دکتر آرام دارای مدرک فوقدکترای مطالعات اسلامی با گرایش تفسیر تأویلی شیعه از دانشگاه تورنتو است. گزارشی کوتاه از این نشست از نظرتان میگذرد.
قبل از ورود به بحث اصلی لازم است دیدگاهی کلی درباره معرفت دینی ارائه دهیم و تعریف مشخصی از آن داشته باشیم. دین در اصطلاح مجموعهای از حقایق و ارزشهایی است که از طریق وحی توسط کتاب و سنت به جهت هدایت بشر به دست ما رسیده است. این مجموعه حقایق شامل احکام، اعتقادات، مباحث اخلاقی و ارزشها میشود. معرفت دینی هم به مجموعه شناختهایی گفته میشود که درباره ادیان الهی تحریف نشده است (این تعریف در حوزه و قلمرو دین اسلام است) که شامل اعتقادات، اخلاق، احکام و هستها و بایدهاست. بنابراین شامل فلسفه، کلام، حدیث، تفسیر، قرآنپژوهی، علوم قرآنی، فقه و اصول میشود. سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا مراد از فهم دین، فهم تکتک آحاد جامعه از دین است؟ بعد از بررسی مجموع آرا و نظرات در این ارتباط، باید بگوییم که کارشناسان معتقدند منظور از فهم دین، معرفت هر شخص از دین نیست بلکه فهم علما از دین است؛ فهمی که روشمند، متخصصانه و ضابطهمند است و مبتنی بر کتاب، سنت، عقل و علوم اسلامی است.
معرفت دینی جدا از دین است
وقتی که صحبت از معرفت دینی میشود، این سؤال مطرح میشود که آیا معرفت دینی همان حقیقت دین است یا امری متمایز از خود دین؟ لازم به ذکر است که ابتدا این موضوع در جهان غرب و اروپای مسیحی مطرح شد و بعدا به آمریکای شمالی اشاعه یافت و پس از آن هم عدهای مبلغ این اندیشه در حوزه شرق و ایران شدند. این موضوع کاملا واضح است که فهم دین غیراز حقیقت دین است چون دین امری ثابت، تغییرناپذیر، ضروری و حتمی است اما فهم دین چون جزء امور معرفت بشری است لذا تغییرپذیر، اختلافپذیر و دارای کمال و نقص است، بنابراین معرفت دینی امری متمایز از دین است.
میزان و معیار صحت شناخت انسان در معرفت دینی چیست؟
اگر شناخت و معرفت دینی ما کامل باشد یعنی هیچ خطایی در آن وجود نداشته باشد، همچنان که شناخت حضرات معصومین(ع) اینگونه است؛ در این صورت به اصل و حقیقت دین نزدیکتریم. حضرت رسول(ص) بهعنوان اسوه حسنه اینگونه بودند و فهمشان از دین، عین حقیقت دین بود. پس میزان، معیار و ملاک اعتبار فهم ما از دین به فهم معصوم(ع) از دین بر میگردد. هرچقدر فهم ما از دین به فهم آنها از دین نزدیکتر باشد به همان اندازه ما به حقیقت دین نزدیکتر شدیم اما در زمان غیبت معصوم(ع)، فهم ما از دین مانند معرفتهای دیگر بشری است بنابراین دارای تغییر و تحول خواهد بود. همین موضوع، موضع مناقشات در دو دهه اخیر بوده است.آیتالله مطهری معتقدند تغییر و تحولات در حوزه معرفت دینی بر مبنای عقل است؛ یعنی بهترین راه برای شناخت تغییر و تحولاتی که موجب فهم دین میشود عقلی است که آزاد از رذایل نفسانی و حب و بغضهای نفسانی و مبتنی بر اصول ثابت فطری باشد. آیتاللهالعظمی جوادی آملی هم معتقد به این نظر هستند و استفاده از عقل را شرط لازم برای فهم دین میدانند اما برخی معتقدند که در بحث تحولاتی که در فهم دین صورت میگیرد غیر از عقل، حب و بغضها و فضای بیرون دینی و حتی شرایط عصری هم تأثیرگذار است.
موانع دستیابی به حقیقت دین
وقتی که ما راجع به معرفت دینی صحبت میکنیم با دو کاربرد و مصداق روبهرو هستیم؛ اول اینکه منظور از معرفت دینی چیست؟ معرفت دینی، معرفت از طریق دین است یا معرفت درباره دین؟ منظور ما از معرفت دینی در اینجا، معرفت درباره دین است. حال باید مبانی دستیابی به حقیقت دین را بررسی کنیم. چه موانعی وجود دارد که مانع از دسترسی و دستیابی به حقیقت دین میشود. با عنایت به اینکه فهم و معرفت دینی جزو معارف بشری است لذا محدودیت توان ادراک بشری و خطاپذیری آن، خود مانع بزرگی در دستیابی به حقیقت دین است. از طرف دیگر، اختلاف نظرهایی که بین علما وجود دارد نیز خود یک مانع در دستیابی به حقیقت دین است، البته وجود این اختلافها کاملا طبیعی است چون اساسا معرفت بشری اختلافپذیر و دارای کمال و نقص است. وجود متشابهات در منابع دینی نیز خود مانعی در راه رسیدن به اصل حقیقت دین ایجاد کرده است. روایات مجعول و متعددی که در منابع اسلامی وجود دارد هم یکی دیگر از موانع دستیابی به حقیقت دین است. از همه مهمتر عوامل سیاسی، اجتماعی، تاریخی و حتی معیشتی و خصوصیات اخلاقی عالم دینی که در بحث فهم دین میکوشد، خود میتواند مانعی برای دستیابی به حقیقت دین باشد.
راهکارهای ارتقای معرفت دینی
بحث معرفت دینی باید آسیبشناسی شود؛ یعنی هرچقدر دیدگاه پژوهشهای غربی درباره این موضوع دقیقتر مطالعه شود، بهتر میتوانیم از ساحت معرفت دینی خودمان دفاع کنیم.
آیه مبارکه «عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ» باید سرلوحه کارهای فرهنگی و پژوهشی ما باشد. بروز بودن در حوزه پژوهشهای قرآنی و فرهنگی یک امر ضروری است.
در بحث راهکارهای ارتقای معرفت دینی، نهادهای خانواده، آموزش و پرورش، رسانه و دانشگاهها و مراکز علمی و حوزههای علمیه نقش عمدهای را ایفا میکنند. البته در میان این نهادها، 3نهاد خانواده، آموزش و پرورش و رسانه، مهمترینها و تأثیرگذارترین مراکز در ارتباط با ارتقای معرفت دینی هستند. خانواده مهمترین نقش را در تربیت دینی برعهده دارد. نهاد خانواده مهمترین، آموزشدهنده معارف دینی و تربیتدهنده در این رابطه است. در کشور اسلامی ما، دین در تمام شئونات زندگی فردی و اجتماعی جاری است و برای تربیت انسانهای کارآزموده و دارای اعتقادی قوی و محکم، نیاز است که آموزش در گسترۀ معارف دینی در سطوح بالا همراه با اقدامات کارشناسی شده، انجام پذیرد.
بازنگری اساسی دروس دینی دورههای تحصیلی بهویژه دانشگاهها یک امر بسیار ضروری است و نیز شیوههای تدریس مبانی دینی نیز نیازمند تغییرات اساسی است. آموزش هدفمند و نیز توجه به سطح فکری افراد برای ارائه آموزش دینی تأثیرگذار بسیار مهم است و از طرف دیگر، آموزش فرهنگ و آموزههای قرآنی باید مبتنی بر شیوه و روش حضرت رسول اکرم (ص) بهعنوان یک اسوه حسنه، صورت پذیرد.
در اینجا ذکر این نکته بسیار مهم است که در زمینه ارتقای معرفت دینی، کارهای پراکنده زیادی صورت گرفته که اگرچه در نوع خود قابل توجه است اما اگر روشمند، ضابطهمند و متخصصانه انجام میشدند، مطمئنا به نتایج بهتری دست مییافتیم. نکته مهم دیگر این است که با وجود شیوههای نوین ارتباطی و تبلیغی نباید از اهمیت تبلیغ چهره به چهره در این مورد غافل باشیم. باید در کنار پذیرفتن شیوههای نوین، پایه و مبنای ارتقای معرفت دینی را براساس سنت حضرت رسول(ص) قرار دهیم که مبنای کارشان تبلیغ چهره به چهره بود. رسانهها و خصوصا رسانه ملی بیشترین فرهنگسازی را در این زمینه میتوانند انجام دهند. رسانه بر حسب کارکردها و قابلیتهای متنوعی که برای آن متصور است، دامنه وسیعی دارد و رسانههای دیداری، شنیداری، چندرسانهای، مکتوب و... را شامل میشود.
دستاندرکاران رسانهها در ارائه برنامهها باید با درنظر داشتن ابعاد مختلف جامعه و سلایق عموم، معارف اسلامی را با شیوههای تأثیرگذار ارائه کنند. در این اثنا شیوههای نوین تبلیغ دینی که ارائه میشود نیز باید از تنوع برخوردار بوده و با درنظر داشتن نوع و شرایط و اقتضائات موجود در جامعه، تبیین شوند و در تولیدات دینی رسانهها نیز استفاده از برنامههای متنوع، جذاب و پرمحتوا باید مورد توجه برنامهسازان دینی قرار گیرد. پیشنهاد میشود رسانهها آثار و معارف دینی گذشتگان و بزرگان دینی را با ترجمه رسا و روان و به شکل صحیح معرفی کنند.
از مراکزی که در معرفت دینی افراد جامعه نقش بسیار زیادی دارند، جلسات مذهبی است. جلسات مذهبی باید از خشیت و لطیف شدن احساسات مردم بهعنوان بهترین زمینه برای جذب نورانیت آموزههای دینی - قرآنی استفاده کنند و حتما مباحث معرفت آفرینی را در این جلسات مطرح کنند تا این جلسات و محافل ترکیب مناسبی از طرح مباحث معرفتآفرینی و محتوایی توأم با تلطیف احساسات باشند.
در اینجا بهطور خلاصه به برخی از راهکارهای ارتقای معرفت دینی جامعه اشاره میشود:
استفاده از ایدههای استادان توانمند در جهت ارتقای معرفت دینی، گسترش ارتباطات علمی - کارشناسی عالمان دینی با مدیران کلان کشور، گسترش فرهنگ هماندیشی مطالعه و پژوهش در مراکز علمی و فضاسازی فرهنگی و ایجاد بستر مناسب فرهنگی در جامعه، برگزاری نشستهای علمی و کارگاههای تخصصی در حوزههای دینشناسی، معرفتشناسی دینی، علم و دین برای استادان و دانشجویان و طرح مباحث تخصصی معرفت دینی، ایجاد جاذبه در حوزه معرفت دینی، ایجاد بستر مناسب جهت راهاندازی کرسیهای معرفت دینی، معرفی و شناسایی آثار معرفت دینی به نسل جدید با شیوههای مختلف، استفاده هدفمند از دین به جای استفاده ابزاری از دین، تشکیل هستههای علمی - تخصصی هماندیشی برای سطوح مختلف افراد در جامعه، توجه به موانع معرفت صحیح دینی، توجه به آسیبهای معرفت دینی که از جمله آنها 2عامل اصلی تحجرگرایی، جمودگرایی و تقدسمآبی است که بر شکل و ظاهر عمل توقف میکند و عامل دوم در بحث آسیبشناسی معرفت دینی، خرافهپرستی و بدعتهای نادرست است که راه مقابله با آن هم عقلانیت مقدس است، ارائه برنامه یا برنامههای مستمر در حوزه معنویت اسلامی (تفسیر قرآن، نهجالبلاغه، دعا و...)و ارائه شاخصهای ارزیابی فعالیتهای دینی و معنوی از جمله راهکارهای پیشنهادی برای ارتقای معرفت دینی جامعه هستند.