مبارزه برای دستیابی به عدالت و مقابله با فساد گسترده در سیستم سیاسی افغانستان کار مشکلی به حساب میآید؛ اما «ماریا بشیر»با چالشهای زیادیرو به رو است. افغانستان جامعهای است که هنوز هم برایخلاص شدن از دست قوانین سختگیرانه و ضدزن دوران طالبان تلاش میکند. در چنین شرایطیحضور یک زن در جایگاه قدرت نه تنها امری نادر محسوب میشود، بلکه خطرناک هم هست.
از هنگامیکه ماریا بشیر در سال2006 میلادی به عنوان دادستان کل ولایت هرات انتخاب شد، بارها از طرف طالبان مورد بدرفتاری قرار گرفته و حتیتهدید به مرگ شده است. این تهدیدها به بخشی از زندگی روزانه او تبدیل شده است. ماه گذشته در مراسمی در واشنگتن ماریا بشیر از طرف وزارت امور خارجه آمریکا به عنوان یکی از زنان شجاع در عرصه بینالمللی انتخاب شد.
وقوع خشونتهای داخلی یکی از مشکلات رایج در افغانستان به حساب میآید. سالها سلطه شبهنظامیان طالبان بر آن کشور باعث شده بود که زنان کاملا تحت کنترل مردها قرار داشته باشند.
اگرچه قانون اساسی کنونی افغانستان قوانین خوبی برای دفاع از حقوق زنان دارد، اما نحوه اجرای آنها بد است. ماریا بشیر در 5 سال گذشته عامل مهمی برای سرزنش شوهران و خانوادههایی بهحساب میآمد که با زنان بدرفتاری و خشونت میکردند.
مصمم برای موفقیت
در سال1990 بشیر درخواست تحصیل در دانشگاه کابل را داد. این درخواست مورد توجه وزیر علوم وقت افغانستان قرار گرفت. انتخاب اول، دوم و سوم او این بود که در رشته حقوق تحصیل کند. او قاطعانه تصمیم خود را برایرسیدن به موفقیت گرفته بود. این موضوع وزیر آموزش عالی افغانستان را متقاعد کرد که با درخواست او موافقت کند و 4سال بعد ماریا بشیر به عنوان بازپرس جنایی وارد اداره دادستانی شد.
او در سال1996 میلادی ازدواج کرد و به ولایت هرات رفت. این ولایت محل زندگی شوهرش به حساب میآمد، در همین سال بود که طالبان به قدرت رسید.
ماریا بشیر آن دوره را به خاطر میآورد و میگوید: سالهاییکه شبهنظامیان طالبان قدرت را در دست داشتند، اوضاع افغانستان بسیار بد بود. من مانند زنان تحصیل کرده دیگر در حبس خانگی به سر میبردم.
اما او نمیخواست بیتفاوت بنشیند و ببیند که حاکمان جدید زندگی دختران جوان افغانستان را تباه میکنند. ماریا بشیر آموزشگاهی را در خانهاش دایر کرده بود و دخترها میتوانستند در حالیکه کتابها و مدادهایشان را در پاکت پنهان کرده بودند، مخفیانه وارد منزل او شوند.
انجام این کار برای ماریا بشیر خطرناک بود، به همین خاطر پلیس محلیهرات 2 بار شوهرش را احضار کرد و درباره فعالیتهای ماریا از او سوالاتی پرسید.
هنگامیکه رژیم طالبان از قدرت سرنگون شد، دولت انتقالی افغانستان مامورانی را به در خانه ماریا بشیر فرستاد تا از او برای کار دعوت کنند و او باز هم به عنوان دادستان در هرات کار خود را ادامه داد.
3 سال بعد هنگامیکه دادستان کل افغانستان از هرات دیدار کرد، ماریا بشیر او را در نشستیکه بیش از 300 نفر از دادستانها در آن حضور داشتند و بیشتر آنها هم مرد بودند بهصورت علنی به چالش کشید.
بیپروایی ماریا بشیر مؤثر واقع شد و قبل از اینکه دادستان کل به کابل برسد، ماریا به عنوان نخستین دادستان کل زن در افغانستان منصوب شد.
پس از انتصاب ماریا بشیر همانطور که پیشبینی میشد، موجی از توهینها و دیدگاههای منفی علیه او بهوجود آمد اما این زن محکم و قاطع سرجایخودش ایستاده بود. او در این رابطه میگوید: تمام این اظهارنظرهای منفی باعث شد که من رویکارم متمرکز شوم و بهصورت حرفهای هر چیزیکه لازم است را انجام دهم.
او همچنین میافزاید: اگر نتوانم برایمردم کشورم مفید باشم کارم ارزشی نخواهد داشت. ماریا بشیر در یک خودروی ضدگلوله سفر میکند و 6محافظ هم همراه او هستند. دادستان کل هرات میگوید: من نمیتوانم به راحتی به خرید یا گردش بروم؛ این نوع زندگی برای یک زن بسیار مشکل و کسل کننده است.بدتر از همه تأثیری است که شغل ماریا بشیر بر خانوادهاش گذاشته است. 3 فرزند او با موجی از تهدیدهای همیشگی زندگیمیکنند و جوانترین پسر و دخترش نمیتوانند به مدرسه بروند و در خانه با کمک معلم خصوصی درس میخوانند. این در حالی است که بزرگترین پسر او به خاطر اینکه امنیت جانیداشته باشد برایتحصیل به آلمان رفته است.
خطرهای واقعی، زندگی ماریا بشیر و خانوادهاش را تهدید میکند. یک بار خانه آنها را آتش زدند و خانواده او مجبور شد از آنجا به جای دیگری نقل مکان کند، سپس در سال2008 میلادی بمبی بیرون از خانه آنها منفجر شد و یکی از محافظان را کشت.
اینگونه تهدیدها چیزهایی نیستند که ماریا بشیر از کنارشان بهسادگی بگذرد و آنها را نادیده بگیرد. او در اینباره میگوید: البته به عنوان یک مادر همیشه به قلبم فشار میآمد و همواره به خاطر اینکه چنین زندگیای را برایخانوادهام درست کردهام، خودم را گناهکار میدانم.
او با قاطعیت میافزاید: اما اگر من بگویم که مشکلات خانوادگی دارم و زنان دیگر هم بگویند که با مسائل خانوادگی مواجه هستند، پس آینده افغانستان به کجا ختم خواهد شد؟ ما باید با تمام این خطرها مقابله کنیم.
با وجود این، مشکلات این زن در مقایسه با مسائلیکه بعضی از زنان دیگر افغان با آنها رو به رو هستند اندک است.
شوهر یک زن افغان بهمدت 4ماه او را در اتاقیتاریک زندانیکرده بود و نمیگذاشت که فرزندانش او را ببینند. آن مرد غذای زنش را هم از زیر در به او میداد. پس از گذشت 4ماه رنج و عذاب، این زن آزاد شد.
دادستان کل هرات، رسیدگی به این پرونده را در دست گرفت و مرد به خاطر عذابهاییکه به زنش داده بود گناهکار شناخته و به 5 سال زندان محکوم شد. ماریا بشیر در این باره میگوید: اما من هنوز از نتیجه این محاکمه راضی نیستم و میخواهم که پرونده را بیشتر مورد بررسی قرار دهم.
با وجود موارد وحشتناکی مانند این، ماریا نسبت به آینده زنان افغانستان خوشبین است. او بر این باور است که حضور زنان در پارلمان، دستگاه قضایی، دانشگاهها و مدارس باعث تغییرات و تحولات اساسیدر آن کشور خواهد شد.
بیبیسی