دید و بازدیدهای عید فرصت تازهای فراهم کرد تا دوستان و بستگان دور و نزدیک را ببینیم و به قول معروف دیداری تازه کنیم. آنچه در این دیدارها بیشتر بهچشم میآمد، استعداد و قابلیتهای نسل نو است که با بهرهگیری از فناوریهای جدید بیشتر نمایان شده است؛ همان امکاناتی که برای امثال من و دیگر آدمهای پا به سن گذاشته در روزگار جوانی سپری شده کمتر فراهم بود.
تجدید دیدار با فرزندان و نوادگان برای کسانی که دوران کهنسالی را میگذرانند بسی شادیبخش و ارزنده است. اما نکته مهم و جالبی که در این دیدارها توجه مرا جلب کرد برخی عوارض جسمانی شایع در میان جوانهاست که در روزگار جوانی ما کمتر دیده میشد. در خانه یکی از بستگان بحث از استعدادهای کمنظیر یکی از همین جوانها به میان آمد و قرار شد، دستهجمعی آثار او را ببینیم. جوان هنرمند، لحظاتی بعد، ما را به اتاق کوچکی که خودش در کنار سالن پذیرایی و با استفاده از پاراوان یا همان پردههای چوبی جداکننده برپا کرده بود، دعوت کرد، تا نقاشیهای زیبایی را که به یمن استعداد خودش و با استفاده از فناوریهای پیشرفته الکترونیک ازجمله فتوشاپ ساخته بود تماشا کنیم.
لحظاتی که ما محو تماشای این آثار بودیم، برخی پرسشها هم از سوی جمع مطرح میشد. نقاش جوان باید برای پاسخگویی به این سؤالات، به طرف تابلوها میرفت. در جریان این آمدورفتها متوجه شدم که از ناحیه پای راست میلنگد. از سر کنجکاوی، علت این عارضه را از او پرسیدم. با اشاره به کمرش، یادآور شد که مدتهاست به عارضه کمردرد مبتلا شده و حالا درد متوجه پای راستش شده است. در پایان بازدید ما، او در فرصتی که پیش آمد توضیح داد که چون در طول شبانهروز در زمانهای طولانی پای کامپیوتر مینشیند، به گفته پزشک معالجاش، مبتلا به عارضه ساییدگی مهره کمر شده است و حالا با انجام فیزیوتراپی و مصرف دارو تحت درمان قرار دارد.
در خانه یکی از دوستان، دختر جوانی را به من و دیگر میهمانان معرفی کردند که او هم موقعیتهای کمنظیری در حوزه برنامهریزی کامپیوتر به دست آورده بود و آنطور که مادرش توضیح داد، چند ماهی است که دچار نوعی عارضه چشمی شده است و تحت درمان قرار دارد.
دختر جوان خودش توضیح داد که به دلیل برخی بیاحتیاطیها در کارکردن با کامپیوتر دچار چنین عارضهای شده است. به گفته او، همه کسانی که با کامپیوتر کار میکنند، در فاصلههای زمانی معین باید نگاهشان را از صفحه کامپیوتر برگیرند و به دوردست نگاه کنند و پلک بزنند، چون لحظات طولانی خیره نگاهکردن به صفحه مانیتور، عوارضی مثل خشکی چشم و حساسشدن چشم به نور و... را به همراه دارد.
از یکسو خوشحال شدم که دوستان و عزیزان جوان ما به هر حال تحت درمان قرار گرفتهاند، اما از طرف دیگر نگران هستم که مبادا، کسان دیگری در این دوره سنی، ناخواسته و از روی ناآگاهی خود را در معرض چنین بیماریهایی قرار داده باشند. خانوادهها در قبال فرزندان خود مسئولاند، اما مواردی همچون بیماریهای ناشی از کار بیقاعده با کامپیوتر این مسئولیت را بیشتر متوجه رسانههایجمعی میکند. مثلا صدا و سیما باید در طول شبانهروز، نکات ایمنی کار با کامپیوتر و عوارض ناشی از آن را یادآوری کند و همراه با نمایش فیلم به جوانها بفهماند که پیش از غرقشدن در فعالیتهای شبانهروزی کار با کامپیوتر نکات ایمنی این شیوه کارکردن را یاد بگیرند تا در عنفوان جوانی گرفتار عوارضی همچون استخوان درد، اختلالات چشمی و ضایعات مفصلی نشوند.
جمعیت کشور ما جوان است و مراقبت از این سرمایهبزرگ یک وظیفه ملی است.در یکی از برنامههای تلویزیونی، روشهای کارآمد کشور ژاپن برای آشنایی کودکان، نوجوانان و جوانان در کار با کامپیوتر به نمایش گذاشته شده بود و نشان میداد که مسئولان دولتی و مربیان تا چه اندازه برای حفظ سلامتی نسل جوان اهمیت قائل هستند.
ما نیز باید براساس تجربههای مفید دیگران این روشها را به کار بندیم تا خدای ناکرده، جوانان با استعداد و خلاق ما در شرایطی که با آموختههای ارزندهشان باید به توسعه کشور شتاب بخشند، گرفتار بیماریهای سخت نشوند.