در واقع هری میخواست پلاستیک شفافی تولید کند که به درد سربازان بخورد، اما اختراعش منجر به کشف مادۀ چسبناکی شد که برایش شهرت زیادی به همراه آورد. او بعدها نیز مادۀ دیگری تولید کرد که برای بستن زخم سربازان در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار گرفت.
اما در دنیا بیشتر او را به عنوان مخترع چسب میشناسند؛ چرا که مقدار بسیار کمی از آن (حدود 5/2 سانتی متر مربع) میتواند یک تن وزن را تحمل کند و به همه چیز بچسبد. اما او تنها کسی نبود که به طور تصادفی کشف بزرگی کرد. در طول تاریخ
افراد زیادی در حین آزمایشهای خود، موفق به کشف یا اختراع جالبی شدهاند.
از کپک تا معجزه
یکی از معروفترین کشفهای تصادفی، پنیسیلین است؛ دارویی که بعضیها با شنیدن اسمش دردشان میگیرد!
پنیسیلین را «الکساندر فلمینگ» در حالیکه مشغول آزمایش روی آنفلوانزا و باکتریها بود، کشف کرد. در یکی از ظرفهای آزمایشگاه که درش باز مانده بود، کپکی ایجاد شده بود، اما فلمینگ به جای دور انداختن، آن را آزمایش کرد و به خاصیت شفابخشی این کپک که نام آن را پنیسیلین گذاشت، پی برد.
از مالاریا تا رنگرزی
«ویلیام پرکین» 18 ساله مشغول تحقیق روی بیماری مالاریا بود و تلاش میکرد راهی برای درمان آن بیاید. او هرگز نتوانست چنین مادهای را کشف کند، اما توانست با ترکیب مواد شیمیایی به مادهای دست پیدا کند که رنگ زیبایی داشت: بنفش! در آن زمان برای رنگ کردن پارچهها از مواد طبیعی استفاده میشد و رنگهای مصنوعی به وجود نیامده بود. بنابراین کشف پرکین سنگبنای صنعت رنگهای شیمیایی و استفاده از آن در پارچهها شد و شهرت و ثروت برایش به ارمغان آورد.
از دست کثیف تا قند شیرین
فکر کن دستهایت را قبل از خوردن غذا نشویی و کشف مهمی کنی! «کنستانتین فالربرگ» شیمیدان بعد از اینکه از آزمایشگاه خارج شد، فراموش کرد دستهایش را بشوید.
این اتفاق در سال 1879 میلادی افتاد و باعث کشف عجیبی شد. او در حالیکه مشغول خوردن غذا بود، مزۀ شیرینی حس کرد؛ اما وقتی فهمید این شیرینی از غذا نیست، متوجه دستانش شد.
در واقع او هنگام کار با مواد شیمیایی بهطور تصادفی توانسته بود قندی بسازد که بعدها به «ساخارین» معروف شد؛ قندی بسیار شیرینتر از قند معمولی که مصارف زیادی پیدا کرد.
از سردرد تا نوشابۀ محبوب
جای تعجب نیست که خیلی از غذاها و خوردنیهای خوشمزه بهطور تصادفی به وجود میآیند. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که چند مادۀ خوراکی را با هم ترکیب کنید و غذای جدیدی بسازید. اما ماجرای دستیابی به نوشابۀ سیاه کمی فرق دارد. داستان از این قرار است که داروسازی به نام «جان پمبرتون» مشغول آزمایش روی دارویی برای سردرد بود، اما حاصل کارش نوشیدنی محبوبی شد؛ نوشیدنیای که بهسرعت در سراسر دنیا رایج شد و البته هنوز که هنوز است، دستور ساخت آن یک راز است.