در سالهای اخیر گامهای مثبتی در موضوعات شهری برداشته شده اما نباید فراموش کرد شهر و مردم بسیار سریعتر از تصمیمات مدیران آن در حرکت هستند، از این رو غالبا سیاستگذاریها و راهکارهای گرفته شده در مقابله با مسائل جاری در حکم برخوردهای مقطعی و التیامی به شمار میرود.
امروز بیش از هر زمان دیگر در اداره پایتخت نیازمند توجه ویژه در امور شهری هستیم تا با آگاهی از فرصتها و تهدیدهای موجود، به حل مشکلات بپردازیم. از سوی دیگر نگاهی بلند و کلان در به مسائل جاری تهران میتواند روند ساماندهی امور شهری را بیشتر کند. براساس برنامه چشمانداز 20 ساله کشور قرار است ایران به قدرت اول اقتصادی منطقه ارتقا یافته و در کنار آن تهران نیز براساس پیشبینیها با رشد 8 درصدی ( براساس برنامه چهارم توسعه) به یکی از 5 شهر مهم خاورمیانه تبدیل شود.
از آنجایی که مدیریت شهری نیز با توجه به اهمیت اثرگذاری سیاستها به عنوان حکومت محلی، نقش مهمی در تعامل روشن و شفاف با بخش دولتی و خصوصی ایفا میکند، باید در برنامهریزیهای خود برای پایتخت به این موضوع توجه ویژه داشته باشد.
از آنجایی که هرگونه تصمیمگیری درخصوص کالبد شهر اثرات مهمی بر اقتصاد شهری خصوصا در مورد کلانشهر تهران به دلیل مرکزیت سیاسی – اقتصادی کشور دارد، نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود. سیاستگذاریهای مختلف درخصوص میزان تراکم، نحوه احداث بناهای بلند مرتبه و جانمایی آنها، نحوه برخورد با تخلفات ساختمانی، بازسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و ... از این دسته است.
در این راستا ضروری است نگاه و توجه ویژهای به پهنههایی که هویت تاریخی و کالبدی خاصی داشته و یا براساس سبقههای اجتماعی و فرهنگی حامل یادمانهای عاطفی بوده و حس تعلق شهروندان و خاطره تاریخی شهر در دورانهای قدیم و معاصر را بر میانگیزد، داشت.
پرسش اساسی در این زمینه این است که عملکرد برنامهریزان شهری در این زمینه باید به چه صورت باشد تا هم زمینههای پایداری، ایمنی و ارتقای کیفی محیط شهر حفظ شود و هم به شکلگیری اقتصاد شهری بالنده کمک نماید و هم با سیاستهای کلان کشور و نقش تهران در افق زمانی آینده همسو باشد؟
در مواجه با بافتهای هویتی توجه به نکات زیر اهمیت دارد:
1 - روح و معنای غالب و حاکم بر فضای بافت درک شده و در تهیه برنامهها وسیاستهای اعمال شده لحاظ شود.
2 - حتیالامکان نگاه مرمتی و اصلاحی به این بافتها غالب باشد و از مداخله با رویکردهای نوسازی و بازسازی پرهیز شود. بنا به ضرورت میتواند طرحهای ساماندهی و بهسازی با تدوین شیوههای اجرایی خاصی مد نظر قرار گیرد به نحوی که کلیت بافت مورد لطمه قرار نگردد. در مورد بعضی از بافتهای هویتی (اعم از تاریخی ،اجتماعی ؛ فرهنگی و طبیعی) کافی است ضمن اتخاذ تدابیری قوی، کاربرد ابزارهایی ملایم در دستور کار قرار گیرد بطوری که دیگر نیازی به مداخله فعال و گسترده مدیریت شهری نباشد.
3 - مطالعات اقتصادی – اجتماعی عمیق از بافتهای هویتی، شامل برآورد سهم محدوده از اقتصاد منطقه، مشاغل موجود و طبقهبندی درآمد سرانه ساکنین و نحوه قشربندی اجتماعی، سهم واقعی سکونت در محدوده، سوابق سکونتی، علقههای ساکنین، مدلهای مسکن و روابط موجود مبنای تصمیمگیریها قرار گیرد.
در حقیقت نباید از خاطر برد که با نگاهی جدید از زاویه دید ساکنان این بافتها به آنها و ضمن استفاده از نظرات مردم برای سنجش مشکلات، تنگناها و مسائل مختلف، برای منافع شهر و حقوق عمومی شهروندان (اهمیت بافتهای هویتی در بعد فرا منطقهای و بعضا ملی است ) طرحهای مناسب تهیه و راهکارهای متناسبتر با آن نیز از همین فرآیند استخراج خواهد شد.
4 - با توجه به فقدان زمینههای واقعی مشارکت مردمی در تصمیمسازیها که ریشههای عمیق تاریخی – فرهنگی دارد، مسئولین برای موفقیت خود در تدوین طرحها و بالا بردن درصد اطمینان از تحققپذیری آن در اجرا امروز ناگزیر از حرکتهای عملی قوی هستند.
اگر چه بسترسازی برای جلب مشارکت پروسهای نسبتا زمانبر است و باید در دستور کار سازمانها و نهادهای فرهنگی قرار گیرد با این وجود توجه به چند مقوله میتواند در این مسیر یاری کننده دستاندرکاران باشد که از آن جمله تلاش در مسیر " اعتماد سازی و تحقق حقوق شهروندی" است.
مردم باید عملا بیش از پیش تلاشهای مدیریت شهر را در مسیر شفاف و با صداقت مشاهده کنند. این موضوع با تبیین هرچه بیشتر سیاستها و آمادهسازی شرایط حضور فعال مردم در تهیه و اجرای طرحها اعم از تدوین تا اجرا تحقق خواهد یافت.
در این خصوص شاید لازم باشد مدیریت شهری (از منظر رسالت بخش عمومی در پاسداری از منافع عام و درازمدت) در بعضی از پروژهها و اجرای آنها شرکت فعال داشته باشد و به مدلسازی بپردازد.5 - لزوم حضور نهاد بخش عمومی با نقش حمایتی غالب در خصوص بافتهای هویتی – تاریخی ضروری است و موفقیت آن با تکیه بر مقولههای زیر قابل تحقق خواهد بود.
درآمدهای پایدار شهری
مدیریت شهری نیازمند یک نظام پایدار درآمدی است. همه سازمانها و نهادها اعم از دولتی و غیردولتی به همراه کلیه شهروندان باید به نسبتی که از خدمات مختلف در سطح شهر استفاده میکنند بهای آن را در قالب عوارض پرداخت کنند و چنانچه نخواهیم مدیریت شهر در تنگناها برای اداره شهر ناچار به اتخاد سیاستهای مقطعی برای کسب درآمد شود که غالبا نیز مخالف راهبردهای توسعه پایدار است، همراهی و کمک دولت در تحقق این فرآیند و الزام سازمانها و نهادها به پرداخت سهم خود به عنوان عوارض و بدهیهای قبلی ضروری است.
مسئولین در فرایند اداره شهر اگر ناگزیر به درآمدهای کوتاه مدت نیاندیشند و با ترسیم چگونگی حصول به درآمدهای پایدار شهری به کمک دولت به ساماندهی بافتهای هویتی تاریخی بپردازد، هم در میان و بلند مدت بازده اقتصادی مناسبی خواهد داشت و هم حرکت او در مسیر توسعه پایدار، خردمندانه خواهد بود.مگر نه اینکه صنعت توریسم و گردشگری امروزه در کلام همه مدیران دستگاههای ذیربط جهت رشد اقتصادی مورد تاکید است؟
چه بستری بهتر از بافتهای هویتی – تاریخی شهر که با استفاده درست و سنجیده هم شهر را در مسیر توسعه پایدار سامان داده و هم به رشد اقتصاد شهری، و از این رهگذر به تحقق برنامههای کلان یاری خواهد رساند.
تدوین قوانین و ضوابط مورد نیاز
بدون شک در خصوص نحوه برخورد با بافتهای هویتی نیازمند تدوین ضوابطی خاص هستیم. از جمله در خصوص بناهایی که دارای سبقه فرهنگی – تاریخی بوده و مالک خصوصی دارند، لازم است برای پیشنهاد تبدیل بنا به موزه، فرهنگسرا و کاربریهای خدماتی – پذیرایی که در راستای سیاستهای گردشگری و رونق اقتصاد منطقه و شهر است، راهکارهای خاصی از جمله پیشبینی اعطای معوض مناسب، نحوه مشارکت مالکین (در صورت تمایل) و برقراری انگیزههای تشویقی (معافیت عوارض و...) مورد نظر قرار گیرد.
در اینگونه بافتها گاهی میبینیم که مالکین بعضی پلاکها به دلیل تمکن مالی و اینکه اختصاص ملک به کاربریهای مختلف تجاری؛ اداری صرفه اقتصادی خاصی برای آنها ندارد، عملا ملک را بلاتکلیف و بیاستفاده میگذارند که در مسیر اجرا، طرحهای بهسازی بافتهای مدیریت شهری را دچار مشکل میکند. در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا قوانینی در این موارد وجود دارد که عملا نگهداری بدون استفاده بنا را با وضع مالیاتهای سنگین برای مالکین غیرممکن میسازد.
لازم است با اتکا به ذخیره ارزشمند کارشناسان دلسوز، باتجربه و توانمند شیوههای موفق مواجه با بافتهای هویتی در دیگر کشورهای دنیا ضمن انطباق آن در بستر شرایط بومی کشور مورد بهرهبرداری واقع گردد.
بررسی رویکردهای معاصر و نوین جهانی
امروزه در پرتو دستاوردهای مشترک بشر و الزام دولتها به حرکت در مسیر توسعه پایدار شیوههای نوین بیشماری در برخورد با عناصر طبیعی، تاریخی، فرهنگی و هویتی ارائه شده، که همخوان با شرایط روز دنیا و در راستای جهانی شدن اطلاعات است. ازآن جمله میتوان به استراتژی توسعه شهر cds اشاره کرد که در آن نقش شهرها مستقل از نقش کشور در تعامل با دیگر شهرهای دنیا تعریف میشود. (تعاملات اقتصادی، زیست محیطی، علمی، فرهنگی و...)
به این صورت که پتانسیلهای ویژه هر شهر در نظر گرفته میشود، مثلا شهری با رویکرد شاخص توریستی – فرهنگی که میتواند خدمات گردشگری به شهرهای همجوار ارائه کند و یا شهری با قابلیت ارائه دانش نرمافزاری، شهری با قابلیت صدور گل و... که این ویژگی به عنوان جاذبه غالب آن شهر در تعامل با دیگر شهرها زمینهساز رشد و پویایی اقتصادی خود شهر و کشور خواهد شد.
بد نیست در این مرحله که طرح جامع تهران مراحل بررسی نهایی و تصویب را میگذراند علاوه بر اینکه با تبیین اهمیت این بافتها که ابعادی بعضا ملی دارد بر نحوه خاص مواجه با آنها تاکید شود، همسو و در راستای سیاستهای کلان کشور از جمله سند چشم انداز 20 ساله و برنامه چهارم توسعه راهبردهای عملی مناسب معرفی شود و در این راستا در خصوص ضرورت همراهی دولت به معرفی نحوه سمتگیری و بسترسازیهای مورد نیاز و شیوههای محتمل برخورد بپردازد.
باید اضافه کرد که حرکت در راستای حفظ هویت و یادمانهای آن در پیوند با هستی و زندگی جاری امروز میسر میشود همچنانکه شادابی و سرزندگی شهر نیز بیشک بر بستر غنای ریشههای آن و حفاظت از آن استوار است.