اما سیاست دولت این کشور مبتنی بر تامین مالی مشارکت بین دانشگاه و صنعت برای نوآوری و تقویت رقابت بینالمللی و بهبود زندگی در کشور است.
در سراسر قاره آفریقا، سازمانهای بینالمللی به تشویق روابط بین دانشگاه و صنعت برای تقویت صنعت میپردازند.
ایجاد شبکههای میانبخشی بهجای قراردادها و مشاورههای محدود میتواند این دو دیدگاه را با هم آشتی دهد. آفریقا به مشارکتهایی نیاز دارد که هم توان بالقوه نوآوری تحقیقات دانشگاهی و هم نیازهای صنعتی توسعه را برآورده کند. بهترین نمونههای آفریقای جنوبی میتواند سرمشق قرار بگیرد.
پرهیز از مشارکتهای زیانبار
صرفاً کافی نیست که کشوری شمار مشاورهها و قراردادهای بین دانشگاهها و صنعت را افزایش دهد. این قبیل همکاریها اغلب کوتهبینانه و بر منافع تنگنظرانه متمرکز است و بنا به ماهیت، به کشف نمیانجامد.
مثلاً در آفریقای جنوبی، شرکتهای مشاوره بهندرت کتاب یا رساله بعد از دکتری منتشر میکنند. میتوانند حقوق شخصی استادان را تکمیل و به حفظ کارمند کمک کنند، اما بیشتر مواقع نتیجه این عمل، کاهش تدریس و پژوهش است.
استادان اغلب به این علت به سراغ قراردادهای کاری میروند که پول بیشتری کسب کنند. هدف آنان تحقیق نیست. نیاز صنعت به رازداری در مورد حفظ مطالب علمی که از این راه بهدست میآید، باعث میشود آثار استادان و رسالههای دانشجویان با محدودیت انتشار روبهرو شود.
در صورتی که اجازه داده شود قراردادها و مشاورهها بیرویه ادامه پیدا کند، ممکن است تاثیر زیانباری بر نظام تولید دانش کشور وارد شود.
ایجاد مشارکتهای سودمند
در عوض به شبکههای مشارکتی در دانشگاهها، صنایع و دولت نیاز است که برای هر دو طرف سودمند باشد. برای چنین مشارکتهایی، نهادها باید ابتدا سازوکار رقابتی صنعت مورد نظر و امکانات استفاده شرکتها را درک کنند. باید واقعبین باشند و از تدوین طرحهای بلندپروازانه برای ساخت پارکهای علوم بپرهیزند.
دانشگاهها باید ظرفیت تحقیقاتی کلی خود را ایجاد کنند و دانش تخصصی در رشتههای خاص پدید آورند (بخش اعظم شبکههای خوب آفریقای جنوبی در چند دانشگاه وجود دارد که دارای سامانههای تحقیقاتی مناسب است). آنگاه، باید سیاستها و سازوکارهایی را مختص حمایت از مشارکتها تدوین کنند.
باید تصمیم بگیرند کدام مشارکتها به نحو احسن، ماموریت علمی خود را انجام میدهند و به تکالیف مالی عمل میکنند و در عین حال به پیشبرد اهداف توسعه ملی کمک میکنند.
دو مثال
دو مثال از آفریقای جنوبی نشان میدهد اینگونه مشارکتهای راهبردی میتواند بین منافع علمی و صنعتی توازن برقرار و به توسعه ملی کمک کند. برنامه تعاونی حفاظت درختان نام شبکهای تحقیقاتی در زمینه زیست فناوری است که از شرکتهای بزرگ کاغذسازی و تولیدکنندگان کوچک الوار تشکیل شده است. این شبکه با همکاری دانشگاه پرتوریا در زمینه سموم درخت فعالیت میکند.
واحد تحقیقات دانشگاهی با پرورش شمار زیادی از دانشجویان در مقطع کارشناسی ارشد و راه اندازی انتشارات معتبر، آوازه بینالمللی پیدا کرده است. اکنون این مؤسسه به مرکز معتبری تبدیل شده است که دولت بودجه تحقیقاتی قابل توجهی به آن اختصاص میدهد.
شرکای صنعتی برای حفظ توان رقابتی به تحقیق و توسعه پرهزینه و راهبردهای مدیریت مخاطره متکی هستند که این شبکه عرضه میکند. مثلاً محققان دانشگاه فناوری دیانای برای تولید درختان مقاوم به آفات و سموم ارائه میکند.
دومین مثال مشارکت راهبردی موفق یک طرح سنجش از راه دور است. در این شبکه که دولت هزینه آن را تامین میکند، دانشگاه، صنعت و دولت با همکاری هم ماهوارههای کوچکی میسازند که تصاویر با وضوح بالا در اختیار کشورهای آفریقایی قرار میدهد.
این تصاویر میتواند به مدیریت منابع طبیعی از جمله توزیع آب، اداره کشتزارها و نیز زیرساخت شهرکها کمک کند.
مشارکتهای شبکهای از این دست که دانشگاه، صنعت و شرکای میانی در این چارچوب برای تحقق هدفی مشترک فعالیت میکنند، دانش و نوآوری فناوری برای همه تولید میکنند. این کار باعث میشود دانشگاهها قابلیت بالقوه محققان خود را ضمن حفظ یکپارچگی دانشگاهی، بهکار بگیرند. دانشگاهها به نیازهای صنعتی برای پیشرفت فناوری پاسخ میدهند.
بهطور خلاصه، طرحهای موفق مشارکت دانشگاه- صنعت در آفریقای جنوبی میتواند درس خوبی برای سایر کشورها باشد که نشان میدهد طراحی راهبردی شکل و میزان ارتباط میتواند توسعه را تقویت کند و به بهبود کیفیت زندگی بیانجامد.
منبع:
www.scidev.net