در دادسرای فرهنگ و رسانه به جرایم مربوط به کپیرایت، حق مولف و رایانهای نیز رسیدگی خواهد شد. در جرایم رایانهای آن بخشی که مربوط به پروندههای هرمی یا ذاتا رایانهای است مانند برداشت پول از حساب کسی، به همان دادسرای جرایم رایانهای احاله میشود اما اگر کسی در سایت خبری فیلم ، عکس یا محتوای خلاف واقع منتشر کند در این دادسرا رسیدگی خواهد شد.
مراسم افتتاح دادسرای فرهنگ و رسانه با حضور برخی از مدیران مسئول رسانهها، اعضای هیات منصفه و قضات در محل دادسرای عمومی و انقلاب تهران برپا شد. در این مراسم عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران در مورد اهمیت و تاثیر رسانهها گفت: یکی از عواملی که باعث میشود حادثه سعادت آباد در سطح وسیعی هیجانات عمومی را ایجاد کند و پرونده آنها در دستگاه قضایی با سرعت بیشتری پیگیری شود و حادثه ایران خودرو با وجود کشتههای بیشتر و اهمیت زیاد آن در محاق فراموشی برود، توجه رسانههاست.
وی گفت: برخورد کشورها با موضوع رسانه و فرهنگ به 3 گونه متفاوت است؛ کشورهایی مانند آمریکا معتقد به آزادی مطلق هستند و خود را به موضوعات فرهنگی دخالت نمیدهند. گروهی دیگر با رویکرد برابری انسانها، معتقدند تا جایی باید دخالت کرد که برابری ایجاد کرد. گروه دیگر مانند نظام ما، در عین اینکه به آزادی بیان و عدالت اجتماعی معتقد است با نگاه ایدئولوژیک بهدنبال هدایت انسانها به سمت تعالی و سعادت نیز هست.
وی در مورد حوزههای فعالیت دادسرای فرهنگ و رسانه گفت: 10 محور اصلی در حوزه فرهنگ و جرایم مرتبط با آن شامل میراث فرهنگی، چاپ و ادبیات هنری، هنرهای اجرایی، هنرهای تجسمی، سینما، رادیو، تلویزیون، طبیعت و مسائل مربوط به محیطزیست است که در دادسرای فرهنگ و رسانه به جنبههای فرهنگی این حوزهها پرداخته خواهد شد.
وی درباره لزوم ایجاد دادسرای فرهنگ و رسانه گفت: یکی از دلایل مهم، لزوم همکاری دادسراها و اصحاب رسانه است. متأسفانه حدود 15 ماه است که در دادستانی تهران مشغول به کار هستم و هنوز نتوانستهایم با اصحاب رسانه جلسه مشترک و مفید برگزار کنیم. یکی دیگر از دلایل ایجاد این دادسرا رسیدگی تخصصی و متمرکز به مسائل مطبوعاتی است. قضات این دادسرا با تخصصی که در حوزههای مختلف دارند بهتر میتوانند نظر بدهند.
بهطور مثال در شکایت نمایش هداگابلر مشکل در اجرای نمایش بود و اگر قاضی اشراف به موضوع داشته باشد با توضیحات کارگردان، رسیدگی بهتری خواهد داشت؛ ضمن اینکه ماهیت پروندهها با سایر پروندهها متفاوت است و بیشتر جنبه فکری و نرم افزاری دارد و قضات باید در این زمینهها بیشتر آموزش ببینند.
وی در ادامه گفت: خبرهایی که از دادستانی منتشر میشود بیشتر در مورد توقیف رسانهها و پروندههای سیاسی است؛ باید به تاثیرگذاری دادستانی در حوزه فرهنگ و رویکرد فرهنگی اجتماعی آن بیشتر بپردازیم. وی در مورد صلاحیت این دادسرا گفت: اولا باید جرمی رخ دهد تا دادستانی ورود کند یا اگر جرمی رخ نمیدهد باید مرتبط با حوزه دادستانی باشد تا ما ورود کنیم.
بهعنوان مثال پخش یک فیلم نامناسب میتواند مشکلات زیادی بهدنبال داشته باشد یا انتشار کتابهای ضاله در برخی میادین به دغدغه بسیاری از افراد تبدیل شده است اما صلاحیت دادسرای فرهنگ و رسانه در حوزه مسائل فرهنگی گسترش بیشتری خواهد یافت تا جایی که خروجی کار ما امنیت فرهنگی در کشور باشد.
وی در مورد مشکلات بر سر راه دادسرای فرهنگ و رسانه گفت: تعداد متولیان مسائل فرهنگی در کشور بسیار زیاد بوده و اطلاعات آنها پراکنده است و دسترسی به آنها آسان نیست. بهطور مثال اگر امروز کسی در سایتی مطلبی منتشر کند ما چارهای جز فیلتر کردن سایت نداریم چون آدرس و نحوه دسترسی به پدیدآورنده سایت در اختیار دستگاههای متعددی است که برقراری ارتباط با آنها مشکل است. وی ضمن اشاره به اینکه برخوردهای پلیسی در پروندههای فرهنگی جوابگو نیست،
گفت: توقع حداکثری از مطبوعات مشکل دیگری است که در پروندههای مطبوعاتی با آن مواجهیم. رسانهها در ایران جای احزاب را گرفتهاند درحالیکه نقش و کار رسانهها چیز دیگری است. وی در مورد خط قرمزهایی که رسانهها باید رعایت کنند، گفت: نشر اکاذیب و افترا عمدهترین شکایتهایی است که از مطبوعات کشور میشود.
نکته دیگر دخالت نکردن در حریم خصوصی مردم است. نشریات و سایتها با چه مجوزی عکسهای خصوصی افراد را منتشر میکنند؟ مطبوعات بایستی خط قرمزها را در جرایم امنیتی رعایت کنند و از ورود به اختلافات قومیتی بپرهیزند. همچنین بایستی جلوی استفاده ابزاری از عکسهای زنان و مردان و هنرمندانی را که با 10 قلم آرایش منتشر میشود، گرفت.