در کشور ما، این مشارکت فعالانه در شوراهای اسلامی شهر، شورایاریها و تشکلهای مردمنهاد متجلی شده و ثمرات خوبی هم به بار آورده است اما هنوز تا تحقق شعار زیبا و مسئولیت برانگیز هر شهروند یک شهردار، فاصله داریم. پرکردن این فاصله کار دشواری نیست، کافی است تمامی عرصهها و فضاهای شهری را همچون خانه خودمان بدانیم و پیوسته در حفظ و مراقبت آن بکوشیم.
همیشه و از زمانی که دانشآموز دبستان بودم و در یکی از مدارس محله منیریه تهران درس میخواندم، همواره این پرسش برایم مطرح بود که چرا آب زلال و شفافی که از کوههای شمال تهران سرچشمه میگیرد، بعد از رسیدن به محلههای پایینتر، پر از زباله و اشیاء گوناگون میشود و رنگ شفاف آن به تیرگی میگراید، به طوری که در پهنه میان تهران و ورامین این آب به رنگ سیاه درمیآید.
مایل بودم بدانم، این همه زباله و اشیاء گوناگون چگونه وارد آبنهرهای واقع در حاشیه خیابان ولیعصر میشوند و علت اصلی تیرگی رنگ آب در پاییندست چیست؟
یکی از روزهای فروردین ماه، در یک تابلو، عبارت «هر شهروند یک شهردار» توجهم را جلب کرد. آن را به حافظهام سپردم و وقتی به خانه رسیدم با خانواده و همسایگانمان موضوع را درمیان گذاشتم. در روزهای بعد بحث دامنه بیشتری پیدا کرد و سرانجام به این نتیجه رسیدیم که منظور از پیام فراگیر «هر شهروند یک شهردار» در واقع احساس مسئولیت و مراقبتی است که هر یک از ما ساکنان شهر تهران باید نسبت به شهرمان داشته باشیم. به دو تن از همکلاسیهای دانشجو پیشنهاد کردم که یک روز، 2ساعتی را به گشتوگذار در خیابان ولیعصر اختصاص بدهیم تا برای سؤال من که در ابتدای این نوشته مطرح کردم پاسخی بیابیم. چه کسانی و به چه علت زباله را در نهر آب رها میکنند؟
روزی که در مسیر حرکت میکردیم به یادم آمد که از ابتدای تاریخ آشنایی ایرانیان با مردم اروپا و دیگر سرزمینها همیشه، در سفرنامههایی که ایرانیان پس از بازگشت از خارج نوشتهاند، خواندهایم که خارجیها تا چه اندازه نسبت به پاکیزه نگهداشتن محیط زندگانی و شهر خودشان علاقهمند هستند. ازجمله در یکی از سفرنامهها که در جراید دهه30 چاپ شده، میخوانیم که در اغلب شهرهای اروپایی، مردم حتیالمقدور سعی میکنند زباله در خیابان رها نکنند و اگر جایی هم زبالهای دیدند، آن را جمع کنند، چون نسبت به شهر خودشان احساس مسئولیت میکنند.
این موارد را در ذهنم مرور میکردم که حین حرکت در پیادهرو خیابان ولیعصر به اتفاق دوستانم، چند بار صحنه رها کردن اشیاء از قبیل پاکت سیگار، بسته خالی بیسکویت، کیسه نایلونی در نهر آب را به چشم خودمان دیدیم. وقتی از این شهروندان پرسیدیم که چرا این کار ناصواب را انجام میدهند، میگفتند که عادت کردهاند و البته از این پس رعایت خواهند کرد.
راستی این عادت از کجا آمده است و چرا ما گذرگاههای شهری و معابر، پارکها یا پیادهروها و خیابانها را مثل خانه خودمان نمیدانیم. آیا میدانیم که زیان این آلودگیها، متوجه خود ما و فرزندانمان میشود.
به عنوان مثال، وجود زباله بهخصوص بقایای مواد غذایی در نهرها باعث افزایش جمعیت موشها و زاد و ولد آنها میشود و آن وقت ما از شهرداری میخواهیم برای دفع آفت موش اقدام کند. در حالی که، عدهای از ما، باعث افزایش تعداد موشها میشویم!
به راستی اگر همه شهروندان تصمیم بگیرند از رها کردن فاضلاب و زباله در نهرهای آب یا معابر خودداری کنند آیا برای موشها غذایی باقیمیماند که در شهر بمانند؟
در پیادهروهای خیابان ولیعصر، نظم زیبای سنگفرشها و ردیفی از سنگها با رنگ مشخص که نمایانگر وجود خطوط تأسیسات در زیر آنهاست توجه را جلب میکند و از پیادهروهای ناهموار گذشته که جابهجا آسفالت ناقص یا حفرههای خاکآلود در آنها وجود داشت خبری نیست.
نهرها دوسوی خیابان هم طوری ماهرانه و با دقت کفسازی شدهاند که امکان تجمع و رسوب زباله در آنها کمتر وجود دارد اما با وجود این، عدم رعایت پاکیزگی از سوی گروهی از شهروندان باعث شده که همچنان شاهد زبالههای شناور در نهرها باشیم. یا عدهای غیرمسئولانه فاضلاب خانه یا مؤسسه خود را در نهرها رها میکنند که خود باعث آلودگی شدید میشود.
در این پیادهگردی، متوجه شدیم که رستورانها و اغذیهفروشیها با رها کردن مواد غذایی در نهرها و برخی از شهروندان به دلیل انداختن زباله یا بقایای مواد خوراکی در این مسیر، باعث نازیبایی شهر و افزایش جمعیت و زاد و ولد موشهای مزاحم و خطرناک میشوند.
اگر هر کدام از ما شهروندان بهمثابه یک شهردار مراقبت بهخرج دهیم تا شهر پاکیزه بماند، این قبیل مشکلات برطرف خواهد شد. همینطور نگهداری از تأسیسات شهری که بخشی از ثروت عمومی محسوب میشود، میتواند به عمر و دوام این تأسیسات و کاهش هزینههای جمعی بینجامد که ضمن حفظ محیطزیست و زیبایی شهر و بهداشت و سلامتی عموم شهروندان، زمینه را برای داوری بهتر توسط مسافران خارجی فراهم خواهد کرد. هر کدام از ما اگر بخواهیم در راستای شعار مهم هر شهروند یک شهردار، دقت و مراقبت بیشتری به خرج دهیم،متوجه خواهیم شد که در طول شبانهروز چگونه برخی از سهلانگاریها حتی به صورت ناخودآگاه، به زیبایی و پاکیزگی شهر آسیب میزند. پس بیاییم این شعار زیبا را که نوعی دعوت برای مشارکت جمعی مردم برای اداره بهتر شهرهاست، در عمل به اجرا دربیاوریم و مطمئن باشیم که ثمرات آن عاید نسلهای آینده هم خواهد شد.