به فاصله 2 سال پس از آن نیز جناح چپ که حالا دیگر اصلاحطلب نامیده میشدند اکثریت مطلق مجلس هفتم را بهخود اختصاص داد و عملا جناح راست را به حاشیه کشاند. انتخابات شوراهای اول هم نتایج بهتری برای طیف راست حاکمیت به همراه نداشت.با این حال این شکستها نه تنها هرگز جناح راست آن روزها را - که بعدها عنوان اصولگرا را برای خویش برگزیدند - سرخورده و ناامید نساخت بلکه اراده آنان را برای اتخاذ استراتژیای هوشمندانهتر در انتخابات آتی افزایش داد. در واقع یکی از ثمرات این شکستها تشکیل شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی بود؛ شورایی که درنهایت توانست نخستین پیروزی جناح راست را پس از 8 سال در انتخابات دومین دوره شوراها رقم بزند.
انتخابات دومین دوره شوراهای اسلامی در حالی پیش روی اصولگرایان قرار داشت که 4 دوره شکست در انتخابات، تجربههای گرانبهایی برای آنان در پی داشت.
اصولگرایان که به عین دریافته بودند عدمانسجام در انتخابات قبلی و اتخاذ رویکردهای جداگانه و تشتت آرا سرانجامی جز شکست در پی نخواهد داشت، دریافتند تنها راه رسیدن به پیروزی از مسیر «وحدت» میگذرد.
بر این اساس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی که به همین منظور تشکیل شده بود، پس از رایزنیهای بسیار، نام «آبادگران ایران اسلامی» را بهعنوان تابلوی خود برگزید و قرارشد آقایان محمود احمدینژاد و حسین فدایی، دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی مسئولیت انتخاب کاندیداها و هدایت تبلیغات انتخاباتی را در تهران، مراکز استانها و شهرستانهای مهم برعهده بگیرند.
سرانجام این شورا در تهران لیست 15 نفرهای را منتشر کرد که از افراد ناشناختهای تشکیل میشد که مهمترین آنها «مهدی چمران»، «رسول خادم» و نهایتا «عباس شیبانی» بودند و چمران بهعنوان سر لیست تهران نیز به خاطر مسئولیتهایی چون ریاست بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس از وی چهرهای مقبول نزد متدینین و اصولگرایان پایتخت ساخته بود.
درنهایت این ائتلاف روز بیستم بهمن سال 1381 اعلام موجودیت کرد و فعالیتهای انتخاباتی خود را بدون جنجال آغاز کرد.
در مقابل نیز جبهه دوم خرداد قرار داشت که با 4 پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سالهای 76 و 80، انتخابات مجلس ششم و شورای اسلامی اول، چنان بهخود مغرور بود که اصلاحطلبی را راه بیبازگشت ملت ایران میدانست و رقابت با این جمع گمنام برای آنان خیلی مهم بهنظر نمیرسید.
بازگشت اصولگرایان به قدرت
سرانجام آوردگاه شوراها برگزار شد اما اعلام نتایج شمارش آرای انتخابات همچون یک زلزله مهیب، فضای سیاسی جامعه را لرزاند. در کمال شگفتی حتی یک اصلاح طلب نیز به شورا راه نیافت و لیست آبادگران سکاندار دومین شورای شهر شدند. علاوه بر تهران 64 درصد کرسیهای شوراها در سراسر کشور در اختیار این ائتلاف نوظهور قرار گرفت.
آبادگران در مقابل چشمان بهتزده اصلاحطلبان برصندلیهای شورای شهر تهران نشستند.
در عمل نیز آبادگران به جای جنجالسازی و کشمکشهای سیاسی و دعواهای درونگروهی دوم خردادیها مسیر کار و تلاش در آرامش را برگزیدند.
این خدمات و فعالیتهای مخلصانه اعضای شورا و در مقابل سیاسی کاری و جار و جنجالهای اصلاحطلبان، در نهایت اصولگرایان را در موضع بهتری در انتخابات مجلس هفتم قرار داد؛ انتخاباتی که باید تنها یک سال بعد از نخستین شکست اصلاحطلبان برگزار میشد.
مجلس؛ سنگر بعدی
اصولگرایان در انتخابات مجلس نیز با تابلوی آبادگران حاضر شدند و این بار شخصیتهایی همانند حداد عادل و احمد توکلی در راس لیست تهران قرار گرفتند. با برگزاری انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در ۹ اسفند ۱۳۸۲ اکثریت و اقلیت مجلس جای خود را با هم عوض کردند. بدینترتیب اصولگرایان با انسجام و وحدت و اولویت دادن به کار و خدمت بهجای جنجالسازی سیاسی توانستند دومین موفقیت خود را رقم بزنند و پرچم اصولگرایی را بر فراز خانه ملت به اهتزاز درآورند.
عبور از خط وحدت
اصولگرایان که در دو انتخابات قبلی با اتخاذ خطمشی وحدت پیروزیهای شیرینی کسب کرده بودند اینبار در آستانه آزمونی بزرگتر قرار گرفتند. پیروزی اصولگرایان در انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری مسجل بود. این واقعیت اما در نهایت به چشم اسفندیار جریان اصولگرایی بدل شد. قطعیبودن پیروزی سبب شد تا بزرگان زیادی از جریان اصولگرایی وسوسه شوند تا شانس خود را برای تکیه زدن بر کرسی ریاستجمهوری امتحان کنند.
بار دیگر شورای هماهنگی جبهه اصولگرایان تشکیل شد و قرار بر این شد تا تمام کاندیداهای موجود به نفع کاندیدای مورد توافق شورا که نتیجه همفکری تمام جریانهای اصولگراست کنار بکشند. اما با وجود اینکه شورای هماهنگی اصولگرایان نام «قالیباف» را بهعنوان کاندیدای مشترک اصولگرایان اعلام کرد، دیگر رقبا حاضر به تمکین نظر شورا نشدند تا در نهایت اصولگرایان با عبور از خط اصلی وحدت، با 4 کاندیدا وارد کارزار انتخابات شوند؛ عبور از وحدتی که سبب شد کاندیدای اصولگرایان نتواند در همان مرحله اول، پیروزی قطعی را از آن خود کند و جایگاهی بالاتر از دومی بهدست نیامد. با این حال اصولگرایان در دور دوم تمام قد پشت کاندیدای خود ایستادند تا مبادا با تکرار اشتباه قبلی و عدمحمایت همه جانبه از کاندیدای مشترک نتایج تلختری درپی داشته باشد.
بازتاب اختلافات در مجلس
هرچند در نهایت اصولگرایان موفق شدند دولت را در دست بگیرند اما دامنه این اختلافات به مجلس کشیده شد و فراکسیون اصولگرایان به چند فراکسیون جدید انشقاق یافت. فراکسیون وفاق، فراکسیون حزبالله و فراکسیون اصولگرایان مستقل از جمله این فراکسیونها بودند. عماد افروغ، احمد توکلی و محمدرضا باهنر اضلاع این مثلث را تشکیل میدادند. اختلافات درونی اصولگرایان در نهایت به تشکیل دو لیست مجزا در انتخابات سومین دوره شورای شهر در تهران انجامید.
بازگشت به وحدت
آزمون بعدی، مجلس هشتم بود. جایی که اصولگرایان باید عملکرد اصولگرایانه خود را در معرض رای مردم میگذاشتند. بر این اساس اصولگرایان این بار اختلافات جزئی را کنار گذاشته و با تشکیل جبهه متحد اصولگرایان طیفی وسیع را در کشور تشکیل دادند. انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی، در تاریخ ۲۴ اسفند 86 در سراسر ایران برگزار شد و برخلاف تصور پیشگویان سیاسی، جبهه متحد اصولگرایان توانست به تنهایی قریب به دو سوم کرسیهای مجلس را کسب کند. بدینترتیب بار دیگر مجلس با اکثریت مطلق اصولگرا تشکیل شد.
حمایت اصولگرایان از احمدینژاد
در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نیز با حضور میرحسین موسوی و کروبی، قریب به اتفاق اصولگرایان با درک شرایط حساس پیش رو بهرغم اختلاف سلیقهها و انتقاداتی که به احمدینژاد داشتند، پشت سر وی ایستادند.
بدینترتیب اصولگرایان با وحدت حداکثری و با احیای گفتمان اصیل انقلاب توانستند دهمین دولت جمهوری اسلامی را از آن خود کنند.
فعالیتهای اخیر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین که در نهایت به تدوین منشور اصولگرایی انجامید نوید بخش این است که اصولگرایان بار دیگر با بازگشت به خط وحدت اصولگرایان و تشکیل جبههای فراگیر از اصولگرایان که همه سلایق موجود را حول منشور اصولگرایی و روحانیت گرد هم آورد، خواهند توانست بار دیگر اکثریت مطلق مجلس نهم را از آن خود کنند.
مبانی وحدت اصولگرایان
این روزها نشستهای فراوانی درباره وحدت اصولگرایان در مناسبات سیاسی دیده میشود. همه یک صدا از وحدت سخن میگویند و تبلور آن را در لیست انتخاباتی مشترک در اسفندماه امسال میدانند. اکنون سؤال اصلی این است که وحدت از دیدگاه اصولگرایان و پرهیز از تفرقه، چگونه در شرایط فعلی امکان دارد؟ پرسشی که به تعداد فعالان سیاسی اصولگرا برای آن پاسخ وجود دارد، پاسخهایی متفاوت و برخی متضاد با یکدیگر ولی اکثر این تحلیلها در یک بستر اشتراک یافتهاند: محور قرار دادن روحانیت در فعالیتهای سیاسی اصولگرایان و همچنین پرهیز از فضای احساسی و غیرکارشناسانه با درنظر گرفتن مبانی عقلگرایی در جامعه.
مجلس نهم، وزن کشی حساس
امسال، انتخابات مجلس نهم برگزار خواهد شد و تجربه دورههای قبلی مجلس نشان میدهد درصورتی که لیست مشترکی از سوی اعضای مختلف طیف اصولگرایی منتشر نشود، نمیتوان انتظار داشت چهرههای برجسته و نخبه حداکثر نظر مردم را برای حضور در بهارستان جلب کنند.
در این شرایط بهنظر میرسد که وزن کشی گروههای مختلف در عرصه سیاسی کشور در انتخابات مجلس دارای حساسیت مضاعفی شود، زیرا برخی از چهرههای مستقل سعی دارند اینطور وانمود کنند که نمایندگان نزدیک به دولت احمدینژاد بهدنبال حضور در مجلس و زمینهسازی برای ماندگاری فرد دیگری از حلقه دولت فعلی در راس قوه مجریه هستند.
این زمینه که از سوی گروههای شناخته شده اصولگرایی رد شده، بارها در تحلیلها و گزارشهای چهرههای رقیب اصولگرایان مشاهده شده ولی بزرگان اصولگرایان در مقابل این تفکر موضعگیری داشتهاند.
رئیس فراکسیون موتلفه اسلامی مجلس شورای اسلامی میگوید: در برنامههای امسال این فراکسیون، جداسازی امور انتخابات دوره نهم مجلس از انتخابات ریاستجمهوری آینده را قرار دادهاند.
به گفته اسداله بادامچیان، حضور مؤثر در مهندسی فضای سیاسی کشور بهویژه در انتخابات با رویکرد وحدت اصولگرایان با محوریت روحانیت، اقتضا میکند انتخابات مجلس از انتخابات آینده ریاستجمهوری تفکیک شود؛ محوریتی که از دیدگاه این فعال تاثیرگذار سیاسی در منشور جامعتین متجلی شده است.
آیتالله مهدویکنی و آیتالله محمد یزدی با انتشار نامهای مشترک در آذرماه سال گذشته راهکارهای وحدت اصولگرایان را منتشر کردند؛ نامهای که به منشور جامعتین مشهور شد. پس از انتشار این منشور بهنظر میرسد که راهکارهای برونرفت اصولگرایان از چالش چگونگی تحقق وحدت، شناسایی شده است.
از سوی دیگر، نمیتوان دور از نظر داشت که مجلس نهم، عملا عرصهای برای وزن کشی طیفهای مختلف سیاسی در جامعه است و نیاز دارند با داشتن فضای کافی، منویات خود را به جامعه انتقال دهند.
در این میان، برخی از چهرههای اصولگرای نزدیک به دولت، سعی دارند محوریت دولت دهم در وحدت اصولگرایان را پررنگ سازند. آنها با اشاره به کمیته سه نفره تشکیل شده از سوی محمود احمدینژاد، با عضویت علی اکبر ولایتی، غلامعلی حداد عادل و حبیب اله عسگراولادی میگویند این کمیته میتواند اشخاصی را که بهعنوان محور وحدت اصولگرایان معرفی میشوند، تعیین کند؛ محوری که تا به امروز نزدیک به 13 نفر از چهرههای اصلی اصولگرایی در آن معرفی شدهاند.
ازهمینروست که حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز میگوید: کمیته تشکیل یافته از سوی رئیسجمهور میتواند محور حرکتهای آینده اصولگرایان باشد و جامعتین هم میتوانند نقش چتر حمایتی و راهنما را داشته باشد.
محسن یحیوی عضو جامعه اسلامی مهندسین نیز بر این باور است که این دو حرکت، در امتداد همدیگر و برای تکمیل شدن حلقه حرکتهای اصولگرایان است و کمیته سه نفره با نشستهایی که با جامعتین خواهند داشت، میتواند در وحدت و یکدستی اصولگرایان در انتخابات پیشرو اثر بگذارند.
محور: روحانیت
هر چند نقش احمدینژاد در نشستهای اخیر مشترک بین چهرههای اصولگرایی که بر خلاف توافق، تداوم نیافت، برای اصولگرایان چندان پوشیده نیست ولی برخی از این چهرهها سعی دارند محوریت دولت در وحدت اصولگرایان را به جای محورهایی مانند جامعتین روحانیت مبارز و حوزه علمیه قم، بنشانند.
بهنظر میرسد این موضعگیریها، در دولت نیز مخالفانی دارد و برخی از همکاران نزدیک احمدینژاد نیز پذیرفتهاند نقش جامعتین در وحدت اصولگریان بیش از چیزی است که برخی چهرههای نزدیک به دولت عنوان میکنند. لطف اله فروزنده، قائم مقام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی با اشاره به نقش منشور تدوین شده توسط جامعتین در انسجام اصولگرایان میگوید: منشور صادر شده از سوی جامعتین اقدامی مهم و خیرخواهانه و در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری مبنی بر وحدت و همدلی در جریان اصولگرایی بوده است.
وی تاکید میکند جامعتین همواره موجب انسجام و همدلی و ارتباط بیشتر نیروهای اصولگرا شده است.
لاله افتخاری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه «شکلگیری یک ائتلاف جدید نیازمند بازتعریف درست و دقیق آن است» هم میگوید: این امر باید تحت امر جامعتین و نظر آنها به سازماندهی برسد و الگوی گذشته بازنگری شود تا حداکثر جذب اصولگرایان را داشته باشد. شاخصهها باید لیست شود و براساس آن شاخصها اصولگرایی تعریف و نیروگیری شود.
محمدرضا باهنر، نماینده صاحب نفوذ تهران و دبیر کل جامعه اسلامی مهندسان نیز نظر مشابهی دارد: همه اصولگرایان تلاش میکنند که ظرفیت اصولگرایی افزایش یابد زیرا افزایش این ظرفیت به نفع جریان اصولگرایی است، ضمن اینکه جامعتین بایدها و نبایدهای اصولگرایان را اعلام کرده است بنابراین کسانی که مدعی اصولگرایی هستند باید التزام خود را به این بایدها و نبایدها که در قالب منشور اصولگرایی منتشر شده است اعلام کنند.
محور عقل گرایی
محاسبات سیاسی، دنیای محاسبات غیرثابت است و معادلات انتخابات از پیچیدهترین محاسبات این دنیای غیرثابت به شمار میرود. با این حال، اصلی که بسیاری از اصولگرایان برای رسیدن به وحدت، آن را همیشه گوشزد کرده اند، عقلگرایی در بین طیفهای مختلف اصولگراهاست.
بررسی آرای چند ماهه اخیر چهرههای مطرح اصولگرایان نشان میدهد بسیاری از آنها با خطاب قرار دادن خود و سایرین، رسیدن به منش عقلگرایانه را بهعنوان یکی از محورهای اصلی وحدت در انتخابات آینده برشمردهاند.
تاکید بر همگرا بودن فعالیتهای مختلف اصولگرایان از سوی چهرههای شناخته شده و پرهیز از واگرایی و موازی کاری در تحلیلها و عملکرد، یکی از جنبههای گویای استفاده از عقل در ملاحظات سیاسی است.
پرویز سروری ، عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی تاکید میکند: «تاکنون تلاشها همگرا بوده و نه موازی» و حمیدرضا ترقی نیز با این گفته خود بر آن مهر تایید میزند که: «این تلاشها همگرا خواهد بود مگر اینکه خود آقای احمدینژاد مسیرش را از اصولگرایان جدا کند.»
در این بین اما، پرهیز از فضای احساسی و اظهاراتی که تبعات آن در جامعه شناخته شده نیست، از اصلیترین مسائل به شمار میرود. رسیدن به وحدت، بدون عقلگرایی امری محال شمرده میشود و عقل در اردوگاه اصولگرایان منحصر به عده خاصی نیست.
در پناه این دو محور (روحانیت و عقل) است که میتوان امیدوار بود اصولگرایان فعال در صحنه سیاسی کشور، انتخابات مجلس نهم را با کسب حداکثر آرای مردم پشت سربگذارند و در مجلس آینده، با قدرت و قوت بیشتری، اقدامات ناتمام اسلاف خود را به نتیجه نزدیک کنند. با این حال بهنظر میرسد برخی فضاسازیهای سیاسی در روزهای اخیر، جو عمومی سیاسی در جامعه را به سمت و سوی فوران احساسات و عواطف تمایل داده تا در پناه آن، ماهی مراد را از آب گل آلود شده احساسات عمومی صید کنند. این فضاهاست که تعادل جامعه را با چالش مواجه کرده و قطعا در انتخابات آینده مجلس و در یک نگاه کلی، وحدت اصولگرایان اما و اگرهایی را بهوجود بیاورد.