وقتی محمد حسینی این نکته را گفت و مشخصا بر زمان 24ساعت تاکید کرد، در سالن حضور داشتم. بنابراین عجیب نیست که این همه شگفتزده شوم از توضیحات حسینی که دیروز در پاسخ به پرسش خبرنگار همشهری درباره روال صدور مجوز گفت: در گذشته سوالی درباره زمان مجوز پرسیده شده بود که گفتیم به سرعت این فعالیتها انجام میشود و گفتیم مواردی هم بوده است که یکروزه مجوز نشر گرفتهاند و اصلا نیاز به بررسی نداشتهاند. این گونه نیست که همه کتابها یکروزه مجوز بگیرند.
البته سخنان وزیر ارشاد در جایزه جلال هیچ شرط و شروطی نداشت، اما کاملا روشن است که بههیچ روی نمیتوان همه کتابها را یکروزه تعیین تکلیف کرد. گاهی حتی تنها حجم کتاب مانع از این امر است. اما مراد رسانهها و ناشران از پیگیری ماجرای مجوز، سرعت بخشیدن به روال بسیار کند موجود است، نه بهراستی صدور یکروزه مجوز. در حوزه ادبیات، صدور مجوز روالی بسیار کند دارد و کافی است بهصورت تصادفی از 10ناشر آمار گرفته شود. این موضوع، چیزی نیست که بتوان نادیده گرفت. با این حال توضیحات معاون فرهنگی وزیر در نشست خبری دیروز، از این هم عجیبتر بود. بهمن دری گفت: 90درصد از کتابهایی که برای دریافت مجوز ارسال میشوند، یکی دو روزه مجوز میگیرند.
آمار 90درصد آنچنان بزرگ است که اگر رخ دهد، بیهیچ تردیدی این همه نارضایتی و گله از ماجرای مجوز در جامعه نشر و ناشران دیده نمیشود. دو: دری درباره جمعکردن برخی کتابها در حین نمایشگاه نیز گفت: بدون تردید کتابهایی که بیشتر از 3سال پیش چاپ شده است، براساس ضوابط و مقررات اجازه حضور در نمایشگاه را ندارند و ضرورت دارد آثار جدید و تازه به نمایشگاه عرضه شود.این در نگاه اول، قاعده خوبی است. نمایشگاه جای کتابهای تازه است و معنی ندارد در نمایشگاهی که سالانه برگزار میشود، کتابهای سالهای گذشته ارائه شود. اما اولا این قاعده به هیچ روی درباره همه ناشران بهیکسان اجرا نمیشود و ثانیا قدیمی و جدیدبودن کتاب تنها درباره کتابهای علمیصادق است.
البته آن هم در جامعهای که تولید علم در آن با سرعت زیاد انجام میگیرد. در این صورت، کتابهای علمی سالهای قبل دیگر قابل اعتماد نیستند و ممکن است مطالبشان قدیمی و منسوخ شده باشد. اما در حوزه علوم انسانی و بهویژه ادبیات، قدیمی و جدید چه معنایی دارد؟ رمان و شعر یا کتابهای مرجع و معروف فلسفی مگر قدیمی میشوند؟ این که رمانی 10سال پیش منتشر شده باشد یا حالا، چه فرقی میکند؟ بهویژه آنکه چشم امید ناشران همیشه به نمایشگاه بوده است، برای آبکردن بخشی از کتابهایی که روی دستشان مانده است.