفوذ چاوز است و لذا حضور ونزوئلا در شورای امنیت را خلاف منافع آمریکا میداند. چاوز همچنین مخالف سیاستهای خاورمیانهای آمریکا و گسترش حضور آن در منطقه خاورمیانه است و لذا آمریکا باید بداند که ظرف 6 سال آینده، شاهد مخالفتهای ونزوئلا خواهدبود.
در زمینه انرژی، ونزوئلا به عنوان یکی از صادرکنندگان عمده نفت جهان، تأثیر بسزایی در همبستگی کشورهای عضو اوپک دارد و از زمانی که چاوز در سال 1998 به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد، روند صعود قیمت نفت ادامه داشته است؛ بهطوری که تا قبل از چاوز، قیمت نفت در اواخر 1997 یک رقمی بود، ولی اکنون قیمت نفت به حد بیسابقهای به عدد 3 رقمی نزدیک میشود.
لذا به نظر میرسد که این روند، همچنان ادامه داشته باشد و مصرفکنندگان نفت نباید امیدی به کاهش شدید قیمت نفت داشته باشند.
نتیجه گیری
تلاشهای آمریکا ظرف 8 سال گذشته برای سرنگونی چاوز که به شکل های مختلف ازجمله کودتا و دستور ترور(که آشکارا توسط پت رابرتسون کشیش آمریکایی اعلام شد) و نیز کمک به مخالفین عملاً مواجه با شکست گردید و بهنظر می رسد که آمریکا نیز به این واقعیت پی برده و ناچار به تغییر سیاست خود در قبال تحولات ونزوئلا است به طوری که پس از پیروزی چاوز در انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ملاقاتی که سفیر آمریکا با وزیر خارجه ونزوئلا داشت، لحن مسالمت جویانه وی حاکی از این تغییر نگرش بود.
* سفیر سابق ایران در ونزوئلا