تاثیر فضای کسب و کار مساعد بر افزایش جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، ایجاد اشتغال و رشد تولید ناخالص داخلی مشهود است. با وجود این، طی سالهای پس از اعلام آمارهای جهانی از رتبهبندی فضای کسب و کار در کشورهای مختلف، دیدگاههای متفاوتی در زمینه جایگاه کشورمان مطرح میشود. گرچه تازهترین ردهبندی جهانی حاکی از بهبود فضای کسب و کار و ارتقای جایگاه کشورمان از رده 137 به 129 جهانی است، با این وجود هنوز هم بسیاری از فعالان اقتصادی بهویژه بخشهای خصوصی و غیردولتی با انتقاد از وضعیت فضای کسب و کار بر تلاش حداکثری برای بهبود شرایط کسب و کار در کشورمان تاکید دارند. این شرایط موجب شده است تا اکنون بهبود فضای کسب و کار با توجه به چالشهای پیش روی اقتصاد کشور به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شود. با این وجود بهنظر میرسد هنوز هم بسترهای مناسب برای ایجاد فضای امن سرمایهگذاری و کسب و کار در کشورمان چندان فراهم نبوده و برای رسیدن به جایگاه واقعی اقتصاد ایران در زمینه شاخص فضای کسب و کار، فراهم کردن برخی زیرساختها اجتنابناپذیر است.
شاید بتوان در تعریف فضای کسب و کار گفت، آن دسته از عوامل مؤثر بر عملکرد بنگاههای اقتصادی را که مدیران و مالکان بنگاهها نمیتوانند آنها را تغییر داده یا بهبود بخشند و خارج از اراده و اختیار آنهاست، فضای کسب و کار میگویند. شاخص فضای کسب و کار یکی از پارامترهای مهم برای جذب سرمایه خارجی و تصمیمگیری سرمایهگذاران محسوب میشود. در فضای نامناسب کسب و کار، بخش خصوصی ناگزیر به سمت اقتصاد زیرزمینی غیرمولد و غیررسمی سوق پیدا میکند، رشوه و فساد افزایش مییابد و زد و بند و تبانی در قراردادها و مزایدهها و مناقصهها و خریدهای دولتی فراگیر میشود.
هدفگذاری اسناد بالادستی
براساس هدفگذاری سند چشمانداز، کشور ما باید در سال 1404 به قدرت اول اقتصادی- علمی کشورهای منطقه تبدیل شود. متأسفانه از زمان تصویب سند چشمانداز تا به امروز که 6سال از مهلت 20ساله مسئولان اجرایی کشور برای تحقق این هدف مقدس و البته دستیافتنی سپری شده است، بهدلیل توسعه شتابان و چشمگیر سایر کشورهای منطقه وضعیت کشور ما در بسیاری از شاخصها نسبت به زمان تصویب سند چشمانداز نهتنها ارتقا پیدا نکرده بلکه پسرفت هم داشته است. رشد اقتصادی، نرخ اشتغال، درآمد سرانه، نرخ تورم و... در سالهای اخیر گویای این واقعیت هستند، لذا حرکت در سالهای باقیمانده برای جبران عقبماندگی از مسابقهای که با کشورهای منطقه داریم، بسیار سختتر و ضرورتاً باید پرشتابتر باشد. رسیدن به رشد اقتصادی 8درصد، تورم و بیکاری تکرقمی و... شاخصهایی برای دستیابی به اهداف ترسیم شده بود.
اهدافی که محقق نشده است
طی سالهای اخیر نتوانستیم به رشد متوسط 8 درصدی و نرخ بیکاری تکرقمی برسیم و تراز تجاری نیز بهبود نیافت و رشد نقدینگی به جای مهار از 90 هزار میلیارد تومان سال 84 به 260 هزار میلیارد تومان رسیده است. همچنین میزان سرمایه خارجی بهرغم مزیتهای فراوان بهویژه در حوزه نفت و گاز در مقایسه با برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان با جذب 40میلیارد دلار و ترکیه با 27میلیارد دلار در حد پایینی قرار دارد و این در حالی است که فقط در بخش نفت و گاز کشور طی برنامه پنجم توسعه سالانه 50 میلیارد دلار و برای تحقق اهداف برنامه از جمله ایجاد حداقل یک میلیون شغل با درآمد کافی، سالانه 200میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است و در شرایط فعلی امکانات داخلی کمتر از نصف آن است. باید برای تامین کسری مورد نیاز علاوه بر اقدامات گستردهای که در حوزه سیاست خارجی و روابط بینالملل از یک سو و اصلاحات و تحولات بهویژه اقتصادی از جمله کوچکسازی دولت، اجرای کامل قانون سیاستهای اصل 44، توانمندسازی بخش خصوصی و خصوصیسازی واقعی صورت گرفته، اقدامات دیگری مانند آزادسازی بازارهای کالا، خدمات، پول و سرمایه به عمل آید.
اصلاح زیر ساختها
اصلاح قوانین مربوط به بازار کار از جمله قانون کار و تامین اجتماعی، مالیات، تصویب قوانین پشتیبان مورد نیاز مخصوصا ساماندهی تعطیلات رسمی، قانون تجارت و بهویژه قانون بهبود فضای مساعد کسب و کار با شفافیت و صراحت تمام که از هرگونه برداشت سلیقهای جلوگیری کند، گامهای ضروری و مکمل اصلاحات مورد اشاره است. با توجه به ضرورت بهبود فضای کسب و کار و رابطه آن با روند توسعهخواهی، انجام اصلاحات لازم، از اولویتهای کشور است. اگرچه سهم قوه مقننه در این حرکت مهم صرفاً پالایش قوانین و مقررات یا وضع قوانین جدید نیست بلکه نظارت بر اجرای قوانین و کنترل مسیر و نحوه حرکت و مقایسه مرحلهای میزان تحقق اهداف با برنامه مصوب و سند چشمانداز نیز فوقالعاده مهم است.
قوه قضاییه علاوه بر حمایت قضایی از سرمایهگذاران باید از حقوق مالکیت بهویژه مالکیت معنوی حمایت کند و قوه مجریه هم باید در تطبیق نظام آموزشی کشور با نیازهای بازار کار نسبت به اصلاح نرخ ارز، تسهیل در دسترسی به تامین مالی، تثبیت رویههای اجرایی، کاهش دیوانسالاری، مبارزه با فساد اداری، مبارزه جدی با قاچاق کالا و اطلاعرسانی بهروز و مناسب اقدام کند. در این صورت است که ارتقای رتبه 137فعلی ایران در میان 187کشور جهان امکانپذیر خواهد شد و رتبه رقابتپذیری اقتصاد که در حال حاضر پانزدهم در بین کشورهای منطقه است، بهبود خواهد یافت و راه برای جذب سرمایه خارجی و تحقق اهداف برنامه و سند چشمانداز هموار میشود. در غیر این صورت همان طور که در پایان برنامه چهارم مشخص شد، رشد اقتصادی به جای متوسط 8درصد کمتر از 3درصد محقق شد و ایجاد فرصتهای شغلی به جای حداقل 800 هزار شغل به 300 هزار شغل پایدار هم نرسید. همچنین تراز تجاری نهتنها بهبود نیافت بلکه نسبت واردات رسمی به صادرات سهبرابر و با احتساب قاچاق کالا 4برابر شد. در همین حال رشد نقدینگی نیز از 90 هزار میلیارد به 260 هزار میلیارد رسید تا در پایان برنامه پنجم، آیندگان با چالشهای بزرگتری مواجه نباشند.
شاخصهای تعیین رتبه و جایگاه ایران
عوامل مؤثر در تعیین رتبه فضای کسب و کار و رتبه ایران در هر کدام به شرح زیر است:
1- شاخص سهولت در شروع کسب و کار: رتبه 48 در میان 187 کشور جهان
2- شاخص سهولت در اخذ مجوزها: رتبه 165
3- شاخص اشتغال (ترکیبی): رتبه 147
4- شاخص ثبت اموال: رتبه 137
توضیح: برای ثبت اموال علاوه بر مراحل پیچیده اداری حداقل 10درصد ارزش اموال هزینه میشود.
5- اخذ تسهیلات و اعتبارات بانکی: رتبه 48
6- حمایت قضایی از سرمایهگذاران: رتبه 164
7- پرداخت مالیات: رتبه 117
توضیح: درصورت رعایت قوانین موجود مورد عمل 44 درصد درآمد موردی صرف مالیات میشود.
8- شاخص تجارت خارجی: رتبه 142
توضیح: متوسط مدت برای صدور کالا 26 روز و برای واردات 42 روز است، در حالی که در کشورهای همسایه 7روز است؛ علاوه بر مشکلات مربوط به تحریمها و تنشهای سیاسی و روابط خارجی و مبادلات بانکی که خود مزید بر علت است.
9- شاخص ضمانت اجرایی قراردادها: رتبه 65
10- شاخص سهولت در تعطیل کسب و کار (انحلال شرکت): رتبه 107
توضیح: حداقل 4/5 سال زمان و پرداخت 10 درصد از اموال شرکت لازمه انحلال یک بنگاه اقتصادی است.
11- شاخص دسترسی به انرژی.
اکنون براساس آخرین آمار منتشرشده بانک جهانی در سال 2010 رتبه شاخص کسب و کار کشورمان با 5پله ارتقا از 142 به 137 در میان 187 کشور جهان رسیده است.
* رئیس کمیسیون توسعه تجارت اتاق ایران