شاید تا ظهر دیروز این رویه برای افکار عمومی چندان قابل سرزنش نبود اما حالا دیگر اینگونه نیست. به همان اندازه که پرگویی و مطولنویسی حامیان شما در رسانههای دولتی در موضوع تغییر وزیر اطلاعات گوشها و چشمها را آزار داد، حال سکوت شما هم آزاردهنده است.
اگر روز گذشته نامه رهبر معظم انقلاب به وزیر اطلاعات علنی نمیشد، در سکوت شما به لطایف الحیلی میتوانستیم حکمتی بیابیم اما انتشار علنی این نامه شایدها را باید کرد که دیگر نهتنها حکمتی در این سکوت - حداقل به نفع نظام و انقلاب - نهفته نیست بلکه تداوم آن از هر پرگویی گوشخراشتر است.
آقای رئیسجمهور تاریخ این نامه 30 فروردین است یعنی بعد از تاریخ پذیرش استعفا از سوی شما. حالا نوبت موضعگیری شما و سکوت رسانههای مدعی حمایت از شماست که دیگر توسل به جعلی بودن خبر و عدمانتشار رسمی نظر رهبر معظم انقلاب هم برای آنها کارساز نیست.
البته برخی دوستان خردمند شما و دلسوزان نظام و انقلاب با شنیدن خبر مخالفت رهبری بلافاصله در گفتوگو با رسانهها پذیرش و ولایت پذیری شما را پیشبینی کردند. هرچند پرواضح است که اکنون تمکین در این موضوع امتثال امر قانونی است و ولایت پذیری مقوله جداگانه که شاید اگر به آن عمل میشد حتی روح کسی از این جریان آگاه نمیشد. ب
ه هر روی حداقل تا زمان نگارش این سطور حتی امتثال امر قانونی هم اتفاق نیفتاده یا حداقل رسانهای و علنی نشده است. بدون شک برای پرهیز از این موضع تهمت اعلام نظر شما به هر شکل که گویای آن حقیقت باشد گرهگشایی میکند و ما بیصبرانه منتظر سخنان شما در این زمینه هستیم. آقای رئیسجمهور این سکوت گوشخراش را بشکنید و دشمنان در کمین را مایوس به لانههایشان برگردانید.